نکته های معنوی

دعای حضرت مهدی علیه السلام(6)

در کتاب های دعا ، نیایشی کوتاه از حضرت مهدی علیه السلام نقل شده که دارای مضامین اخلاقی برای اصناف و گروه های مختلف است ، که در اینجا برای آشنایی با این دعا ، به اختصار ، توضیحاتی در مورد فرازهای آن ذکر شده است .

وَ سَدِّدْ أَلْسِنَتَنَا بِالصَّوَابِ وَ الْحِکْمَةِ

(خدایا) به ما توفیق عطا کن تا سخن درست وحکیمانه بر زبان جاری نماییم

گفتار حکیمانه

  • واژه ی صواب در اینجا به معنای سخن درستی است که خطا و اشتباه نباشد (1) و واژه ی حکمت به این معنا است که انسان بر اثر علم وعقل ، حق را دریابد ، و هنگامیکه حکمت را در مورد انسان بکار می برند به این معنا است که نسبت به موجودات معرفت پیدا نموده و کارهای خیر وپسندیده را انجام دهد (2)


  • در این فراز از دعا از خداوند در خواست می شود که به انسان توفیق سخن گفتنِ راست و درست را عطا نماید ، این در خواست مبتنی بر اهمیت و نقشی است که زبان در روابط اجتماعی انسان داشته و بیشتر از هر رفتار دیگری نشان دهنده جایگاه وشخصیت هر فرد در جامعه است ، امام علی علیه السلام می فرمایند : کسیکه (رفتار وگفتار) درست ، بسیار از او سر می زند ، دلیل بر عقل وخرد فراوان اوست (3) ، بنابراین اگر کسی می خواهد درست سخن بگوید در آغاز باید درست فکر کند که چه سخنی را بر زبان آورد و اگر کسی چنین خردمندی را ندارد باید از بسیار سخن گفتن پرهیز کند تا خطای او نیز کاهش پیدا نماید ، امام علی علیه السلام می فرمایند : زمانیکه سخن گفتن کم شود ، درستی و صواب افزایش پیدا خواهد کرد (4)


  • در دعای فوق ، از خداوند ، توفیق حکیمانه سخن گفتن نیز در خواست شده ، این حکمت همانگونه که گفته شد ، به حق رسیدن و حق را دریافتن و پیدا نمودن حق است و زمانی این اتفاق می افتد که انسان از دانش نیز بهره مند باشد، امام علی علیه السلام می فرمایند :« با علم است که حکمت شناخته می شود» و این حکمت آنگونه که گفته اند راستی در گفتار و درستی در کردار است (5) و در این راستا نشست وبرخاست و همنشینی با افراد پرهیزکار و دارای حکمت ، هم انسان را از نادانی می رهاند و هم در صورت دانابودن بر علم انسان می افزاید (6)


خلاصه : توفیق درست سخن گفتن و حکیمانه حرف زدن ، زمانی نصیب انسان خواهد شد که انسان هم درست فکر کند و هم در صدد افزایش علم و دانش خود باشد و درعین حال تلاش نماید که خطا و اشتباه را در رفتار وگفتار خود کاهش دهد و در این راستا ، همنشینی با افراد پرهیزکار و اهلِ حکمت مؤثر خواهد بود .


پرسش :چرا همنشینی با افراد پرهیزکار و دارای حکمت ، انسان را به گفتار و رفتار حکیمانه نزدیک می کند ؟


پاسخ : انسان موجودی است که از محیط اطراف و همنوعان خویش تأثیر می پذیرد ، اگر انسان با افراد بی تقوا و جاهل نشست و برخاست کند ، رفتار نادرست و نسنجیده ی آنان بر روی او اثر می گذارد واگر با افراد پرهیزکار و کسانیکه سنجیده و درست رفتار می کنند ، همنشین شود به فرا خور حال خویش و به مرور زمان از آنان اثر می پذیرد .

    -------------------------

 1-کتاب العین، ج‏7، ص: 166

2-المفردات فی غریب القرآن، ص: 248

3-کثرة الصّواب ینبى‏ء عن وفور العقل(غررالحکم ص 154 )

4-إذا قلّ الخطاب کثر الصّواب(غررالحکم ص 211 )

5-بالعلم تعرف الحکمة(شرح‏ غررالحکم(خوانسارى)ج 3 صفحه‏ى 200)

6-جالس اهل الورع و الحکمة و اکثر مناقشتهم فانّک ان کنت جاهلا علّموک و ان کنت عالما ازددت علما (شرح‏ غررالحکم(خوانسارى)ج 3   صفحه‏ ى 372)

 


[ سه شنبه 99/1/12 ] [ 7:20 عصر ] [ m.f ]

دعای حضرت مهدی علیه السلام(5)

در کتاب های دعا ، نیایشی کوتاه از حضرت مهدی علیه السلام نقل شده که دارای مضامین اخلاقی برای اصناف و گروه های مختلف است ، که در اینجا برای آشنایی با این دعا ، به اختصار ، توضیحاتی در مورد فرازهای آن ذکر شده است

