سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نکته های معنوی

نظر

 

  11-مقصود از تناسب داشتن دو نفر با یکدیگر در بحث ازدواج چیست ؟

پاسخ :


  • ازدواج نوعی همگرایی میان دو نفر در طول زندگی است ، و همگرایی زمانی ایجاد می شود که دو نفر از لحاظ فکری ، اعتقادی ، اخلاقی ، تربیتی و فرهنگی شباهت های قابل توجّه ای با یکدیگر داشته باشند ، و هر چه این شباهت ها بیشتر باشد ، همگرایی نیز بهتر میان آندو اتفاق می افتد ، و هر چه این شباهت ها کمتر باشد همگرایی نیز کمتر اتفاق خواهد افتاد ، تا جایی که به سمت واگرایی حرکت خواهند کرد .


  • هر چند امروزه شاهد آن هستیم که افرادی به خاطر انتخاب های نسنجیده ، شتاب زده و احساسی ، بدون در نظر گرفتن تناسب هایی که ذکر گردید با یکدیگر ازدواج می کنند ، و پس از مدتی با مشکلات زیادی در جریان زندگی مشترک مواجه می شوند ، و کارشان به اختلاف و در نهایت به جدایی کشیده می شود ، پس آنچه در ازدواج مهم است ، فهمیدن و تشخیص این تناسب ها در دو نفری است که قصد ازدواج با یکدیگر دارند و تنها نباید به ابراز علاقه و گرایش های احساسی اکتفا نمود و چشم را بر روی مسائل اساسی و پایه ای در زندگی مشترک بست .

 


نظر

 

  10-آیا عشق و علاقه به فردی ، تا چه اندازه می تواند در موفقیت ازدواج در آینده تأثیر داشته باشد ؟

پاسخ :


  • علاقه و دوست داشتن یک امر قلبی و مربوط به جنبه های احساسی انسان است که به علل مختلفی ممکن است در فردی نسبت به فرد دیگر ایجاد شود ، علاقمندی یک موتور محرّک برای حرکت انسان به سمت مطلوب خویش است ، امّا باید توجّه داشت زندگی مشترک علاوه بر علاقه ، نیازمند شناخت کافی از افکار، عادات ، فرهنگ و تربیت طرف مقابل دارد ، صِرف علاقه ، بدون در نظر گرفتن جنبه های دیگری که در موفقیت ازدواج تأثیر گذار است ، تضمین کننده ی موفقیت در زندگی مشترک نخواهد بود .


  • موارد زیادی وجود داشته و هم اکنون نیز مشاهده می شود که افراد با عاشق شدن ، با یکدیگر ازدواج نموده ولی پس از مدتی روابط آنان به سردی گراییده یا کارشان به طلاق و جدایی کشیده است ، پس باید توجّه داشت فقط با وجود علاقه وگرایش احساسی به فردی ، نمی توان در مورد آینده ی یک ازدواج  قضاوت کرد ، زیرا ممکن است به کسی علاقمند بود ولی به دلایل مختلف فرهنگی ، تربیتی و خانوادگی ، ازدواج با فردی به صلاح ما نباشد ، و بوده اند کسانی که به این مسائل بی توجّه بوده و فقط بر اساس احساسات خود تصمیم گرفته اند و سپس پشیمان شده اند .

 


نظر

   9-آیا سطح اقتصادی افرادی که قصد ازدواج با یکدیگر را دارند ، باید یکسان یا نزدیک به هم باشد ؟

پاسخ :


  • هیچ قانون از پیش تعیین شده ای برای یکسان بودن یا یکسان نبودن سطح اقتصادی افرادی که قصد ازدواج با یکدیگر را دارند ، وجود ندارد ، از سوی دیگر ازدواج تنها به یک عامل بستگی ندارد ، و عوامل متعددی دست به دست یکدیگر می دهد تا یک ازدواج موفق صورت پذیرد از مهم ترین عوامل برای یک ازدواج موفق می توان به ایمان ، اخلاق و تفاهم اشاره کرد .


  •  از طرف دیگر اگر تفاوت سطح اقتصادی افراد با یکدیگر زیاد است ، و پس از بررسی دریافت شود که این مسئله می تواند در آینده موجب بروز مشکل و اختلاف شود لازم است در آن تجدید نظر نمود ، مثلاً خانمی که در منزل پدر و مادر در رفاه کامل بوده و الان قصد ازدواج با آقایی را دارد که از نظر اقتصادی در سطح پایینی قرار گرفته و احساس می کند که تحمّل شرایط سخت اقتصادی را ندارد و همین امر در آینده ممکن است به اختلاف میان آنان دامن زند ،  این مورد از مواردی است که باید با احتیاط با آن روبرو گردید .


