سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نکته های معنوی

نظر

دعای حضرت مهدی علیه السلام (15)

در کتاب های دعا ، نیایشی کوتاه از حضرت مهدی علیه السلام نقل شده که دارای مضامین اخلاقی برای اصناف و گروه های مختلف است ، که در اینجا برای آشنایی با این دعا ، به اختصار ، توضیحاتی در مورد فرازهای آن ذکر شده است .

وَ عَلَى مَرْضَى الْمُسْلِمِینَ بِالشِّفَاءِ وَ الرَّاحَةِ

(خدایا) به بیماران مسلمان ، شفا و راحتی عنایت بفرما

شفای بیماران

  • دعا کردن برای دیگران یکی از جلوه های خیر خواهی و ناشی از ابعاد اجتماعی دین مبین اسلام است ، بر اساس این تفکر ، انسان تنها به فکر خیر و نفع شخصی خود نمی باشد ، بلکه سود و نفع دیگران نیز برای او مهم است به ویژه کسانی که نیازمند بوده و چه بسا به تنهایی توان رفع نیاز خود را ندارند ، نیازمندی ابعاد گسترده ای دارد و تنها اختصاص به قشر خاصی ندارد ، شاید برخی تصور کنند که احتیاج فقط برای کسانی است که از نظر اقتصادی در شرایط نا مناسبی به سر می برند در حالیکه ممکن است فردی در شرایط اقتصادی خوبی باشد ولی به دلایلی توان رفع نیاز خود را ندارد .


  • بیماری به ویژه بیماری های سخت بطور طبیعی شرایط دشواری را بر فرد بیمار و خانواده او تحمیل نموده و آسایش و راحتی را از او و اطرافیانش سلب می کند و در این شرایط ، فرد مریض دچار رنجِ جسمی و روحی می گردد ، و اگر بیماری ادامه پیدا کند و درمان بیماری دشوار گردد ، چه بسا از دست پزشک نیز کاری بر نیاید ، هرچند که ممکن است بیمار از نظر مادی در شرایط خوب اقتصادی به سر برد ، لذا در این بخش از دعا از خداوند برای بیماران در خواست سلامت و بهبودی شده است .


  • شاید برخی تصور کنند درمان و معالجه بیماری از طریق پزشک و دارو با دعا کردن برای شفای بیماری دو راه جداگانه را می پیمایند ، در حالیکه این تصور درستی نمی باشد ، زیرا خداوند برای هر مشکلی، راهی قرار داده که باید از آن راه اقدام نمود ، با مطالعه در سیره ی انبیاء و اولیاء نیز مشاهده می شود که آنان نیز در بیماری ها تنها به دعا اکتفا نمی کردند بلکه به طبیب نیز رجوع می نمودند ، در عین حال منافات ندارد که همراه با درمان بیماری ، انسان برای بهبود خود از خداوند نیز در خواست نماید .


  • و باید دانست که پزشک و دارو ، وسیله است و شفا دهنده خداوند است و ضمن اینکه انسان وظیفه دارد به در مان بپردازد ولی باید بداند هر تاثیری از خداوند است و تا خداوند نخواهد هیچ چیزی اثر بخش نخواهد بود ، امروزه در دنیا بر اثر پژوهش های بسیاری که انجام شده به تاثیر دعا در ارتقاء سلامت بیماران اعتراف نموده و حتی در بیمارستان های مختلف ، امکاناتی را برای ارتباط معنوی بیماران با خداوند فراهم نموده و معتقد هستند دعا کردن به بهبودی و سلامت بیماران کمک خواهد نمود .


خلاصه : دعا برای شفای بیماران یکی از مصادیق خیرخواهی و یکی از ابعاد اجتماعی دین مبین اسلام است که بدان توصیه شده است ، دعا کردن مسیری جداگانه از دارو و درمان را طی نمی کند ، بلکه ضمن تاکید به استفاده از امکانات درمانی ، در کنار آن به درخواست از خداوند برای شفای بیمار نیز پرداخته می شود زیرا پزشک و دارو وسیله است و شفا دهنده و اثر بخش خداوند می باشد .


پرسش : آیا دعا برای شفای بیماران اثر بخش است ؟


پاسخ : خداوند آفریننده تمام موجودات و مخلوقات است و اوست که به هر چیز ، اثر خاصی بخشیده و اگر چیزی اثری داشته باشد ، این اثر از خودش نیست بلکه خداوند این اثر را به او داده ، حتی دارویی که استفاده می شود  و دارای اثر خاصی است ، از جمله آثاری است که خداوند در مواد مختلف قرار داده و بشر بر اثر آگاهی از آثار این مواد ، آن را در بیماری ها بکار می گیرد ، لذا وقتی از خداوند بهبود یک بیماری را طلب می کنیم به این جهت است که او بر هر کاری توانا و اثر بخشی هر چیز به دست اوست .

 


نظر

 

 

دعای حضرت مهدی علیه السلام (14)

در کتاب های دعا ، نیایشی کوتاه از حضرت مهدی علیه السلام نقل شده که دارای مضامین اخلاقی برای اصناف و گروه های مختلف است ، که در اینجا برای آشنایی با این دعا ، به اختصار ، توضیحاتی در مورد فرازهای آن ذکر شده است .