وَ أَکْرِمْنَا بِاْلهُدَى وَ الاِسْتِقَامَةِ

خدایا ما را با هدایت و ماندن درراه  مستقیم گرامی دار

گرامیداشت بنده

  • در این فراز از دعا از خداوند دو چیز در خواست شده ، 1- هدایت ، 2-استقامت ؛ مقصود از هدایت ، راه یافتن به راه ایمان و بندگی خداوند و مقصود از استقامت ، در راه راست و مستقیم قرار گرفتن می باشد (1) که راهی معتدل و از هر گونه انحراف به دور است و هنگامیکه انسان در چنین مسیری قرار گرفت در حقیقت مورد لطف و عنایت خداوند قرار گرفته و خداوند چنین بنده ای را گرامی داشته است .


  • این فراز از دعا در حقیقت مفهوم آیه ی ششم از سوره ی حمد را می رساند که از خداوند درخواست هدایت به راه مستقیم را داریم (اهدنا الصراط المستقیم) که این آیه ، هم دعا است و هم در خواست هدایت و هم طلبِ «استقامت» یعنی در راه مستقیم و راست قرار داشتن است .


  • در خواست هدایت از خداوند بعد از اینکه انسان به خداوند ایمان آورده و او را بندگی می کند ، به این معنا است که هدایت مراتبی از کم تا زیاد و مراحلی از ضعیف تا قوی دارد و با دعا از خدا می خواهیم ما را به مراحل بالاتر از آن نائل گرداند ، علاوه بر اینکه انسانی که ایمان آورده  ممکن است بر اثر وسوسه های شیطان و افراد گمراه ، ایمان خود را از دست دهد ، لذا از خداوند می خواهد که در این راه باقی بماند و در این راه استقامت داشته و از راه مستقیم منحرف نگردد .


  • امام صادق علیه السلام می فرمایند :  آیه ی هشتم سوره ی آل عمران را بسیار بخوانید و هیچگاه خود را ایمن از انحراف ندانید :  «رَبَّنا لا تُزِغْ قُلُوبَنا بَعْدَ إِذْ هَدَیْتَنا وَ هَبْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ رَحْمَةً إِنَّکَ أَنْتَ الْوَهَّابُ» :«پروردگارا دلهای ما را (از حق) بعد از اینکه ما را هدایت فرمودی ، مایل مگردان و از جانب خود رحمتی به ما ببخش که تو بسیار بخشنده ای »  (2)  


خلاصه : هنگامیکه از خداوند در خواست هدایت وراه یافتن به راه مستقیم را داریم  در حقیقت از خداوند می خواهیم که ما را مورد لطف خاص خود قرار دهد و از طریق هدایت ما را گرامی دارد و درخواست هدایت بعد از اینکه انسان به خداوند ایمان آورده ، به معنای راه یافتن به مراحلِ بالاترِ ایمان و ثابت قدم ماندن در این راه است .


پرسش :وقتی می گوییم خداوند بنده خود را گرامی داشته است به چه معنایی است؟


پاسخ : مقصود از این گرامی داشتن یعنی خداوند بنده خود را مورد لطف ورحمت خاص خویش قرار می دهد و هنگامیکه خداوند توفیق هدایت و راه یافتن به راه مستقیم را به بنده ی خویش عطا نمود بالاترین گرامیداشت را نسبت به بنده انجام داده است .

--------------------

1-و الاسْتِقَامَةُ یقال فی الطریق الذی یکون على خطّ مستو، و به شبّه طریق المحقّ. نحو: اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِیمَ (الفاتحه/6)‏ (المفردات فی غریب القرآن، ص: 690)    

2-البرهان فی تفسیر القرآن، ج‏1، ص: 600

 


[ یکشنبه 99/1/10 ] [ 7:45 صبح ] [ m.f ]

دعای حضرت مهدی علیه السلام(4)

در کتاب های دعا ، نیایشی کوتاه از حضرت مهدی علیه السلام نقل شده که دارای مضامین اخلاقی برای اصناف و گروه های مختلف است ، که در اینجا برای آشنایی با این دعا ، به اختصار ، توضیحاتی در مورد فرازهای آن ذکر شده است

وَ عِرْفَانَ الْحُرْمَةِ

(خدایا) شناخت آنچه حرمت دارد را (روزی ما فرما)