  • در مجموع  ، در جایی که تفاوت سطح اقتصادی دو خانواده فاصله زیادی با یکدیگر دارد ، لازم است همه ی احتمالاتی را که ممکن است از  این جهت در آینده مشکل ساز شود بررسی نمود ، و با مشورت و چشم باز و آینده نگری به این امر اقدام نمود .


نظر

 

  8-آیا تفاوت فرهنگ بومی افراد ، در ازدواج ، موجب بروز مشکل در آینده خواهد شد ؟

پاسخ :


  • در ازدواجِ افراد با یکدیگر ، همسان بودن فرهنگ بومیِ آنان شرط نیست ، و نمی توان گفت : کسانی که دارای فرهنگ بومی یکسانی هستند ، هیچگاه دچار اختلاف یا جدایی نمی شوند ، آنچه در ازدواج مهم است ، این است که این دو نفری که قصد ازدواج با یکدیگر دارند ، تا چه اندازه می توانند در زندگی مشترک با یکدیگر کنار بیایند و شرایط و تفاوت های یکدیگر را بپذیرند .


  • آنان باید بیندیشند ، که تفاوت های فرهنگی ، تربیتی و خانوادگی ، تا چه اندازه می تواند در زندگی آنان تأثیر منفی بگذارد ، و در این جهت انسان نمی تواند خود را با دیگران مقایسه کند ، چون شرایط تک تک افراد جامعه میتواند با یکدیگر متفاوت باشد ، اگر تفاوت های بومی دو نفر ، آنقدر زیاد است که می تواند در آینده موجب اختلاف گردد و هزینه های مادی و معنوی زیادی را به انسان تحمیل کند ، می توان از این مورد صرف نظر کرد ، ولی اگر تفاوت های بومی افراد به یکدیگر نزدیک است و پس از بررسیِ همه ی جهات ، دریابیم که مشکلی ایجاد نمی کند ، می توان آن را پذیرفت .

 


نظر

    7-آیا میزان تحصیلات افرادی که می خواهند با یکدیگر ازدواج کنند ، باید یکسان باشد ؟

پاسخ :


  • انسان می تواند برای ازدواج با فردی که می خواهد ازدواج کند ، هر شرطِ مقبول و مشروعی را قرار دهد ، و نمی توان کسی را مجبور کرد که تو فلان شرط را بگذار و فلان شرط را نگذار ، ولی موضوع مهم آن است که هر شرطی را که انسان برای همسر آینده ی خود می خواهد در نظر بگیرد ، تا چه اندازه در زندگی مشترک می تواند تأثیر گذارد .


  • آنچه به تداوم و صمیمیت زندگی مشترک می تواند کمک نماید ، میزان سازگاری ، پذیرش و تفاهمی است که میان دو همسر وجود دارد ، و مسائل ظاهری ، عناوین ، و جایگاه اجتماعی فرد ، در درجه ی بعدی اهمیت قرار می گیرد ، لذا شاهد آن هستیم که اختلافات در زندگی مشترک ، حتی میان همسرانی که هر دو تحصیلات بالایی نیز دارند ، پیش می آید ، همانگونه که می تواند اختلاف میان همسرانی که تحصیلات پایینی دارند نیز پیش آید ، بنابراین تنها ، تحصیلات بالا ، یا هم رشته بودن ، و یکسانی سطح تحصیلات ، مانع بروز اختلاف نمی باشد .


  • لذا آنچه به ادامه ی زندگی مشترک کمک می نماید ، درک متقابلی است که طرفین از یکدیگر دارند ، خواه تحصیلات آنان در یک سطح باشد و یا سطح تحصیلات آنان با یکدیگر تفاوت داشته باشد ، مثلا یکی دارای مدرک کارشناسی باشد و دیگری دارای مدرک کارشناسی ارشد باشد ، یا یکی در یک رشته و دیگری در رشته ی دیگری تحصیل کرده باشد ، و یا اینکه هر دو همکار شغلی باشند یا اینکه همکار در یک شغل نباشند ، مهم تفاهم و سازگاری و کنار آمدن با شخصیت ، فرهنگ ، اخلاق و رفتار طرف مقابل است .