وَ عَلَى الْمُسْتَمِعِینَ بِالاِتِّبَاعِ وَ الْمَوْعِظَةِ

خدایا به کسانی که شنونده اند ، توفیق پیروی ( وپذیرش) پند و اندرز را عنایت فرما

پند پذیری

  • در کنار عالمان و جویندگان علم که در فراز قبل از آنان سخن به میان آمد ، در این فراز از گروه سومی به نام «مستمعین» نام برده شده ، و آنان کسانی هستند که به بطور رسمی به دنبال تعلیم و تعلّم نیستند ولی می توانند در حد ظرفیت خود از آموزه های علمی بهره مند شوند ، آنان گرچه در زمینه های دیگر اجتماعی مشغول به کار و فعالیت می باشند ولی نیازمند تعالیمی برای اصلاح فکر ، اعتقاد و رفتارهای خود می باشند که می توانند از دو گروه سابق که از آنان نام برده شد کسب فیض نمایند ، علاوه بر اینکه می توان گفت «مستمع» بر هر شنونده ای اطلاق می شود ، خواه عالم باشد یا جوینده ی علم یا از گروه دیگری .


  • با توجه به مضمون این فراز از دعا می توان دو گروه از شنونده را تصور کرد ؛ شنونده ای که فقط شنونده است و تاثیر چندانی از شنیدن مطالب مفید و آموزنده نمی برد و به قول معروف گوشش از این حرف ها پُر است ، و شنونده ای که به دنبال یاد گرفتن ، پذیرش و بکار بستن است ، که این نوع شنونده مقصود از این فراز از دعا می باشد ، این نوع از شنوندگان می تواند در مسیر پیشرفت و کمال قرار بگیرند ، اینان کسانی هستند که به دنبال تحوّل در زندگی ، باورها و اخلاق خویش هستند و چنین افرادی می توانند تغییرات مفیدی در زندگی و کار خود ایجاد نمایند .


  • گر چه در این فراز از دعا از شنیدن سخن به میان آمده ولی موضوع محوری در این دعا ، پند پذیری و پیروی و بکار بستن است ، از این رو اگر انسان بیننده یا مطالعه کننده هم باشد ، انتظار می رود از دیدن و یا مطالعه کردن پند پذیرفته و آن را دنبال نماید ، از سوی دیگر بطور ضمنی می توان از این بخش از دعا ، اهمیت شنیدن موعظه و مطالب آموزنده را نیز استفاده نمود ، به تعبیر دیگر شایسته است انسان خود را در معرض سخنان پند آموز و تاثیر گذار قرار دهد ، تا از این مسائل فاصله نگرفته و دور نشود .


  • در روایتی از پیامبر صلی الله علیه وآله وارد شده : یا عالم و دانشمند باش یا جوینده ی علم و یا شنونده ، یا دوستدار اهل علم و دانش ، مبادا قسم پنجمی باشی که هلاک خواهی شد (1)  شاید بتوان گفت مقصود از این روایت این است که علم به ویژه علمی که سعادت دنیا و آخرت انسان را تأمین می کند ، مایه ی نجات و رستگاری انسان است ، لذا کسی که این علم را آموزش می دهد و کسی که این علم را فرا می گیرد  وکسیکه با شنیدن ، بهره ای از این علم را می برد و یا حداقل از کسانی است که علم و عالم و متعلّم را دوست دارد امیدی به نجات و رستگاری آنها وجود دارد .


خلاصه : بخش از مطالب علمی و مفید چه از نظر مادی و چه از نظر معنوی از طریق گوش و شنیدنِ از عالمان ، به انسان منتقل می شود ، به چنین فردی مستمع (شنونده) گفته می شود در این فراز از دعا برای شنوندگان از خداوند توفیق پند پذیری و بکار بستن آن در خواست شده که موجب سعادت دنیا و آخرت آنان می شود .


پرسش : دوستدار اهل علم بودن چه فایده ای برای انسان دارد ؟


پاسخ : دوست داشتن ، عاملی درونی برای گرایش به هر چیزی است که محبوب انسان می باشد ، هنگامیکه انسان دوستدار علم یا عالم و اهل علم و دانش باشد زمینه ی تمایل به آنان را در انسان ایجاد نموده و از جهل و نادانی و همنشینی با نادانان فاصله خواهد گرفت و همین موضوع او را به کمال نزدیک خواهد نمود .

--------------------------

1-و قال (ص) :کن عالما أو متعلما أو مستمعا أو محبا لهم و لا تکن الخامس فتهلک فإن أهل العلم سادة و مصاحبتهم زیادة و مصافحتهم زیادة (إرشادالقلوب ج : 1 ص : 166)

 


نظر

 

دعای حضرت مهدی علیه السلام (13)

در کتاب های دعا ، نیایشی کوتاه از حضرت مهدی علیه السلام نقل شده که دارای مضامین اخلاقی برای اصناف و گروه های مختلف است ، که در اینجا برای آشنایی با این دعا ، به اختصار ، توضیحاتی در مورد فرازهای آن ذکر شده است .

وَ عَلَى الْمُتَعَلِّمِینَ بِالْجُهْدِ وَ الرَّغْبَةِ

(خدایا) به دانش طلبان (و دانشجویان) تلاش و اشتیاق ( کسب علم) عنایت فرما

اشتیاق کسب دانش

  • پس از اینکه در فراز قبل از ویژگی عالمان و دانشمندان سخن به میان آمد در اینجا به درخواست دو چیز مهم از خداوند برای طالبان دانش اشاره شده است ، نخستین موضوع : تلاش ، کوشش و همّت برای تحصیل علم و دانش است ، زیرا انسان برای رسیدن به هر هدفی نیازمند تلاش و استقامت در راه دست یابی به آن است و اینکه انسان تصوّر کند بدون زحمت ، صاحب علم و تخصّص می شود ، پنداری بیش نیست و همانگونه که گفته شده نابرده رنج گنج میسّر نمی شود و چه بسا افرادی که در مسیر کسب علم وارد شده ولی به علت تلاش اندک ، به هدف مطلوبی از تحصیل علم دست نیافته اند ، البته باید توجّه داشت که امروزه اخذ مدرک تحصیلی لزوماً به معنای بهره مندی از تجربه و دانش کافی نیست زیرا هستند کسانی که به دلایل مختلف ، مدرکی اخذ نموده ولی تجربه و مهارت و تخصص لازم در زمینه مورد نظر را ندارند .


