سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نکته های معنوی

نظر

4-قرآن کریم هدف از ازدواج را چه موضوعی ، می داند ؟

پاسخ :

  • قرآن کریم وقتی از آفرینش اولین انسان سخن به میان می آورد ، بلافاصله از قرار دادن زوج و همسری برای او سخن می گوید تا در کنار او به آرامش برسد (1) ، و این مسئله را اختصاص به اولین انسان نمی داند و در آیه ی دیگری این موضوع را برای همه ی انسان ها بیان می کند (2) ، بنابر این هدف از ازدواج دست یابی به آرامش است ، چون مرد و زن مکمل وجود یکدیگر می باشند و هر کدام از آندو نیاز هایِ جسمی و روحی و مادی و معنوی  دارند که در کنار یکدیگر به نتیجه می رسد ، و انسان تا به این نیاز ها از طریق همسر ، پاسخ ندهد ، به آن آرامش مورد نظر دست نمی یابد ، و اگر می بینیم برخی از افراد با ازدواج به این آرامشی که مورد نظر است نمی رسند ، این موضوع ضرری به کلیّت این مسئله وارد نمی کند ، چون یک ازدواجِ مطلوب دارای شرایطی است که اگر آن شرایط فراهم نگردد ، زمینه ی این آرامش تحقق نمی یابد ، به عنوان نمونه : یکی از آن شرایط ؛ انتخابِ همسری است که از نظر خُلق و خوی و فرهنگ و تربیت با همسر خویش تناسبی داشته باشد ، تا بتوانند به تفاهمی که در یک زندگی مورد نظر است دست یابند و اگر این تناسب وجود نداشت ، اختلافات ناشی از آن ، موجب به هم خوردن آرامش زندگی آنان خواهد شد .

-----------------------

1-هُوَ الَّذی خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ وَ جَعَلَ مِنْها زَوْجَها لِیَسْکُنَ إِلَیْها(اعراف/189)

2-وَ مِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْواجاً لِتَسْکُنُوا إِلَیْها (روم/21)


نظر

 3-قرآن کریم ، چه توصیه ای به مؤمنان برای رفتار با همسران خویش دارد ؟

پاسخ :

  • قرآن کریم در سوره ی نساء آیه ی 19 به مؤمنان سفارش می کند که با همسران خویش به طرز شایسته ای معاشرت و زندگی نمایند (وَ عاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوف‏) و مقصود از « معروف» در آیه ی شریفه ؛ رفتار و معاشرت پسندیده ای است که نزد عقل و دین شناخته شده است (1) و بدیهی خواهد بود که چنین رفتاری مبتنی بر نیکی نمودن و توجّه به حقوقی است که بانوان دارند (2) رفتاری که همراه با انصاف ، عدالت و مروّت و گفتاری زیبا و نیک باشد (3) بنابر این رفتارهای خشونت آمیز و بد زبانی (4) با آنچه گفته شد همخوانی ندارد ، بلکه لازم است با همسر خویش با گشاده رویی روبرو شود و همانگونه که زن خویشتن را برای او می آراید ، مرد نیز آراسته در برابر او ظاهر شود (5)
  • و از آنجایی که همیشه زندگی به صورت ایده آل و مطلوب نمی باشد و و در برخی از خانواده ها ، محبت و دوستی در بین همسران نیست و حتی ممکن است نسبت به یکدیگر کراهت وجود داشته باشد ، و در این راستا بخواهند از یکدیگر جدا شوند ، قرآن کریم در ادامه ی آیه به آنان توصیه می کند که در طلاق و جدایی عجله نکنید ، ( و بر اساس هیجان و احساسات تصمیم عجولانه نگیرید ) زیرا چه بسا از چیزی کراهت داشته باشید و خداوند در آن خیر فراوانی قرار داده است (6) بنابر این تا آنجا که امکان داشته باشد سازگاری بهتر خواهد بود