 


نظر

6-آیا شناخت فردی که می خواهیم با او ازدواج کنیم ، تا چه حدّی امکان پذیر است ؟

 
پاسخ :


  • شناختن ، همانند بسیاری از موضوعات دیگر نوعی توانایی و استعداد است که در افراد مختلف به صورت یکسان نمی باشد ، شناختن ، نیازمند دقت نظر ، محاسبه ، آینده نگری ، تجربه اجتماعی و موارد دیگر است که بدیهی است همه ی افراد ، مهارت کافی برای این شناختن را نخواهند داشت ، در اینجا است که نقش افراد دیگر همچون اعضای خانواده  یا افرادی که در این زمینه کارشناس می باشند ، پر رنگ خواهد شد ، حتی اگر کسی مدّعی آن است که در این زمینه توانایی کافی را دارد ، باز نمی تواند خود را از مشورت با دیگران بی نیاز ببیند ، زیرا ممکن است برخی از ویژگی هایِ طرف مقابل از نظر او پوشیده بماند ، که با مشورت با دیگران نسبت به آنها ، آگاه گردد .



  • در هر صورت هیچکس نمی تواند ادّعا کند که دیگری را به صورت کامل می شناسد ، زیرا فقط خداوند به طور کامل از بندگان خویش آگاه است ، در این موارد با مشورت و تحقیق در باره ی فرد مورد نظر ، ما می توانیم ، شناخت خویش را نسبت به او افزایش دهیم ، و باید توجّه داشت در ازدواج کردن با فردی که شناخت کافی از او نداریم نباید عجله نمود ، زیرا عجله کردن ممکن است یک عمر پشیمانی به دنبال داشته باشد و هزینه های جسمی و روحی فراوانی را به انسان تحمیل نماید .

 


نظر

   5-چگونه می توان فهمید که با فردی که می خواهیم ازدواج کنیم ، تفاهم خواهیم داشت ؟

پاسخ :

  • تفاهم که به معنای درک متقابل است ، به وجودِ حالتی اطلاق می شود که بر اثر آن انسان مقصود طرف مقابل خود را می فهمد و با او در مسائل اساسی هم فکر و هم نظر است ، و هنگامیکه این حالت در دو نفر وجود داشته باشد ، می توانند در مسائل زندگی با یکدیگر به سازش و سازگاری برسند .


  • بدیهی است که احتمال داشتن تفاهم در زندگی را پیش از ازدواج باید بررسی نمود و راه آن این است که دو نفری که قصد ازدواج دارند ببینند ، در مسائل مهم و تأثیر گذار زندگی تا چه اندازه با یکدیگر توافق یا تفاوت دارند ، از این رو هر چه میزان مشترکات دو نفر بیشتر ، و میزان تفاوت های آنان کمتر باشد ، احتمال وجود تفاهم بین آندو در آینده بیشتر خواهد بود ، و هر چه توافق آنان کمتر ، و تفاوت آنان بیشتر باشد ، احتمال رسیدن به تفاهم در آینده کاهش خواهد یافت .


  • و همانگونه که گفته شد ، این اشتراک یا تفاوت باید در مسائل مهم و تاثیر گذار زندگی باشد ، نه مسائل جزئی که تاثیر چندانی در روند زندگی مشترک ندارد ، مثلاً علاقه به یک نوع غذا ، یا یک نوع تفریح یا ورزش ، یا یک رنگ یا گل ، جزء سلایق شخصی و از مسائل جزئی زندگی به حساب می آید ، ولی باورها ، طرز فکر ، سبک زندگی ، اخلاق و نوع تربیت و فرهنگ فردی و خانوادگی ، جزء مسائل مهم و تاثیر گذار زندگی به شمار می آید که باید همفکری و تفاهم را بیشتر در آنها جستجو نمود .

 


نظر


4- خصوصیات خانواده ی فردی که می خواهیم با او ازدواج کنیم ، تا چه اندازه درازدواج می تواند مهم باشد ؟

پاسخ :

  • در فرهنگ ما و بسیاری از کشورها ، تنها یک مرد و زن نیستند که با یکدیگر پیوند خانوادگی برقرار می کنند ، بلکه در حقیقت دو خانواده هستند که با یکدیگر به نوعی مرتبط می شوند ، و هنگامیکه از فرهنگ یک کشور سخن می گوییم ، نظر به برخی از افرادی که داخل این فرهنگ زندگی می کنند و برخلاف فرهنگ رایج زندگی می کنند ، نداریم  ، چون اینگونه موارد به عنوان یک استثناء و خرده فرهنگ مطرح می شود ، نه یک فرهنگ عمومی و رایج .