  • دومین موضوع در دعا : در خواست رغبت و شوق در راه کسب علم و دانش است ، رغبت که یک میل و انگیزش درونی برای رسیدن به مقصود است یک عامل و موتور محرک برای رسیدن به هدف محسوب می شود و اگر رغبت برای انجام کار وجود نداشته باشد هر چند که شرایط بیرونی مساعد باشد ، ماشینِ وجود انسان برای رسیدن به مقصود به خوبی حرکت نخواهد کرد ، امروزه گاه مشاهده می شود که به علت شرایط نامساعد اجتماعی ، دانشجویان انگیزه و رغبت چندانی برای کسب علم و دانش از خود نشان نمی دهند و شاید این امر بر اثر دخالت انگیزه های مادی در مسیر کسب علم و دانش به وجود آمده باشد .


  • امام علی علیه السلام می فرمایند : دو گرسنه هستند که سیر نمی شوند : جوینده ی دانش و جوینده ی مال (1) به تعبیر دیگر ، علم و مال برای دو گروه جذابیت دارد ، علم برای طالب دانش و مال برای جوینده ی مال ،  البته باید توجه داشت که رغبت و اشتیاق برای کسب علم و افزایش آن یک امر مطلوب است لذا در قرآن خداوند به پیامبر صلی الله علیه وآله می فرمایند : «وَ قُلْ رَبِّ زِدْنِی عِلْماً » : بگو پروردگار من ، علم من را افزایش بده (2) ولی اشتیاق برای افزایشِ مال بدونِ هیچ هدف و غرضِ عقلایی و الهی امری نا مطلوب می باشد .


خلاصه :تلاش و رغبت برای جویندگان دانش ، دو عامل مهم در مسیر کسب علم و دانش است و بدون آنها قافله ی علم و دانش به سر منزل مقصود نخواهد رسید ، و از سوی دیگر شوق و رغبت یک عامل درونی برای تلاش انسان به سوی قله های علم و دانش باشد .


پرسش : چرا برخی از طالبان دانش ، رغبت لازم برای کسب علم و دانش ندارند؟


پاسخ :این امر مرهون عوامل فردی و اجتماعی می باشد ، مثلاً شرایط نامطلوب اجتماعی برای ادامه فعالیت و خدمت در رشته ای تحصیلی از عوامل اجتماعی و نداشتن علاقه به رشته ای تحصیلی از عوامل فردی برای نبود شوق و انگیزه برای کسب علم و دانش می باشد .

-------------------

1-مَنْهُومَانِ لَا یَشْبَعَانِ طَالِبُ عِلْمٍ وَ طَالِبُ دُنْیَا (نهج‏البلاغة(صبحی‏ الصالح)، صفحه‏ى 556)

2-(طه/114)

 


نظر

 

دعای حضرت مهدی علیه السلام(12)

در کتاب های دعا ، نیایشی کوتاه از حضرت مهدی علیه السلام نقل شده که دارای مضامین اخلاقی برای اصناف و گروه های مختلف است ، که در اینجا برای آشنایی با این دعا ، به اختصار ، توضیحاتی در مورد فرازهای آن ذکر شده است

وَ تَفَضَّلْ عَلَى عُلَمَائِنَا بِالزُّهْدِ وَ النَّصِیحَةِ

(خدایا) به علماء و دانشمندان ما (توفیق) زهد و نصیحت عطا فرما

پارسایی عالمان

  •  از آنجایی که عالمان و دانشمندان گروهی هستند که از نظر فکری و عملی در جامعه اثر گذار بوده و دیگران از آنان پیروی می کنند ، در این فراز ، دو ویژگی تأثیر گذار برای آنان در خواست شده است ، که نخستین آن زهد است ، زهد به معنای بی رغبتی و حرص نداشتن نسبت به دنیا است (1) از این رو کسی را که حرص و اشتیاق به دنیا و مادیات دارد نمی توان زاهد دانست ، و اگر عالِم و دانشمندی که می خواهد مردم را از حرص به دنیا باز دارد ، خود دارای این صفت باشد ، گفتار و رفتار او تأثیر چندانی بر مردم نخواهد داشت وچه بسا تأثیر عکس نیز داشته و برخی از مردم در این امر از او پیروی کنند .


  • دومین ویژگی که برای عالمان درخواست شده ، نصیحت است ، نصیحت به معنای خیر خواهی دیگران است (2) بنابراین از دانشمندان انتظار می رود که خیر خواه مردم بوده و آنان را به آنچه خیر و صلاح آنان است راهنمایی نمایند ، بنابراین اگرکسیکه اهل علم است از گفتار و انجام رفتاری که خیر مردم در آن است خود داری کند ، در حقیقت خیر خواه مردم نبوده است . و از سوی دیگر اگر به پند و اندرز و ارشاد دیگران ، نصیحت گفته می شود به اعتبار این است که پند دهنده به دنبال خیر و صلاح کسی است که او را موعظه می کند .


  • گرچه در اینجا دو صفت زهد و نصیحت برای عالمان و دانشمندان در خواست شده ، ولی به این معنا نیست که این دو صفت مخصوص عالمان است و دیگران نباید این دو صفت را داشته باشند ، بلکه به این معنا است که این دو ویژگی درکسانی که اهل علم و دانش هستند از اهمیت بیشتری برخوردار است ،  در غیر اینصورت دارا بودن هر صفت اخلاقی برای همه ی مردم مفید و سودمند خواهد بود .