شناخت حرمت ها

  • در این فراز از دعا از خداوند در خواست معرفت وشناخت شده است ، معرفت وشناختِ چیزهایی که حرمت دارد ولازم است حرمت آنها را رعایت نمود و اگر این معرفت نسبت به آنها تحقق پیدا نکند ، ممکن است حق آنها رعایت نشود و تکلیف و وظیفه ای که انسان نسبت به آنها دارد به انجام نرسد .
  • از باب نمونه  در روایات در مورد حرمت برخی از موضوعات سخن گفته شده ، مانند : حرمت کتاب خدا (قرآن) ، حرمت رسولخدا صلی الله علیه وآله ، حرمت اهل بیت علیهم السلام ، حرمت کعبه و حرمت مسلمانان (1) ، در روایتی از پیامبر صلی الله علیه وآله وارد شده که حرمت مال مسلمان مانند حرمت خون مسلمان است (2) و از آنجایی که رعایت خون مسلمانان اهمیت زیادی دارد ، مال مسلمان را نیز تشبیه به آن کرده اند تا اهمیت مال مسلمانان نیز دانسته شود ، به این معنا که بدون اجازه مالک مال ، کسی حق تصرّف وتعدّی در آن را  ندارد (3)
  • یکی از مصادیقِ شناختِ حرمت ها ، شناختِ تکالیف الهی(4) اعم از واجبات ومحرمات است ، از این رو کسیکه با احکام الهی آشنا نباشد ، هم از وظایف واجب خویش آگاه نمی گردد و هم از آنچه حرام و ممنوع است بی خبر خواهد ماند ، از این رو می توان گفت این فراز از دعا ، اشاره به یاد گیری و آگاهی از احکام عملی نیز می تواند داشته باشد .


خلاصه : حرمت به معنای آنچیزی است که احترام داشته ، و نباید حرمت و احترام آن نادیده  و شکسته شود ، و از آنجایی که رعایت احترام هر چیزی نیازمند آگاهی از حرمت آن است در اینجا در خواست چنین معرفتی از خداوند شده ، در مجموع می توان گفت تمام تکالیف الهی اعم از واجبات ومحرمات از چنین حرمتی برخوردار است .


پرسش :چرا شناخت آنچه حرمت دارد ، دارای اهمیت است ؟


پاسخ : برای اطاعت از دستورات الهی و دور ماندن از نافرمانی خداوند ، لازم است آنچه را که نزد خداوند از احترام وحرمت بر خوردار است شناخته وبه وظیفه خود در برابر آن عمل نماییم .

-----------------------

1-إن لله عز و جل فی الأرض حرمات حرمة کتاب الله و حرمة رسول الله و حرمة أهل البیت و حرمة الکعبة و حرمة المسلم و حرمة المسلم و حرمة المسلم(المؤمن ص : 73)

    2- الکافی ج : 2 ص : 360

3-مائة قاعدة فقهیة؛ ص: 25

4-رک : مجمع‏ البحرین ج : 6  ص :  33

 


[ جمعه 99/1/8 ] [ 12:36 صبح ] [ m.f ]

دعای حضرت مهدی علیه السلام(3)

در کتاب های دعا ، نیایشی کوتاه از حضرت مهدی علیه السلام نقل شده که دارای مضامین اخلاقی برای اصناف و گروه های مختلف است ، که در اینجا برای آشنایی با این دعا ، به اختصار ، توضیحاتی در مورد فرازهای آن ذکر شده است

وَ صِدْقَ النِّیَّةِ

(خدایا) نیّت صادق وراستین (را روزی ما فرما)

نیّت راستین

  • غالباً کارهای انسان از یک قصد و انگیزه ی درونی  سرچشمه می گیرد ،  و این قصد درونی انسان را به سوی انجام عمل سوق می دهد ، ولی همیشه داشتن نیت برای انجام یک عمل ، موجب انجام آن عمل نمی شود ، زیرا چه بسا کسی قصد انجام کاری را داشته باشد ولی مانعی پیش آید و او نتواند آن کار را انجام دهد و یا اینکه انسان گرچه نیت کاری را دارد ولی قصد او یک قصد محکم وجدّی نیست و پس از مدتی از انجام آن منصرف می شود .


  • در دعایی از امام کاظم علیه السلام می خوانیم : «خدایا من از تو می خواهم در هر حال ، به تو ، گمان نیک داشته و در توکل کردن به تو، نیت صادق وراستین داشته باشم» (1) به این معنا که توکل کردن تنها به گفتن زبانی نباشد بلکه در واقع و در عمل کارهای خود را به تو واگذار نمایم و اگر به زبان هم توکّل می کنم از یک نیت واقعی و راستین سرچشمه گرفته باشد در روایتی است که حضرت علی علیه السلام به گروهی فرمودند : «اگر شما از کارِ اشتباه خود توبه کردید و خداوند بداند که شما نیّت صادق وراستین دارید ، توبه شما را می پذیرد» (2) به این معنا که توبه زبانی و پشیمانی ظاهری کافی نیست بلکه انسان باید توبه ی واقعی وصادقانه نماید تا مشمول رحمت الهی قرار گرفته و خداوند توبه ی او را بپذیرد ، امام باقر علیه السلام فرمودند : کسیکه گناهی را انجام می دهد و در عین حال از خداوند طلب آمرزش می کند مانند کسی که مسخره می کند (3) واین موضوع حاکی از آن است که چنین شخصی نیّت صادق وراستین در پرهیز از گناه نداشته و فقط به زبان ادّعایی نموده است .