  • بر این اساس تنها نمی توان گفت من می خواهم با این فرد زندگی کنم و کاری به خانواده او ندارم ، چون خواه نا خواه ، کم یا زیاد ، رفتار و اخلاق و کیفیت معاشرت خانواده ی فرد مقابل در زندگی انسان ، تأثیر خود را خواهد گذاشت ، و بالاخره  فردی که کاندید ازدواج با ما می باشد از درون این خانواده برخاسته ، و تا حدودی از خصوصیات آنان بهره گرفته است .


  • فقط می ماند موارد استثنایی که فردی تفاوت های  بیشماری با خانواده ی خود دارد ،  و خانواده ی او  با معیارهای مورد نظر ما ، همخوانی ندارد ، ولی ارتباط  ما با آنان در آینده  ، به گونه ای نیست که تأثیر منفی در زندگی مشترک ما بگذارد  ، در اینصورت با مشورت با افراد با تجربه و آگاه ، یا یک مشاور کار آزموده ، می توان برای تصمیم به ازدواج با چنین شخصی مشورت نمود .

 


نظر

 

3-آیا تفاهم در زندگی ، پیش از ازدواج باید وجود داشته باشد یا پس از ازدواج می توان آن را ایجاد کرد ؟

پاسخ :

  • هر فردی که قصد تشکیل زندگی مشترکی را دارد ، پیش از آنکه بخواهد با فردی ازدواج کند ، باید ببیند با توجّه به خصوصیاتی که طرف مقابل خود دارد ، آیا می تواند با ویژگی های او کنار بیاید ؟ ، آیا می تواند در زندگی با افکار و روحیات او سازگاری داشته باشد ؟ ، آیا اخلاق او تا چه اندازه قابل تحمّل است ؟ و تا چه اندازه تحت تاثیر اطرافیان خود است ؟ آیا فرد دهن بینی است یا اینکه خودش برای آینده ی خویش تصمیم می گیرد ؟ آیا شغل مناسبی دارد ؟ آیا توانایی مدیریت یک زندگی را دارد یا ندارد ؟ پیدا کردن پاسخ مناسبی برای این دست سؤالات می تواند به ما در تشخیص اینکه در آینده تا چه اندازه ای با فردی تفاهم خواهیم داشت کمک نماید .
  • اگر پاسخ مناسبی پیش از ازدواج برای اینگونه سؤالات نداشته باشیم ، و به این امید با فردی ازدواج کنیم که در طول زندگی بتوانیم با او به تفاهم برسیم ، شاید هیچگاه تفاهمی را که مورد نظر ما می باشد به دست نیاوریم ، بنابراین تفاهم بیش از آنکه بخواهد در آینده به وجود بیاید ، لازم است نشانه های آن را پیش از ازدواج بیابیم .

 


نظر

 2-آیا وجود صداقت در فردی ، برای ازدواج با او کافی است؟

پاسخ :

  • صداقت به این معنا است که ظاهر و باطن فردی با یکدیگر هماهنگ باشد ، و آنچه در ظاهر نشان می دهد ، در باطن نیز همانگونه باشد ، اگر سخنی می گوید ، بر خلاف آن رفتار نکند و اگر در ظاهر خود را به داشتن صفتی نشان می دهد ، در باطن نیز به آن صفت آراسته باشد .
  • هر چند داشتن صداقت از صفات بسیار ارزشمند از نظر اخلاقی است ، ولی باید دانست که زندگی مشترک ، علاوه بر صداقت به ویژگی های دیگری نیز ، احتیاج دارد ، اینکه با فردی برخورد کرده ایم که تمام آنچه را که در مورد خود است ، صادقانه در اختیار ما قرار داده است ، این یک کار مثبت قلمداد می شود ، ولی سؤال این است که آیا این موضوع برای تداوم زندگی مشترک به تنهایی کافی است ؟
  • اگر فردی ، تمام نقاط ضعف و نقاط قوت خود را برای ما بیان نمود ، باید دید آیا ما می توانیم ، با شرایطی که دارد کنار بیاییم ، آیا ما می توانیم ، با نقاط ضعف او بسازیم ، چه بسا شرایط خانوادگی ما با شرایط او که صادقانه در اختیار ما قرار داده است تناسبی ندارد ، پس نباید ، فقط بخاطر صداقت چشم خود را بر روی واقعیت های دیگر زندگی ببندیم .