__________________

1-تقریب القرآن إلى الأذهان، ج‏1، ص: 456

2-إرشاد الأذهان إلى تفسیر القرآن، ص: 85

3-الأصفى فی تفسیرالقرآن، ج‏1، ص: 200

4-رک : مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج‏3، ص: 40

5-همان

6-ِ فَإِنْ کَرِهْتُمُوهُنَّ فَعَسى‏ أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئاً وَ یَجْعَلَ اللَّهُ فیهِ خَیْراً کَثیراً

 


نظر

 2-قرآن کریم چه توصیه ای به ازدواج کسانی که همسر ندارند ، می نماید ؟

پاسخ :

  • قرآن کریم در سوره ی نور آیه 32 توصیه می کند ، که اسباب و مقدمات ازدواج کسانی را که همسر ندارند ، فراهم نمایید ، چه کسانی که تا بحال ازدواج نکرده اند و چه کسانی که قبلاً ازدواج کرده و به دلایل گوناگون فعلاً بدون همسر می باشند (1) ، و همانطور که می دانیم ، ازدواج و داشتن همسر یک نیاز طبیعی است که قرآن کریم به این نیاز توجّه نموده است ، و نداشتن همسر می تواند زمینه ی بسیاری از ناهنجاری های فردی و اجتماعی را فراهم نماید ، بنابراین تشکیل خانواده یک پایه ی اساسی برای داشتن یک جامعه ی سالم است .
  • از سوی دیگر فراهم کردن اسباب و مقدمات ازدواج گاه از سوی والدین و سرپرستان خانواده صورت می گیرد و گاه یک امر اجتماعی و توصیه ی به همه مسلمانان است (2) که زمینه ازدواج را برای همه ی کسانی که نیاز به ازدواج دارند را فراهم نمایند و حتی می توان گفت ، این موضوع ، یک وظیفه برای دولت ها و حکومت ها می باشد که مقدّمات ازدواج جوانان را به روش های مختلف فرهنگی و اقتصادی فراهم نمایند .
  • و از آنجایی که یکی از عوامل خودداری از ازدواج ، مشکلات و تنگناهای اقتصادی است ، قرآن کریم ، نگرانی افراد از این موضوع را با این جمله برطرف می کند که : اگر آنها فقیر باشند ، خداوند آنان را از فضل خود بی نیاز می کند ، زیرا خداوند وسعت بخش و دانای ( به احوال بندگان خویش) است (3) .
  • بنابراین خداوند به کسانی که ازدواج می کنند ، نگاه ویژه دارد و آنان را از امدادهای غیبی خویش بهره مند می نماید ، علاوه بر اینکه به تجربه ثابت شده کسانی که تشکیل خانواده می دهند ، انگیزه و رغبت بیشتری برای تأمین نیازهای زندگیِ خود دارند ، و جامعه نیز نگاه ویژه ای به کسانی که تشکیل خانواده داده اند ، دارد. (4)

------------------------

1- وَ أَنْکِحُوا الْأَیامى‏ مِنْکُمْ

2-تفسیر الکاشف، ج‏5، ص: 419

3- إِنْ یَکُونُوا فُقَراءَ یُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلِیمٌ

4-رک : تقریب القرآن إلى الأذهان، ج‏3، ص: 701

 


نظر

 

1-توصیه ی قرآن کریم به کسانی که اسباب مادی ازدواج را ندارند ، چیست ؟

پاسخ :

  • قرآن کریم در سوره ی نور آیه 33 به کسانی که فعلاً مخارج مادی ازدواج را ندارند ، سفارش به حفظ عفت و پاکدامنی می نماید و به آنها مجوّز ارضای غریزه از راه نا مشروع را نمی دهد ، بلکه آنها را راهنمایی می کند که فعلاً صبر و شکیبایی ورزند ، تا خداوند آنان را از فضل خود بی نیاز سازد (1) ، و اسباب و مقدمات ازدواج را برای آنان فراهم سازد ، و این صبرکردن از نوع صبر کردن در برابر حرام است ، یعنی انسان خویشتن را کنترل می کند تا به کار حرامی آلوده نگردد و این مسئله اختصاصی به بحث غریزه جنسی ندارد ، بلکه در برابر  هر حرام دیگری ، لازم است انسان شکیبایی ورزد و خود را به آن آلوده نکند ، و بداند که اگر برای رعایت فرمان خداوند خویشتن داری کند ، خداوند برای او گشایشی فراهم خواهد نمود ، که این موضوع برای بسیاری از افرادی که برای حفظ تقوای خویش تلاش می کنند به تجربه ثابت شده است .