  • در خواست نیّت صادق وراستین از خداوند به معنای آن نیست که انسان هیچ قدمی برای اصلاح نیت خویش بر ندارد و فقط دعا کند بلکه این دعا ، درخواست توفیق و یاری از خداوند در عین تلاش انسان برای اصلاح نیت خویشتن است .


خلاصه : صدق نیت به معنای داشتن نیت صادق وراستین است و از آنجایی که انجام هر عملی نیاز به قصد ونیت دارد  ، این نیت باید صادقانه وخالصانه باشد نه اینکه به زبان بگوید کاری را انجام می دهم ولی در عمل هیچ اتفاقی نیفتد که در اینصورت ، عمل او از یک نیت صادق و راستین سرچشمه نگرفته است .


پرسش : اگر کسی به زبان از کار اشتباه خود اظهار پشیمانی نماید ولی در عمل آن را انجام دهد ، دلیل برچیست ؟


پاسخ : اگر کسی به زبان چیزی را بگوید و در عمل بر خلاف آن رفتار نماید دلیل بر آن است که عزم واراده ی جدّی بر انجام کار نداشته و چه بسا در قصد ونیّت خود صادق نباشد .


    --------------------

1-اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ حُسْنَ الظَّنِّ بِکَ فِی کُلِّ حَالٍ وَ صِدْقَ النِّیَّةِ فِی التَّوَکُّلِ عَلَیْکَ (الکافی ج4 ص 433)

   2-فَإِنْ تُبْتُمْ وَ عَلِمَ اللَّهُ مِنْکُمْ صِدْقَ النِّیَّةِ تَابَ اللَّهُ عَلَیْکُم(الکافی   ج  7   ص  266)‏

3-وَ الْمُقِیمُ عَلَى الذَّنْبِ وَ هُوَ مُسْتَغْفِرٌ مِنْهُ کَالْمُسْتَهْزِئِ(الکافی  ج   2  ص  435)  

 

 

 

 


[ سه شنبه 99/1/5 ] [ 11:14 عصر ] [ m.f ]

دعای حضرت مهدی علیه السلام(2)

در کتاب های دعا ، نیایشی کوتاه از حضرت مهدی علیه السلام نقل شده که دارای مضامین اخلاقی برای اصناف و گروه های مختلف است ، که در اینجا برای آشنایی با این دعا ، به اختصار ، توضیحاتی در مورد فرازهای آن ذکر شده است

وَ بُعْدَ الْمَعْصِیَةِ

(خدایا) دوری از نافرمانی را (روزی ما گردان)

دوری از نافرمانی

  • واژه ی معصیت که به معنای نافرمانی وگناه است ، از نظر مفهومی نقطه ی مقابل اطاعت (فرمانبری) می باشد (1)  به تعبیر دیگر ، در اطاعت ، پیروی و دنباله روی از دستورات الهی تحقّق می یابد ، ولی در معصیت ، از دستورات الهی ، تبعیت نمی شود و در عمل مخالفت می شود ، حال در اینجا از خداوند در خواست می شود که ما را از نافرمانی دور نماید .


  • هنگامیکه از خداوند در خواست دوری از معصیت می شود به این معنا نیست که انسان خود هیچ حرکتی نکند و فقط انتظار داشته باشد که خداوند او را از گناه دور نماید ، یا اینکه انسان به سمت گناهان حرکت کند و توقّع داشته باشد که خداوند به اجبار او را از معصیت دور کند ، به یقین چنین برداشتی درست نمی باشد ، بلکه هدف این است که انسان با عزم واراده ی خود از گناهان فاصله بگیرد و در عین حال از خداوند برای این موضوع استمداد نماید ، زیرا انسان مؤمن نباید هیچگاه خود را از یاری خداوند بی نیاز ببیند ، در دعا وارد شده است : (خدایا) من توانایی دور شدن از گناه را ندارم جز اینکه تو به من توفیق دهی ، و من نیروی اطاعت از تو ندارم جز اینکه تو من را یاری دهی (2)


  • نکته ی قابل توجّه در این بخش از دعا تعبیر به «بُعد» و دور شدن از معصیت است و«بُعد»  در مقابل «قُرب» و نزدیکی است ، شاید استفاده از چنین تعبیری در دعا به این معنا باشد که معمولاً انسان تدریجاً به گناه نزدیک می شود ، و همواره مقدمات وزمینه هایی وجود دارد که با رفتن در مسیر آنها ، انسان گام به گام به نافرمانی خداوند نزدیک می شود ، مثلاً داشتن دوستی که انجام گناه را در نظر انسان ساده وکم اهمیت جلوه می دهد و یا دیدن و شنیدن چیزهایی که میل انسان را به ارتکاب برخی از گناهان بر می انگیزد ، همه از مصادیق نزدیک شدن به گناهان است ، لذا در اینجا از خداوند خواسته می شود که ما را از گناهان دور نماید .


