سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نکته های معنوی

نظر

 

همگام با قرآن

مفهوم آیه الکرسی(17)

محدوده ی آیه الکرسی

  • در تفسیر مجمع البیان ذکر شده که آیه الکرسی سیّد وسرور آیات قرآن است ، ودر آن پنجاه کلمه است و در هر کلمه پنجاه برکت است  و این پنجاه کلمه تا (و هو العلی العظیم) پایان می پذیرد ، و در گروهی از تفاسیر فضیلت و ثواب قرائت آن را پس از همین قسمت یعنی : (و هو العلی العظیم) ذکر کرده اند ، و مقتضای نام گذاری این آیه به کرسی ، شامل یک آیه می شود که نام کرسی در آن آمده است : ( وسع کرسیه السماوات والارض ) بنا براین آیه الکرسی تا پایان (و هو العلی العظیم) می باشد ، بنابر این در مواردی که تصریح نشده باشد که دو آیه بعد به آن ضمیمه شود به همان یک آیه اکتفا می گردد . (1)
  • برخی از مفسرین گفته اند قول مشهور آن است که آیه الکرسی تا (و هو العلی العظیم) است نه تا (هم فیها خالدون ) ؛ لذا تعبیر به آیه الکرسی نموده اند و آیه لفظ مفرد است و اگر آیه الکرسی تا (هم فیها خالدون ) بود باید گفته می شد : آیات الکرسی که شامل سه آیه می شد ، علاوه بر اینکه در برخی از روایات که در بیان فضیلت آیه است ، تصریح نموده اند که  آیه الکرسی تا (و هو العلی العظیم) است به عنوان نمونه : پیامبر صلی الله علیه وآله فرمودند : « کسیکه چهار آیه از اول سوره ی بقره و آیه الکرسی و دو آیه پس از آن ، و سه آیه از آخر آن را بخواند ، در جان و مالش ، امر نا خوشایند نخواهد دید ، و شیطان به او نزدیک نخواهد شد و قرآن را فراموش نخواهد کرد » همانطور که در این روایت مشاهده می شود ، آیه الکرسی را متفاوت با دو آیه پس از آن ذکر می کند و آن دو را جزء آیه الکرسی به حساب نمی آورد . (2)

پرسش : آیه الکرسی شامل یک آیه می شود یا سه آیه ؟

پاسخ : مشهور آن است که آیه الکرسی یک آیه است و تا پایان (و هو العلی العظیم) می باشد ، مگر در مواردی که تصریح کنند که دو آیه پس از آن یعنی تا (هم فیها خالدون ) را نیز قرائت نمایند .

------------------------

1-رک : موسوعة الإمام الخوئی؛ ج‌19، ص: 344

2-رک : أطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج‏3، ص: 9

 


نظر

 

همگام با قرآن

مفهوم آیه الکرسی(16)

اللَّهُ وَلِیُّ الَّذینَ آمَنُوا یُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ وَ الَّذینَ کَفَرُوا أَوْلِیاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُماتِ أُولئِکَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فیها خالِدُون

(بقره/257)‏

خداوند سرپرست و یاور افراد با ایمان است ، آنان را از تاریکی ها خارج و به سوی نور می برد ، (امّا) کسانی که کافر شوند ، طاغوت سرپرست آنان است و آنان را از نور خارج و به تاریکی ها وارد می سازند ، آنان همراه آتش می باشند و در آن جاودانه خواهند بود .