  • امام علی علیه السلام فرمودند : آسودگی وآسایش در زهد و بی رغبتی است (3) یعنی کسیکه در دنیا حریص نباشد و دنیا طلب و دنیا پرست نباشد ، آسوده خاطر زندگی نموده و نگرانی و دغدغه هایی که دنیا طلبان دارند برای چنین شخصی نخواهد بود ، و نیز در مورد نصیحت و خیر خواهی فرمودند : خوشا بحال کسیکه از نصیحت کننده ای که خیر او را می خواهد پیروی نموده و از گمراهی که (با رفتار و سخنانش ) او را به هلاکت می اندازد ، دوری نماید (4)


خلاصه : از آنجایی که عالمان و دانشمندان الگوی مردم بوده و با رفتار وگفتار خویش در جامعه تأثیر گذار می باشند ، از خداوند برای آنان دو صفت زهد و نصیحت در خواست شده است ، زهد به معنای بی رغبتی به دنیا است و نصیحت به معنای خیر خواهی نسبت به مردم است .

پرسش :آیا دو صفت زهد و نصیحت اختصاص به عالمان دارد ؟


پاسخ : زهد و نصیحت دو ویژگی اخلاقی است که بهره مندی از آندو برای همه ی مردم توصیه می شود ولی از آنجایی که عالمان  الگوی مردم هستند ، وجود ایندو صفت در آنان از اهمیت بیشتری بر خوردار است .

-------------------

 1-لسان العرب، ج‏3، ص: 197

2-النهایة فی غریب الحدیث و الأثر ،ج‏5،ص:63

3-الراحة فی الزهد(غررالحکم ص : 276)

4-طوبى لمن أطاع ناصحا یهدیه و تجنب غاویا یردیه(غررالحکم ص : 22)

 


نظر

دعای حضرت مهدی علیه السلام(11)

در کتاب های دعا ، نیایشی کوتاه از حضرت مهدی علیه السلام نقل شده که دارای مضامین اخلاقی برای اصناف و گروه های مختلف است ، که در اینجا برای آشنایی با این دعا ، به اختصار ، توضیحاتی در مورد فرازهای آن ذکر شده است

وَ اسْدُدْ أَسْمَاعَنَا عَنِ اللَّغْوِ وَ الْغِیبَةِ

(خدایا) گوش های ما را ازشنیدن سخنان بیهوده و بدگویی دیگران باز دار

سخنان بیهوده

  • در فرازهای پیشین دعا در مورد اعضای مختلف بدن انسان و وظایف اخلاقی که برای آنها  وجود دارد سخن به میان آمد و در این فراز به وظیفه ی گوش ، که شنیدن است اشاره شده است ، با دقّت در فرازهای این دعای شریف مشاهده می شود که درصدد بیان آنچه برای هر عضوی مفید است می باشد ، مثلاً  علم و معرفت برای دل وعقل انسان و پرهیز از خوردن غذای حرام برای باطن او ، سخنان درست وحکیمانه برای زبان آدمی و پرهیز از نگاه ناپاک برای چشمان انسان سودمند خواهد بود .


  • گوش نیز یکی از اعضای مهم انسان است که اطلاعات زیادی را از بیرون از وجود خود دریافت  و از بخشی از آن تأثیر می پذیرد ، این تأثیر می تواند ، تأثیری مثبت یا منفی باشد ، امروزه رسانه های نوین ، شنیدنی های بسیاری را برای کاربران خویش به اشتراک می گذارند که هم جنبه های آموزنده و مفید و هم جنبه های  بد آموز و زیان بار دارد . وبسیاری از صاحب نظران قائل به مدیریت این فضا برای مخاطبان خویش هستند .


  • در این فضا هم  سخنان امید بخش ، و هم سخنان نا امید کننده ، هم پیام های راست و درست و هم پیام های جعلی و دروغ ، هم گفتار انرژی بخش و هم گفتاری که حال خوب را از انسان سلب می کند وجود دارد  ، هم در آن دفاع از حق و راستی و هم حمایت از باطل و ناراستی ، هم تهمت و بد گویی ، هم سخنان صادقانه و مطابق با واقع یافت می شود .


  • به نظر می رسد تا انسان برای خویش الگویی اخلاقی و معنوی نداشته باشد در فضای حقیقی و مجازی زندگی و در روابط اجتماعی ، با کثرتی که امروزه برای آن قابل تصور است ، دچار سردرگمی شده  و قادر بر تشخیص حق از باطل نخواهد بود  ، یکی از معیار های اخلاقی را می توان در سخن امام جواد علیه السلام مشاهده نمود که فرمودند : کسی که به گوینده ای گوش می سپارد (در حقیقت مشغول) پرستش است ، اگر گوینده از خدا سخن بگوید ، خدا را پرستیده و اگر از شیطان سخن بگوید ، شیطان را پرستیده است . (1)


خلاصه : گوش وسیله ای برای دریافت اطلاعات مفید یا زیان بار است ، و انسان به موازات اطلاعاتی که در یافت می کند ، تأثیر مثبت وسازنده یا منفی وزیان باری را می پذیرد ، در این راستا داشتن الگوهای اخلاقی ومعنوی برای تشخیص حق از باطل و درست  از نادرست  به انسان کمک خواهد نمود .


پرسش : مقصود از دعا برای  بازداشتن گوش ، از سخنان بیهوده و غیبت چیست ؟


پاسخ :انسان در مرحله ی نخست باید بتواند سخنان مفید از بیهوده  و سخنان آلوده به غیبت را از سخنان به دور از غیبت تشخیص دهد و در مرحله ی بعد اراده ی جدی برای کنترل شنیدنی های خود را داشته باشد و در عین حال از خداوند در خواست توفیق نماید که اسباب پرهیز از لغو و بیهودگی و بد گویی از دیگران را برای او فراهم نماید .