  • وظیفه ی انسان با خواندن این بخش از دعا به پایان نمی رسد بلکه این دعا به انسان انگیزه می دهد که وقتی از خداوند دوری از معصیت را طلب نمود در گام بعد ، خود نیز باید از آن فاصله بگیرد ، بلکه وظیفه دارد بداند چه چیزهایی باعث نزدیک شدن انسان به گناهان می شود ؛ اگر دوستی ناشایست دارد باید از او فاصله بگیرد ، اگر چیزی میبیند یا می شنود که او را به گناه تشویق می کند ، باید از دیدن و شنیدن آنها خودداری کند ، که در اینصورت است که یاری خداوند را نیز به همراه خواهد داشت .


خلاصه : هنگامیکه از خداوند دور شدن از معصیت و نافرمانی در خواست می شود به این معنا است که انسان ضمن داشتن عزم و اراده  برای فاصله گرفتن از نافرمانی خداوند ، برای اینکار از خداوند نیز استمداد جوید ، و تعبیر به دور شدن از معصیت برای این است که معمولاً انسان گام به گام وتدریجی به گناهان نزدیک می شود .


پرسش :آیا دعا کردن برای دوری از گناه کافی است ؟


پاسخ :انسان برای دور ماندن از گناه تنها نباید به دعا کردن اکتفا نماید بلکه باید عزم واراده ی جدی همراه با تلاش عملی نیز برای دور ماندن از گناه داشته باشد ، در اینصورت است که با دعا کردن از یاری الهی نیز بهره مند خواهد شد .

 


[ یکشنبه 99/1/3 ] [ 11:25 عصر ] [ m.f ]

 

دعای حضرت مهدی علیه السلام(1)

در کتاب های دعا ، نیایشی کوتاه از حضرت مهدی علیه السلام نقل شده که دارای مضامین اخلاقی برای اصناف وگروه های مختلف است ، در اینجا برای آشنایی با این دعا ، به اختصار ، توضیحاتی در مورد فرازهای آن  ذکر شده است .

اللَّهُمَّ ارْزُقْنَا تَوْفِیقَ الطَّاعَةِ

خدایا توفیق اطاعت( از فرامین خود را ) روزی ما گردان

توفیق طاعت

  • این دعای شریف با درخواست توفیق از خداوند برای اطاعت آغاز می شود ،  به یقین مقصود از این اطاعت ، اطاعت از خداوند است ، و علت اینکه در ابتدا چنین در خواستی مطرح شده برای این است که با پیروی از دستورات الهی ، انسان در مسیر سعادت دنیا وآخرت گام بر خواهد داشت ، و اگر هر خیری در ادامه ی راه به بنده می رسد از همین جا آغاز می گردد ، می توان تصوّر کرد هنگامیکه انسان از خداوند اطاعت نکند در مسیر اطاعت از شیطان ، نفس امّاره و هوای نفس خویش قدم بر خواهد داشت .


  • اگر در مفهوم نفس امّاره دقت نماییم به نکته ی مفیدی دست خواهیم یافت ، «امّاره» به معنای «بسیار فرمان دهنده» است و اینکه به چه چیزی فرمان می دهد ، گفته اند : امّارةٌ بالسُّوءِ یعنی بسیار انسان را به بدی فرمان می دهد ، و چنین نفس امّاره ای از درون انسان را به سوی بدی ها سوق می دهد و شیطان که یک موجود وسوسه گر است از بیرون به وسوسه می پردازد ، حال اگر این برون واین درون با یکدیگر هماهنگ گردد ، انسان را از خوبی ها و اطاعت از فرمان الهی باز خواهد داشت.


  • وقتی انسان از خداوند توفیق را طلب می کند در حقیقت برعلم و قدرت الهی تکیه می نماید ،  خدایی که از خیر بنده ی خویش و راهی که بنده اش را به این خیر می رساند آگاه است و از سوی دیگر قادر و توانا است که اسباب رسیدن به این خیر را برای بنده اش فراهم کند ، لذا همواره توفیق از جانب خداوند است ومنشأ الهی دارد ، و اینکه انسان از خداوند توفیق می خواهد برای این است که انسان نمی تواند تنها بر اساس علم و قدرت محدود خود ، به هدف برسد واگر انسانی چنین پنداری دارد ، در حقیقت از لطف وعنایت های بیشمار الهی در طول زندگی خود غافل شده است .


  • از سوی دیگر در این بخش از دعا ، از خداوند در خواست روزی شده : «اُرْزُقْنا» آنهم در خواست رزقی که جنبه ی معنوی دارد یعنی«اطاعت از خداوند» ، همانگونه که ما از خداوند روزی مادی می طلبیم ، در کنار آن از خداوند روزی معنوی طلب می نماییم ، و این دو نوع روزی (مادی و معنوی) لازم است در یک راستا باشد ، به این معنا اگر انسان رزق مادی از خداوند می خواهد برای رسیدن به معنویت است نه اینکه رزق مادی در جهتی خلافِ روزیِ معنوی بکار گرفته شود .