________________

1-وَ لْیَسْتَعْفِفِ الَّذِینَ لا یَجِدُونَ نِکاحاً حَتَّى یُغْنِیَهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ : پس باید کسانی که ( اسباب) ازدواج را نمی یابند ، عفّت را پیشه ی خود سازند ، تا خداوند آنان را از فضل خود بی نیاز سازد

 


نظر

 

110-هنگامیکه فردی از امیرالمومنین علیه السلام احوال پرسی نمود ، حضرت چگونه پاسخ او را دادند ؟

پاسخ :

  • حضرت علی علیه السلام در پاسخِ کسیکه حال ایشان را پرسیدند جواب عبرت آموزی را فرمودند که دلالت بر نا پایداری حالات دنیا را دارد ، ایشان فرمودند : چگونه باشد حال کسیکه در عین اینکه در این دنیا زندگی می کند و بقاء دارد ، به ناگهان فناء و مرگ به سراغ او می آید و در عین اینکه سالم است و بیماری ندارد به نا گاه ، بیماری ( از جاییکه گمان ندارد ) گریبانگیر او می شود ودر جاییکه احساس امنیت می کند به ناگهان امنیت او سلب می شود (1) ؛ غرض امام علی علیه السلام از این گفتار این است که به هیچیک از حالات دنیا نمی توان اطمینان نمود و دل خوش کرد ، پس باید در هر حالی که هست ، با ایمان و عمل صالح ، مسیر درست را در زندگی خود انتخاب نماید که اگر به ناگاه از این دنیا برود ، با دست خالی این دنیا را ترک ننماید .

--------------------

1- وَ قِیلَ لَهُ ع کَیْفَ نَجِدُکَ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ-  فَقَالَ ع کَیْفَ یَکُونُ حَالُ مَنْ یَفْنَى بِبَقَائِهِ-  وَ یَسْقَمُ بِصِحَّتِهِ وَ یُؤْتَى مِنْ مَأْمَنِهِ ( حکمت 115 ، نهج ‏البلاغة (صبحی ‏الصالح) صفحه ‏ى 489 ) 

 


نظر

 109-چرا مؤمن هیچگاه دشمن امام علی علیه السلام نخواهد شد و منافق هیچگاه دوستی امام علی علیه السلام را در دل نخواهد داشت ؟

پاسخ :

  • امام علی علیه السلام در حکمت 45 نهج البلاغه به نقل از پیامبر صلی الله علیه و آله می فرمایند : که فردی که مؤمن است هیچگاه با من به دشمنی نمی پردازد حتی اگر با شمشیر بر بینی او بزنم ! ، و منافق هرگز من را دوست نخواهد داشت هر چند همه ی دنیا را به پای او بریزم ! (1) ، زیرا محبت امام علی علیه السلام جزئی از ایمان است  و افراد با ایمان ، نمی توانند بخشی از ایمان را نادیده بگیرند هر چند اگر مورد آزار قرار بگیرند ، و منافق چون در باطن کافر است و کفر با ایمان قابل جمع نیست لذا نمی توانند محبت حضرت را به دل بگیرند هر چند تمام دنیا را به آنان بدهند . (2)

-----------------------

1- لَوْ ضَرَبْتُ خَیْشُومَ الْمُؤْمِنِ بِسَیْفِی هَذَا-  عَلَى أَنْ یُبْغِضَنِی مَا أَبْغَضَنِی-  وَ لَوْ صَبَبْتُ الدُّنْیَا بِجَمَّاتِهَا عَلَى الْمُنَافِقِ-  عَلَى أَنْ یُحِبَّنِی مَا أَحَبَّنِی-  وَ ذَلِکَ أَنَّهُ قُضِیَ فَانْقَضَى عَلَى لِسَانِ النَّبِیِّ الْأُمِّیِّ ص-  أَنَّهُ قَالَ یَا عَلِیُّ لَا یُبْغِضُکَ مُؤْمِنٌ وَ لَا یُحِبُّکَ مُنَافِقٌ  ( نهج ‏البلاغة(صبحی ‏الصالح)، صفحه ‏ى 477 )