----------------------

1-عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ مَنْ أَصْغَى إِلَى نَاطِقٍ فَقَدْ عَبَدَهُ فَإِنْ کَانَ النَّاطِقُ یُؤَدِّی عَنِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَقَدْ عَبَدَ اللَّهَ وَ إِنْ کَانَ النَّاطِقُ یُؤَدِّی عَنِ الشَّیْطَانِ فَقَدْ عَبَدَ الشَّیْطَانَ (الکافی ج : 6 ص : 43)

 


نظر

دعای حضرت مهدی علیه السلام(10)

در کتاب های دعا ، نیایشی کوتاه از حضرت مهدی علیه السلام نقل شده که دارای مضامین اخلاقی برای اصناف و گروه های مختلف است ، که در اینجا برای آشنایی با این دعا ، به اختصار ، توضیحاتی در مورد فرازهای آن ذکر شده است

وَ اغْضُضْ أَبْصَارَنَا عَنِ الْفُجُورِ وَ الْخِیَانَةِ

(خدایا) چشمان ما را از نگاه ناپاک و خائنانه بپوشان

نگاه ناپاک

  • چشم دریچه ای به دنیای خارج از وجود انسان است و از طریق چشم انسان با محیط پیرامون خود ارتباط برقرار می کند و بسیاری از اطلاعاتی که انسان در طول عمر خود کسب می کند از راه دیدن  تحقّق می یابد ، دیدن اشیاء مختلف می تواند بر روی افکار ، احساسات و هیجانات انسان نیز تأثیر گذار بوده و به شکل گیری انگیزه های مثبت یا منفی در وجود انسان بینجامد .


  • از این رو مدیریت آنچه را انسان می بیند برای جهت گیری های ذهنی و رفتاری انسان از اهمیت ویژه ای بر خوردار است و مدیریت این موضوع در سنین پایین تر ، به شکل گیری مثبت شخصیت انسان کمک شایانی خواهد نمود ، و امروزه که ابزار رسانه ای نوین ، جایگزین بسیاری از روابط اجتماعی در گذشته شده و قابلیت بیشتری برای دسترسی به تصاویر و مناظرجدید و جذاب را برای انسان پدید آورده ، بخش مهمی از دیدنی های مهم انسان را تشکیل داده و محدوده ی گسترده ای از دیدنی ها را فرا روی انسان قرارداده است .


  • اگردر وجود انسان قدرت کنترل کننده ای به نام تقوا وجود نداشته باشد که او را از ناپاکی ها وزشتی ها باز دارد ، کنترل های بیرونی وخارج از اراده ی فرد تأثیر چندانی برای باز داشتن انسان از ناپاکی ها نخواهد داشت ،  انسان بر اساس الگوهای دینی و معرفتی که از دوران کودکی کسب می کند می تواند قدرت باز دارنده ای به نام تقوا را در خود ایجاد کند تا بر اساس آن بتواند رفتار ، گفتار ، چشم و نگاه خود را کنترل نماید .


  • وقتی از خداوند خواسته می شود ، چشم ما را از نگاه ناپاک و خائنانه بپوشاند به این معنا است که معرفت و قدرت کنترل کننده ای به انسان عنایت کند که بتواند چشمان خود را از نگاه های گناه آلود و دیدن آنچه خداوند نمی پسندد باز دارد ، در این راستا فکر نکردن به موضوعات ناپسند و برخلاف اخلاق به انسان کمک خواهد نمود تا انگیزه ای برای نگاه کردن به آنها نداشته باشد .


خلاصه : نگاه کردن به محیط اطراف ، زمینه ای برای ارتباط با دنیای بیرون از وجود انسان و کسب اطلاعات و معلومات می باشد ، نگاه کردن به شکل گیری افکار واحساسات و هیجانات انسان کمک می کند ، انسان با کمک نیروی تقوا می تواند نگاه خود را از امور ناپسند باز داشته و زمینه ی پاکدامنی خود را فراهم نماید .


پرسش : چگونه نگاه می تواند به حفظ تقوا وپاکدامنی در انسان کمک کند ؟


پاسخ : از آنجایی که نگاه به صحنه های آموزنده و مفیدِ مادی و معنوی در شکل گیری افکار و رفتار سازنده در انسان مؤثر است ، انسان می تواند زمینه ی کمالات اخلاقی را از این جهت ، در خویشتن ایجاد نموده و از نگاه های گناه آلود که او را به سوی بدی ها وزشتی ها سوق می دهد ، اجتناب نماید  .

 


نظر

دعای حضرت مهدی علیه السلام(9)

در کتاب های دعا ، نیایشی کوتاه از حضرت مهدی علیه السلام نقل شده که دارای مضامین اخلاقی برای اصناف و گروه های مختلف است ، که در اینجا برای آشنایی با این دعا ، به اختصار ، توضیحاتی در مورد فرازهای آن ذکر شده است

وَ اکْفُفْ أَیْدِیَنَا عَنِ الظُّلْمِ وَ السِّرْقَةِ

و دست های ما را از ظلم و ستم و سرقت باز دار

پرهیز از ستم به مردم

  • در این بخش از دعا از خداوند در خواست شده که دست های ما را از آلوده شدن  به دو چیز باز دارد : 1-ظلم کردن به دیگران ، 2- دزدی وسرقت ؛ مقصود از ظلم کردن شامل هر نوع اجحاف ، زورگویی ، تعدّی و تجاوز و سلب حقوق دیگران می شود که مصادیق بسیاری می تواند داشته باشد ، ومقصود از دزدی ، ربودن و استفاده از اموالِ دیگران بدون اجازه و رضایت صاحب مال است ، سرقت اموال دیگران هرچند خود نیز یکی از مصادیق ظلم وستم می باشد ولی ذکر آن به خصوص در دعا ، اشاره به اهمیتِ پرهیز از دست درازی به اموال دیگران  دارد .