خلاصه : در بخش آغازین دعای حضرت مهدی علیه السلام از خداوند در خواست توفیق شده ، آنهم توفیق اطاعت از خداوند ، زیرا رسیدن به کمال و سعادت و هر خیری از دنیا و آخرت در اطاعت از دستورات الهی سرچشمه می گیرد و این اطاعت از خداوند ، روزیِ معنوی خواهد بود که نصیب بنده ای می گردد .


پرسش: چرا انسان از خداوند در خواست توفیق می کند ؟


پاسخ : توفیق یعنی خداوند انسان را به سوی مطلوبی که خیر است سوق دهد (1) و از آنجایی که علم و قدرت انسان محدود است و در مسیر رسیدن به کمال ، گاه خیر و صلاح خویش را تشخیص نمی دهد و در صورت تشخیص ، گاه راه های رسیدن به آن و موانعی که در راه است را نمی شناسد ، چاره ای ندارد جز اینکه از خداوند یاری طلبد تا خداوند اسباب رسیدن به آن را برای او فراهم نماید .

------------------

1-مجمع‏ البحرین ج : 5  ص :  247

 


[ جمعه 99/1/1 ] [ 6:48 صبح ] [ m.f ]

 

همگام با قرآن

مفهوم آیه الکرسی(17)

محدوده ی آیه الکرسی

  • در تفسیر مجمع البیان ذکر شده که آیه الکرسی سیّد وسرور آیات قرآن است ، ودر آن پنجاه کلمه است و در هر کلمه پنجاه برکت است  و این پنجاه کلمه تا (و هو العلی العظیم) پایان می پذیرد ، و در گروهی از تفاسیر فضیلت و ثواب قرائت آن را پس از همین قسمت یعنی : (و هو العلی العظیم) ذکر کرده اند ، و مقتضای نام گذاری این آیه به کرسی ، شامل یک آیه می شود که نام کرسی در آن آمده است : ( وسع کرسیه السماوات والارض ) بنا براین آیه الکرسی تا پایان (و هو العلی العظیم) می باشد ، بنابر این در مواردی که تصریح نشده باشد که دو آیه بعد به آن ضمیمه شود به همان یک آیه اکتفا می گردد . (1)
  • برخی از مفسرین گفته اند قول مشهور آن است که آیه الکرسی تا (و هو العلی العظیم) است نه تا (هم فیها خالدون ) ؛ لذا تعبیر به آیه الکرسی نموده اند و آیه لفظ مفرد است و اگر آیه الکرسی تا (هم فیها خالدون ) بود باید گفته می شد : آیات الکرسی که شامل سه آیه می شد ، علاوه بر اینکه در برخی از روایات که در بیان فضیلت آیه است ، تصریح نموده اند که  آیه الکرسی تا (و هو العلی العظیم) است به عنوان نمونه : پیامبر صلی الله علیه وآله فرمودند : « کسیکه چهار آیه از اول سوره ی بقره و آیه الکرسی و دو آیه پس از آن ، و سه آیه از آخر آن را بخواند ، در جان و مالش ، امر نا خوشایند نخواهد دید ، و شیطان به او نزدیک نخواهد شد و قرآن را فراموش نخواهد کرد » همانطور که در این روایت مشاهده می شود ، آیه الکرسی را متفاوت با دو آیه پس از آن ذکر می کند و آن دو را جزء آیه الکرسی به حساب نمی آورد . (2)

پرسش : آیه الکرسی شامل یک آیه می شود یا سه آیه ؟

پاسخ : مشهور آن است که آیه الکرسی یک آیه است و تا پایان (و هو العلی العظیم) می باشد ، مگر در مواردی که تصریح کنند که دو آیه پس از آن یعنی تا (هم فیها خالدون ) را نیز قرائت نمایند .

------------------------

1-رک : موسوعة الإمام الخوئی؛ ج‌19، ص: 344

2-رک : أطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج‏3، ص: 9

 


[ شنبه 98/12/24 ] [ 9:42 عصر ] [ m.f ]

 

همگام با قرآن

مفهوم آیه الکرسی(16)

اللَّهُ وَلِیُّ الَّذینَ آمَنُوا یُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ وَ الَّذینَ کَفَرُوا أَوْلِیاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُماتِ أُولئِکَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فیها خالِدُون

(بقره/257)‏

خداوند سرپرست و یاور افراد با ایمان است ، آنان را از تاریکی ها خارج و به سوی نور می برد ، (امّا) کسانی که کافر شوند ، طاغوت سرپرست آنان است و آنان را از نور خارج و به تاریکی ها وارد می سازند ، آنان همراه آتش می باشند و در آن جاودانه خواهند بود .