2-رک : شرح‏ نهج ‏البلاغة(السید عباس ‏الموسوی)، ج 5 ، صفحه‏ ى 241

 


نظر

 108-چرا امام علی علیه السلام ، علم را بهتر از مال دانسته اند ؟

پاسخ :

  • امام علی علیه السلام در حکمت 147 نهج البلاغه ، در توصیه هایی که به کمیل نموده اند ، چند دلیل برای بهتر بودن علم نسبت به مال آورده اند ؛ از جمله می فرمایند : علم از انسان نگهداری می کند ، زیرا علم راه نجات و راه هلاکت را به انسان نشان می دهد و در پرتو آن انسان می تواند از راه هلاکت دوری نماید ، دیگر اینکه : علم بر اثر مصرف کردن ، کم شده و کاهش می آید ولی علم ، بر اثر مصرف و انفاق نموّ و رشد پیدا می کند ، زیرا کسیکه علم خویش را به دیگران می آموزد ( و تکرار می کند) ، علم در وجودش تقویت می گردد و رشد می یابد ، (1) دیگر اینکه :  دست پرورده ی مال و آنچه با مال فراهم می گردد ، تا زمانی که مال باقی است آنهم باقی است ولی وقتی مال از بین رود آنهم از بین خواهد رفت (2) به خلاف آنچه با علم فراهم می آید ، همیشه باقی است چون علم همانند مال از بین نمی رود (3) دیگر اینکه : علم نقش حاکم و حکم کننده را دارد ، زیرا علم توجیه می کند که مال را در کجا مصرف کنند و در کجا مصرف نکنند ، لذا مال نسبت به علم نقش محکوم را دارد که تحت حکم علم قرار می گیرد (4)

------------------------

1-توضیح نهج البلاغه ج 4 ص 334

2-وَ صَنِیعُ الْمَالِ یَزُولُ بِزَوَالِه (نهج ‏البلاغة(صبحی ‏الصالح) صفحه‏ ى 495 )    

3- توضیح نهج البلاغه ج 4 ص 334

4- توضیح نهج البلاغه ج 4 ص 335


نظر

 107-مقصود امام علی علیه السلام از اینکه فرمودند : سیل از من فرو می ریزد ، و پرنده در پروازش به من نمی رسد ، چیست ؟

پاسخ :

  • اولیاء خداوند چون از جانبِ خداوند برای هدایت مردم ، مأموریت یافته اند ، تا خود و مقامات خویش را برای مردم بیان نکنند ، مردم از فضائل و جایگاه ایشان آگاه نخواهند شد لذا ممکن است از مسیر حق و حقیقت منحرف گردند ، از این رو آن بزرگواران لازم می دانسته اند بخشی از فضائل و امتیاز های خویش را برای مردم بیان نمایند .
  • اینکه حضرت فرمودند ، از من سیل فرو می ریزد (1) ، مقصود سیل علوم و معارف است که از وجود آن حضرت جریان می یابد و عموم مردم از آن بهره مند می گردند ، همانگونه که وقتی باران می بارد ، جریان آب از کوه ها سرازیر شده و تبدیل به سیل می گردد ، و اینکه فرمودند : پرنده به من نمی رسد ، اشاره به مقامی بالاتر نموده اند ، چون گاه پرندگان بالاتر از کوه به پرواز می پردازند  لذا برخی مقصود از آن را عقل و اندیشه بشری دانسته اند که قابلیت درک جایگاه و فضائل آنحضرت را ندارد (2)
  • لذا امام علی علیه السلام دربخشی از خطبه 175 فرمودند : سوگند به خدا، اگر بخواهم مى‏ توانم هر کدام شما را از آغاز و پایان کارش، و از تمام شئون زندگى، آگاه سازم، امّا از آن مى ‏ترسم که با اینگونه خبرها نسبت به رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله و سلّم کافر شوید، آگاه باشید که من این اسرار گرانبها را به یاران راز دار و مورد اطمینان خود مى‏ سپارم. (3)