  • در خطبه ای که حضرت فاطمه علیه السلام ایراد نموده اند به حکمت برخی از واجبات و محرمات اشاره فرمودند ، در مورد دلیل پرهیز از دزدی و سرقت فرمودند : اینکار برای حفظ عفّت افراد جامعه وضع شده است (1) ، و مقصود از عفت در اینجا باز ایستادن انسان از حرام است (2) به تعبیردیگر عفّت داشتن به معنای پیدا شدن حالت پرهیز از حرام در وجود انسان می باشد .


  • اینکه در دعا از خداوند خواسته شده که دست های ما را از ظلم وسرقت باز دارد به این معنا نیست که انسان با سایر اعضای خودش ظلمی نمی کند بلکه به این علت است که انسان بیشتر کارها را با دست خود انجام می دهد ، زیرا ممکن است انسان با زبان و سخنانی که می گوید به کسی ستم کند و یا     با زبان خود از ستمگری حمایت نماید ، علاوه بر اینکه  وقتی از خداوند می خواهیم دست های ما را از ظلم و ستم باز دارد به این معنا نیست که ما قصد ستم به دیگران داشته باشیم بعد از خداوند بخواهیم ، خداوند جلوی قصد ما را بگیرد بلکه به این معنا است که به ما معرفتی ببخشد که از ستم کردن پرهیز نماییم .


  • از سوی دیگر برای فاصله گرفتن از ستمگری ودست درازی به اموال دیگران ، مطالعه در آثار و پیامدهای مادی ومعنوی ، و دنیوی و اخروی این دو رذیله ی اخلاقی  و تأمّل در عاقبت کسانی که به دیگران ظلم وستم روا می داشته اند  ،  می تواند جنبه ی باز دارنده برای انسان داشته باشد .

خلاصه :وقتی از خداوند خواسته می شود انسان را از ظلم وسرقت باز دارد به معنای ایجاد یک مانع مادی برای جلوگیری انسان ازستم وسرقت نیست بلکه به معنای دادن توفیق تقوا و پرهیزکاری و نیز به معنای توفیق شناخت قبح وزشتیِ رذائلِ اخلاقی چون ظلم وسرقت است .


پرسش : ظلم وسرقت ، جزء کدامیک از رذائل اخلاقی محسوب می شود ؟


پاسخ : ستم به دیگران وسرقت اموال آنان ، جزء اخلاق ناپسندی است که جنبه ی اجتماعی داشته و مصداق تجاوز به حقوق دیگران است (حق الناس)

--------------------

  1-وَ تَرْکَ السَّرِقَةِ إِیجَاباً لِلْعِفَّةِ(من‏ لایحضره ‏الفقیه   ج  3  ص   567 )

2-کتاب‏ العین ج : 1  ص :  92

 


نظر

 

دعای حضرت مهدی علیه السلام(8)

در کتاب های دعا ، نیایشی کوتاه از حضرت مهدی علیه السلام نقل شده که دارای مضامین اخلاقی برای اصناف و گروه های مختلف است ، که در اینجا برای آشنایی با این دعا ، به اختصار ، توضیحاتی در مورد فرازهای آن ذکر شده است .

وَ طَهِّرْ بُطُونَنَا مِنَ الْحَرَامِ وَ الشُّبْهَةِ

خدایا شکم های ما را از هر چه حرام و شبهه ناک است پاکیزه دار

پرهیز از غذای حرام

  • در این فراز ، از خداوند در خواست پاکسازی درون انسان از غذا و نوشیدنی حرام وشبهه ناک شده است ، حرام در اینجا به هر چیزی گفته می شود که حرمت وممنوعیت آن در شرع تعیین شده وتردیدی در حرمت آن وجود ندارد ، مانند استفاده از گوشت خوک یا مشروبات الکلی ، و مقصود از چیزهایی که شبهه ناک است ، چیزهایی است که حلال بودن آن کاملاً روشن و مشخص نیست و احتمال قوی  درحرام بودن آن می رود .


  • مقصود این فراز از دعا که می فرماید : خدایا شکم های ما را از حرام پاک ساز ، این نیست که انسان از چیزهای حرام در خوردن وآشامیدن استفاده نماید و سپس از خداوند بخواهد اثر آن را در درون انسان از بین ببرد ، همانند کسی که غذای مسمومی را استفاده کرده بعد به نزد پزشک می رود و از دکتر می خواهد که با پاکسازی درون او از غذای مسموم ، مشکل او را برطرف سازد ، بلکه مقصود از این فراز از دعا این است که انسان از خوردنی ها و نوشیدنی های حرام استفاده نکند و خداوند روزی های حلال و پاکیزه را روزی او نماید همانگونه که در دعا از خداوند می خواهیم : خدایا روزی حلال وپاکیزه ای را که برای من کافی باشد نصیبم فرما (اللَّهُمَّ ارْزُقْنِی رِزْقاً حَلَالًا یَکْفِینِی) (1)


  • البته باید توجّه داشت چیزی که حرام است گاه از خوردنی هایی وآشامیدنی هایی است که بی واسطه در دین حرام شمرده شده است و گاه  مال حرامی است که انسان با آن غذایی را تهیه می کند و از آن استفاده می کند ، بنا براین دعا شامل هر دو صورت می شود به این معنا که وقتی از خداوند می خواهیم خدایا شکم ما را از حرام پاک ساز ، یعنی هم خوردنی و آشامیدنی حرام مانند گوشت حیوان حرام گوشت و یا شراب  را استفاده نکنیم  وهم مال حرام مانند آنچه از دزدی یا ربا خوری حاصل شده است را صرف خوردن وآشامیدن ننماییم .