یاور مؤمنان

  • بزرگترین ارزش در این دنیا برای یک انسان ، ایمان او به خداوند است ، و ایمان پایه واساس برای ارزش ها و فضیلت هایی است که یک انسان می تواند آنها را  در این دنیا کسب نماید ، و در سایه ی این ایمان است که انسان از آفریده ی خویش اطاعت نموده و با انجام اعمال صالح وشایسته مسیر خود را به سوی سعادت مادی ومعنوی(دنیا وآخرت) طی خواهد نمود ، هنگامیکه فردی با تمام وجود خود به خداوند ایمان آورد وبه دستورات او گردن نهد ، مورد لطف وعنایت خدای خویش قرار گرفته و خداوند بنده ای را که به او ایمان آورده رها نخواهد ساخت  ، خداوند با فرستادن کتاب آسمانی و قرار دادن پیامبران (ع) راه های سعادت و رستگاری را به بشر نشان داده ، همان راهی که سراسر نور است ، از این رو انسانی که در سایه ی هدایت الهی از کفر یا گناه و نافرمانی به سوی ایمان و اطاعت گام بر می دارد ، در حقیقت از تاریکی جهل و غفلت و بی خبری به وادی نور ایمان راه یافته است .
  • در مقابل انسان هایی که به هشدارهای الهی که در کتاب آسمانی و توسط پیامبران (ع) و جانشینان آنان ، بیان شده ، توجّه ای نکنند و با پیروی از سردمداران کفر و شرک و با تاثیر پذیری  از شیاطین از مسیر منتهی به ایمان منحرف شده ، و در شرک و کفر و گناه غوطه ور باشند ، آنان درحقیقت با اختیار خود از دایره ی لطف الهی که سراسر نور و هدایت است خارج و به وادی ظلمت و تاریکیِ کفر وشرک و معصیت قدم گذاشته اند و بدیهی خواهد بود که نتیجه ی بد و درد ناکی در انتظار آنان خواهد بود (آتش دوزخ که در آن جاودانه می مانند)

پرسش :مقصود از تاریکی و نور در آیه ی 258 سوره بقره چیست ؟

پاسخ : مقصود از نور در این آیه نوری است که روشنی بخش راه سعادت ورستگاری است که نور ایمان و اطاعت و بندگی خداوند است ،  و مقصود از تاریکی ، ظلمتی است که بر اثر کفر و شرک و نافرمانی از خداوند پدید می آید و بر اثر این تاریکی ، انسان از راه سعادت گمراه می گردد .  

 


[ سه شنبه 98/12/20 ] [ 10:30 عصر ] [ m.f ]

 

همگام با قرآن

مفهوم آیه الکرسی(15)

... فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَ یُؤْمِنْ بِاللَّهِ فقد استَمْسَکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقى‏ لاَ انْفِصامَ لَها وَ اللَّهُ سَمیعٌ عَلیمٌ

(بقره/256)

پس کسیکه به طاغوت کفر ورزد و به خداوند ایمان آورد ، به دستگیره ی محکمی چنگ زده که گسستنی برای آن نیست ، و خداوند شنوا و دانا است

دستگیره ی محکم

  • واژه ی طاغوت از طغیان گرفته شده ، و طاغوت در اینجا به معنای بت یا شیطان و یا سردمداران گمراهی می باشد ، خداوند در این آیه می فرماید کسیکه به طاغوت کفر بورزد و با آن مخالفت نموده و از آن بیزاری جوید (1) ، و در عوض به خداوند ایمان آورده ، او را تصدیق نماید و در زندگی به او اطمینان نموده و امید به او داشته باشد و در برابر حق تواضع کند و تسلیم باشد(2) ،  به دستگیره ای چنگ زده که جدا شدن و گسستی برای آن نخواهد بود ، در اینجا مقصود از دستگیره ، یک شئ مادی و محسوس نمی باشد (32) ، بلکه یک امر معقول می باشد (4) و شامل دستگیره های معنوی وروحانی چون هدایت الهی و معارف قرآنی می گردد (5) و از آنجایی که ایمان و کفر مربوط به قلب و زبان انسان می شود (6) ، در پایان این آیه می فرماید : خداوند شنوای سخنان شما و آگاه  نسبت به درون شما می باشد .(7)
  • رسولخدا صلی الله علیه و آله فرمودند : امامان ، از نسل حسین علیه السلام می باشند ، هر کس از آنان اطاعت کند از خدا اطاعت کرده و هر کس نافرمانی آنها را نماید ، از خدا نافرمانی نموده ، آنان دستگیره ی محکم (عروه الوثقی) و وسیله به سوی خداوند می باشند (8) و نیز رسولخدا صلی الله علیه و آله به علی علیه السلام فرمودند : تو دستگیره ی محکم هستی (9) بر این اساس می توان گفت یکی از مصادیق مهم برای عروه الوثقی ولایت اهل بیت علیهم می باشد ، ولایتی که شامل دوستی و سپس پیروی از آن بزرگواران و رسیدن به سعادت دنیا وآخرت می گردد ، لذا رسول خدا خطاب به علی علیه السلام فرمودند : ... شما اهل بیت حجت خداوند بر خلق او هستید و شما دستگیره ی محکمی هستید که هر کس به آن چنگ زند هدایت یابد و هر کس آن را رها نماید گمراه گردد (10)

پرسش :چرا اهل بیت علیهم السلام به عنوان عروه الوثقی معرفی شده اند ؟

پاسخ : چون اهل بیت (ع) عالم و عامل به قرآن و ادامه دهنده ی راه پیامبر صلی الله علیه و آله بوده و با پیروی از آنان انسان به سعادت دنیا وآخرت دست می یابد .