------------------

1- یَنْحَدِرُ عَنِّی السَّیْلُ وَ لَا یَرْقَى إِلَیَّ الطَّیْر ( خطبه 3 ، نهج‏ البلاغة(صبحی ‏الصالح)، صفحه ‏ى 48 )

2-شرح ‏نهج..(السیدعباس)  ج 1  صفحه‏ ى 76  

3- ترجمه‏ نهج ‏البلاغه(دشتى)، صفحه‏ ى 331  

 


نظر

106-یکی از سخنان امام علی علیه السلام که دلالت بر ایمان عمیق حضرت به خداوند و پیامبرش می باشد ، را ذکر نمایید ؟

پاسخ :

  • امام علی علیه السلام  از آنجایی که اتصال به علم الهی داشته اند ، گاه بر اساس مصلحت ، از اموری که در آینده اتّفاق می افتاد ، خبر می دادند و می فرمودند :  ای مردم ! تا من در میان شما هستم ، از هر چیزی می خواهید از من سؤال نمایید ، همانا من به راه های آسمان آگاه تر هستم از راه های زمین (1)
  • چنین سخنانی از جانب امام علی علیه السلام ، از سوی برخی از افرادِ مغرض و افرادی که از مقامات حضرت آگاه نبوده اند ، مورد انکار قرار می گرفت و ایشان را متّهم می کردند که بر خلاف واقع سخن می گوید و سخنانی را به پیامبر(ص) نسبت می دهد که درست نمی باشد (2) ، لذا امام علی علیه السلام در پاسخ به اینگونه سخنان در بخشی از خطبه ی 37 نهج البلاغه می فرمایند : ما به حکم خداوند راضی هستیم و هر فرمانی صادر نماید گردن می نهیم ، آیا می پندارید که من بر پیامبر صلی الله علیه و آله دروغ می بندم ، سوگند به خداوند ؛ من اولین فردی هستم که او را تصدیق نموده ( و به او ایمان آورده ام ) لذا اولین فردی نخواهم بود که بر او دروغ ببندم ! (3)

----------------------

1-أَیُّهَا النَّاسُ سَلُونِی قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِی-  فَلَأَنَا بِطُرُقِ السَّمَاءِ أَعْلَمُ مِنِّی بِطُرُقِ الْأَرْض ( خطبه ی 189 ، نهج‏ البلاغة (صبحی ‏الصالح) صفحه‏ ى 280 )   

2- شرح‏ نهج‏ البلاغة (ابن ‏میثم)، ج 2   ، صفحه‏ ى 96

3-رک : تنبیه ‏الغافلین ‏و تذکرة العارفین، ج 1 ، صفحه‏ ى 248


نظر

 105-چرا هیچ شرافتی همانند علم و دانش نمی باشد ؟

پاسخ :

  • امام علی علیه السلام در حکمت 113 نهج البلاغه ، هیچ شرافتی را مانند علم نمی دانند (1) زیرا علم و دانش هم در دنیا موجب بزرگی و عظمت انسان می باشد و هم در آخرت باعث بالا رفتن مقام انسان می گردد (2) ، البته باید توجّه داشت وقتی از علم سخن می آید ، مقصود علم سودمند است (3) ، و منظور علمی است که در جهت اهدافِ خداپسندانه استفاده شود ، بنابر این صِرف عالم شدن مورد نظر نمی باشد بلکه اینکه چه علمی باشد و در چه جهتی بکار برده شود ، که در اینصورت است که باعث شرافت صاحب علم خواهد شد ، خداوند متعال نیز در قرآن کریم می فرماید : خداوند درجات افراد با ایمان و افرادی را که به آنان علم و دانش داده شده است ، بالا می برد (4)

-------------------

1- وَ لَا شَرَفَ کَالْعِلْم (نهج ‏البلاغة (صبحی ‏الصالح)   صفحه‏ ى 488 )

2-تنبیه ‏الغافلین ج 2   صفحه‏ ى 640    

3-فی‏ ظلال ‏نهج‏ البلاغة  ج 4  صفحه‏ ى 288    

4-مجادله/11