  • نهی از خوردن غذا و مال حرام به علت تاثیری است که در اخلاق و رفتار انسان بر جای می گذارد ، و همانگونه که انواع خوردنی ها و آشامیدنی ها تاثیری بر سلامت یا بیماری مادی وجسمی انسان دارد ، انواع آنها از نظر حلال یا حرام بودن نیز ، تاثیری معنوی ، مثبت یا منفی بر فکر ، روح و رفتار انسان دارد ، علاوه بر اینکه  نهی از خوردن چیزی که حرام است ،  در حد خود تاثیری نیز در باز داشتن انسان از کسب و بدست آوردن و نزدیک شدن به مال حرامی که در خوردن و آشامیدن صرف شود نیز خواهد داشت .


خلاصه : هنگامیکه از خداوند در خواست پاکسازی درون از حرام و هر چیزی که شبهه ناک است می شود به این معنا است که از خداوند می خواهیم که به ما روزی حلال وپاکیزه نصیب فرماید و خود را از نزدیک شدن به مال حرام دور نماییم .


پرسش : چرا از خداوند پاکی درون از چیزی که حرام است را در خواست می کنیم ؟


پاسخ  :زیرا استفاده از مال حرام به ویژه در خوردن وآشامیدن ، در اخلاق و رفتار انسان تاثیر منفی برجای گذاشته و باعث دور شدن انسان از خداوند می شود ، علاوه بر اینکه در فراز های قبل از خداوند خواستیم که ما را از معصیت دور نماید بنا براین پرهیز از غذا و مال حرام یکی از مصادیق دوری از معصیت خواهد بود .

 --------------------------------

    1-تهذیب الأحکام؛ ج‌3، ص: 77

 


نظر

دعای حضرت مهدی علیه السلام(7)

در کتاب های دعا ، نیایشی کوتاه از حضرت مهدی علیه السلام نقل شده که دارای مضامین اخلاقی برای اصناف و گروه های مختلف است ، که در اینجا برای آشنایی با این دعا ، به اختصار ، توضیحاتی در مورد فرازهای آن ذکر شده است .

 

وَ امْلَأْ قُلُوبَنَا بِالْعِلْمِ وَ الْمَعْرِفَةِ

(خدایا) دل های ما را از علم و معرفت لبریز فرما

دانش و معرفت

  • برای توضیح این بخش از دعا از روایتی که امام کاظم علیه السلام به هشام فرمودند استفاده می کنیم ، حضرت در ضمن روایتی طولانی به هشام فرمودند : «وَ لَا نَجَاةَ إِلَّا بِالطَّاعَةِ» : نجات و رستگاری فقط با اطاعت از خداوند تحقق می یابد ، « وَ الطَّاعَةُ بِالْعِلْمِ وَ الْعِلْمُ بِالتَّعَلُّمِ» : و اطاعت از خداوند با علم و دانش انجام می شود و علم هم با یادگیری پدید می آید ، « وَ مَعْرِفَةُ الْعِلْمِ بِالْعَقْل‏» : و با عقل می توان علم و دانش را شناخت و فهمید و از آن آگاه شد  ، «یا هِشَامُ قَلِیلُ الْعَمَلِ مِنَ الْعَالِمِ مَقْبُولٌ مُضَاعَفٌ وَ کَثِیرُ الْعَمَلِ مِنْ أَهْلِ الْهَوَى وَ الْجَهْلِ مَرْدُود» : ای هشام ، عمل اندک از انسان عالم وآگاه ، پذیرفته شده و چند برابر محاسبه می گردد و عمل زیاد از انسان های نادان وهواپرست پذیرفته نمی شود و مردود است (1)


  • همانگونه که در روایت امام کاظم علیه السلام مشاهده می شود ، راه نجات ورستگاری ، اطاعت از خداوند معرفی شده است ، همانطور که در بخش آغازین دعای حضرت مهدی علیه السلام نیز نخستین درخواست از خداوند توفیق اطاعت می باشد (اللهمَّ ارزُقنا توفیقَ الطاعةِ) ، اما نکته ی مهمی که در اینجا مطرح است این است که اطاعت از خداوند چگونه تحقق پیدا می کند ؟ در این روایت می گوید با علم و دانش است که می شود خداوند را اطاعت نمود نه با جهل ونادانی . !  ، در گام بعدی این علم را باید آموخت و فرا گرفت و باید آن را دنبال نمود وجستجو کرد و به اصطلاح این علم اکتسابی است ، به عنوان مثال : یاد گیری حلال وحرام به انسان کمک می کند که از دستورات خداوند اطاعت نماید .


  • در مرحله ی بعد بحث معرفت مطرح است ، در روایتی که ذکر شد ، حصول این معرفت را توسط عقل می داند ، یعنی انسان با کمک قدرتِ عقلِ خود به یک شناخت وفهمی می رسد که به آن معرفت اطلاق می شود ، هر چند که بعضی میان علم ومعرفت فرقی قائل نشده اند(2) ولی در این روایت بین آندو تفاوتی قائل شده است ؛ علم را وابسته به تعلّم و یاد گیری دانسته ولی معرفت را به درک عقلانی انسان مرتبط دانسته است ، هر چند که می توان گفت : علم و معرفت در تعامل با یکدیگر و از نظر مفهومی به یکدیگر نزدیک می باشند .


  • در مجموع در مورد این فراز از دعا می توان گفت : درخواست علم و معرفت فراوان ، نشاندهنده ی اهمیتی است که در دین مبین اسلام برای کسب علم ودانش و درک و فهمیدنِ  انسان قائل شده است و نمی خواهد که عبادت و بندگی انسان از روی جهل ونادانی و بدون علم ومنطق و صرفاً از روی تقلید وتعصّب بوده باشد .