----------------------

1-آلاء الرحمن فی تفسیر القرآن، ج‏1، ص: 229

2-من هدى القرآن، ج‏1، ص: 445

3-سواطع الإلهام فی تفسیر القرآن، ج‏1، ص: 239

4-مقتنیات الدرر و ملتقطات الثمر، ج‏2، ص: 116

5-مواهب الرحمان فی تفسیر القرآن، ج‏4، ص: 292

   6-المیزان فی تفسیر القرآن، ج‏2، ص: 345

7-مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج‏2، ص: 631

8-البرهان فی تفسیر القرآن، ج‏1، ص: 523

9-البرهان فی تفسیر القرآن، ج‏1، ص: 524

10- بحارالأنوار ج : 23 ص : 142

 


[ شنبه 98/12/17 ] [ 11:34 صبح ] [ m.f ]

 

،

همگام با قرآن

مفهوم آیه الکرسی(14)

لا إِکْراهَ فِی الدِّینِ قَدْ تَبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَی...

(بقره/256)

اجباری در دین نیست (زیرا) راه رشد و هدایت از گمراهی آشکار شده است‏

عدم اجبار در دین

  • قرآن کریم در این آیه اجبار در دین را نفی کرده و مقصود از دین در این آیه طبق نظر برخی از مفسرین مسائل اعتقادی می باشد و اعتقادات از امور قلبی و درونی در انسان است که اجبار بردار نیست (1) ، به این معنا که ممکن است در ظاهر کسی را مجبور به پذیرش امری نمود ، ولی آنچه در ظاهر پذیرفته می شود به معنای آن نیست که در باطن نیز توسط شخص پذیرفته شده باشد ، نمونه ی آن عمار بن یاسر است که از سوی مشرکین تهدید شد و مورد اکراه و اجبار قرار گرفت و کلمه کفر آمیزی را بر زبان جاری کرد ولی قلبش مملوّ از ایمان به خداوند بود (2) و به همین جهت آیه ای از قرآن نازل شد و ایمان قلبی او را تأیید نمود . (3)
  • علاوه بر اینکه در سیره و روش پیامبر صلی الله علیه وآله نیز چنین چیزی نبوده که مردم را به زور و اجبار به پذیرش دین وادار نموده باشد ، به عکس ، قرآن کریم پیامبر صلی الله علیه وآله را دارای اخلاق برجسته و بزرگی می داند (4) و با داشتن چنین اخلاقی بوده که ایشان آزار و اذیت قوم خویش را تحمل نمود ، لذا خداوند در آیه ای از قرآن می فرماید : اگر تو خشن و سنگدل بودی مردم از گرد تو پراکنده می شدند (5) از این رو پیامبر صلی الله علیه وآله با اخلاق برجسته ای که داشتند توانستند دل های بسیاری از مردم را متمایل به اسلام کنند ، لذا می توان گفت : آنچه که باعث تمایل مردم در طول تاریخ نسبت به دین اسلام شده یکی محتوای آیین اسلام است که در قرآن تجلّی یافته و دیگر ، اخلاق الهی و انسانی پیامبر صلی الله علیه وآله بوده که پس از ایشان در جانشینان معصوم ایشان تداوم یافته است .
  • لذا اگرکسی قرآن را بخواند و در آیات قرآن تدبّر نماید و با سیره ی پیامبر صلی الله علیه و آله و اهل بیت معصوم ایشان آشنا گردد ، خواهد دید که راه رشد و هدایت از گمراهی ، آشکار شده و در اینصورت دیگر نیازی به اجبار نخواهد بود .

پرسش : چرا در دین اجباری نمی باشد ؟

پاسخ :اولاً منظور از دین در این آیه اعتقادات است و اعتقاد و ایمان از امور قلبی و درونی در انسان است که با اجبار سازگار نیست و ثانیا وقتی بر اثر تعالیم قرآن راه راست از گمراهی آشکار شده باشد و حجت بر مردم تمام گردیده باشد دیگر نیازی به چنین اجباری نخواهد بود .  

--------------------

1-المیزان فی تفسیر القرآن، ج‏2، ص: 342

2-أسباب نزول القرآن (الواحدی)، ص: 289

3-نحل/106

4-قلم/4

5-آل عمران /159

 


[ سه شنبه 98/12/13 ] [ 11:26 عصر ] [ m.f ]
<   <<   66   67   68   69   70   >>   >
درباره وبلاگ
موضوعات وب
امکانات وب
بازدید امروز: 8
بازدید دیروز: 28
کل بازدیدها: 163734