خلاصه : در این فراز از دعا ، از خداوند در خواست علم و معرفتی شده که دل و جان انسان را سیراب نماید ،  و این موضوع نشاندهنده اهمیتی است که اسلام برای علم ودانش قائل و نقشی است که در اطاعت آگاهانه  از خداوند دارد .


پرسش : چرا در دعای حضرت مهدی علیه السلام از خداوند ، در خواست علم ومعرفت شده است ؟


پاسخ : در خواست علم ومعرفت با فراز های پیشین دعا در ارتباط است ، به این معنا که اطاعت از خداوند باید آگاهانه صورت بگیرد و شناخت حرمت هایی که در دعا به آن اشاره شد وابسته به علم ومعرفت است و بالاخره دور شدن از معصیتی که در خواست شد بدون شناخت معاصی تحقق نمی یابد .


-------------------

    1-الکافی  ج   1    ص 17    کتاب العقل و الجهل

   2-التبیان فی تفسیر القرآن، ج‏2، ص: 21

 


نظر

دعای حضرت مهدی علیه السلام(6)

در کتاب های دعا ، نیایشی کوتاه از حضرت مهدی علیه السلام نقل شده که دارای مضامین اخلاقی برای اصناف و گروه های مختلف است ، که در اینجا برای آشنایی با این دعا ، به اختصار ، توضیحاتی در مورد فرازهای آن ذکر شده است .

وَ سَدِّدْ أَلْسِنَتَنَا بِالصَّوَابِ وَ الْحِکْمَةِ

(خدایا) به ما توفیق عطا کن تا سخن درست وحکیمانه بر زبان جاری نماییم

گفتار حکیمانه

  • واژه ی صواب در اینجا به معنای سخن درستی است که خطا و اشتباه نباشد (1) و واژه ی حکمت به این معنا است که انسان بر اثر علم وعقل ، حق را دریابد ، و هنگامیکه حکمت را در مورد انسان بکار می برند به این معنا است که نسبت به موجودات معرفت پیدا نموده و کارهای خیر وپسندیده را انجام دهد (2)


  • در این فراز از دعا از خداوند در خواست می شود که به انسان توفیق سخن گفتنِ راست و درست را عطا نماید ، این در خواست مبتنی بر اهمیت و نقشی است که زبان در روابط اجتماعی انسان داشته و بیشتر از هر رفتار دیگری نشان دهنده جایگاه وشخصیت هر فرد در جامعه است ، امام علی علیه السلام می فرمایند : کسیکه (رفتار وگفتار) درست ، بسیار از او سر می زند ، دلیل بر عقل وخرد فراوان اوست (3) ، بنابراین اگر کسی می خواهد درست سخن بگوید در آغاز باید درست فکر کند که چه سخنی را بر زبان آورد و اگر کسی چنین خردمندی را ندارد باید از بسیار سخن گفتن پرهیز کند تا خطای او نیز کاهش پیدا نماید ، امام علی علیه السلام می فرمایند : زمانیکه سخن گفتن کم شود ، درستی و صواب افزایش پیدا خواهد کرد (4)


  • در دعای فوق ، از خداوند ، توفیق حکیمانه سخن گفتن نیز در خواست شده ، این حکمت همانگونه که گفته شد ، به حق رسیدن و حق را دریافتن و پیدا نمودن حق است و زمانی این اتفاق می افتد که انسان از دانش نیز بهره مند باشد، امام علی علیه السلام می فرمایند :« با علم است که حکمت شناخته می شود» و این حکمت آنگونه که گفته اند راستی در گفتار و درستی در کردار است (5) و در این راستا نشست وبرخاست و همنشینی با افراد پرهیزکار و دارای حکمت ، هم انسان را از نادانی می رهاند و هم در صورت دانابودن بر علم انسان می افزاید (6)


خلاصه : توفیق درست سخن گفتن و حکیمانه حرف زدن ، زمانی نصیب انسان خواهد شد که انسان هم درست فکر کند و هم در صدد افزایش علم و دانش خود باشد و درعین حال تلاش نماید که خطا و اشتباه را در رفتار وگفتار خود کاهش دهد و در این راستا ، همنشینی با افراد پرهیزکار و اهلِ حکمت مؤثر خواهد بود .


پرسش :چرا همنشینی با افراد پرهیزکار و دارای حکمت ، انسان را به گفتار و رفتار حکیمانه نزدیک می کند ؟


پاسخ : انسان موجودی است که از محیط اطراف و همنوعان خویش تأثیر می پذیرد ، اگر انسان با افراد بی تقوا و جاهل نشست و برخاست کند ، رفتار نادرست و نسنجیده ی آنان بر روی او اثر می گذارد واگر با افراد پرهیزکار و کسانیکه سنجیده و درست رفتار می کنند ، همنشین شود به فرا خور حال خویش و به مرور زمان از آنان اثر می پذیرد .

    -------------------------

 1-کتاب العین، ج‏7، ص: 166

2-المفردات فی غریب القرآن، ص: 248

3-کثرة الصّواب ینبى‏ء عن وفور العقل(غررالحکم ص 154 )

4-إذا قلّ الخطاب کثر الصّواب(غررالحکم ص 211 )

5-بالعلم تعرف الحکمة(شرح‏ غررالحکم(خوانسارى)ج 3 صفحه‏ى 200)

6-جالس اهل الورع و الحکمة و اکثر مناقشتهم فانّک ان کنت جاهلا علّموک و ان کنت عالما ازددت علما (شرح‏ غررالحکم(خوانسارى)ج 3   صفحه‏ ى 372)