یاور مؤمنان

  • بزرگترین ارزش در این دنیا برای یک انسان ، ایمان او به خداوند است ، و ایمان پایه واساس برای ارزش ها و فضیلت هایی است که یک انسان می تواند آنها را  در این دنیا کسب نماید ، و در سایه ی این ایمان است که انسان از آفریده ی خویش اطاعت نموده و با انجام اعمال صالح وشایسته مسیر خود را به سوی سعادت مادی ومعنوی(دنیا وآخرت) طی خواهد نمود ، هنگامیکه فردی با تمام وجود خود به خداوند ایمان آورد وبه دستورات او گردن نهد ، مورد لطف وعنایت خدای خویش قرار گرفته و خداوند بنده ای را که به او ایمان آورده رها نخواهد ساخت  ، خداوند با فرستادن کتاب آسمانی و قرار دادن پیامبران (ع) راه های سعادت و رستگاری را به بشر نشان داده ، همان راهی که سراسر نور است ، از این رو انسانی که در سایه ی هدایت الهی از کفر یا گناه و نافرمانی به سوی ایمان و اطاعت گام بر می دارد ، در حقیقت از تاریکی جهل و غفلت و بی خبری به وادی نور ایمان راه یافته است .
  • در مقابل انسان هایی که به هشدارهای الهی که در کتاب آسمانی و توسط پیامبران (ع) و جانشینان آنان ، بیان شده ، توجّه ای نکنند و با پیروی از سردمداران کفر و شرک و با تاثیر پذیری  از شیاطین از مسیر منتهی به ایمان منحرف شده ، و در شرک و کفر و گناه غوطه ور باشند ، آنان درحقیقت با اختیار خود از دایره ی لطف الهی که سراسر نور و هدایت است خارج و به وادی ظلمت و تاریکیِ کفر وشرک و معصیت قدم گذاشته اند و بدیهی خواهد بود که نتیجه ی بد و درد ناکی در انتظار آنان خواهد بود (آتش دوزخ که در آن جاودانه می مانند)

پرسش :مقصود از تاریکی و نور در آیه ی 258 سوره بقره چیست ؟

پاسخ : مقصود از نور در این آیه نوری است که روشنی بخش راه سعادت ورستگاری است که نور ایمان و اطاعت و بندگی خداوند است ،  و مقصود از تاریکی ، ظلمتی است که بر اثر کفر و شرک و نافرمانی از خداوند پدید می آید و بر اثر این تاریکی ، انسان از راه سعادت گمراه می گردد .  

 


نظر

 

همگام با قرآن

مفهوم آیه الکرسی(15)

... فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَ یُؤْمِنْ بِاللَّهِ فقد استَمْسَکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقى‏ لاَ انْفِصامَ لَها وَ اللَّهُ سَمیعٌ عَلیمٌ

(بقره/256)

پس کسیکه به طاغوت کفر ورزد و به خداوند ایمان آورد ، به دستگیره ی محکمی چنگ زده که گسستنی برای آن نیست ، و خداوند شنوا و دانا است

دستگیره ی محکم

  • واژه ی طاغوت از طغیان گرفته شده ، و طاغوت در اینجا به معنای بت یا شیطان و یا سردمداران گمراهی می باشد ، خداوند در این آیه می فرماید کسیکه به طاغوت کفر بورزد و با آن مخالفت نموده و از آن بیزاری جوید (1) ، و در عوض به خداوند ایمان آورده ، او را تصدیق نماید و در زندگی به او اطمینان نموده و امید به او داشته باشد و در برابر حق تواضع کند و تسلیم باشد(2) ،  به دستگیره ای چنگ زده که جدا شدن و گسستی برای آن نخواهد بود ، در اینجا مقصود از دستگیره ، یک شئ مادی و محسوس نمی باشد (32) ، بلکه یک امر معقول می باشد (4) و شامل دستگیره های معنوی وروحانی چون هدایت الهی و معارف قرآنی می گردد (5) و از آنجایی که ایمان و کفر مربوط به قلب و زبان انسان می شود (6) ، در پایان این آیه می فرماید : خداوند شنوای سخنان شما و آگاه  نسبت به درون شما می باشد .(7)
  • رسولخدا صلی الله علیه و آله فرمودند : امامان ، از نسل حسین علیه السلام می باشند ، هر کس از آنان اطاعت کند از خدا اطاعت کرده و هر کس نافرمانی آنها را نماید ، از خدا نافرمانی نموده ، آنان دستگیره ی محکم (عروه الوثقی) و وسیله به سوی خداوند می باشند (8) و نیز رسولخدا صلی الله علیه و آله به علی علیه السلام فرمودند : تو دستگیره ی محکم هستی (9) بر این اساس می توان گفت یکی از مصادیق مهم برای عروه الوثقی ولایت اهل بیت علیهم می باشد ، ولایتی که شامل دوستی و سپس پیروی از آن بزرگواران و رسیدن به سعادت دنیا وآخرت می گردد ، لذا رسول خدا خطاب به علی علیه السلام فرمودند : ... شما اهل بیت حجت خداوند بر خلق او هستید و شما دستگیره ی محکمی هستید که هر کس به آن چنگ زند هدایت یابد و هر کس آن را رها نماید گمراه گردد (10)

پرسش :چرا اهل بیت علیهم السلام به عنوان عروه الوثقی معرفی شده اند ؟

پاسخ : چون اهل بیت (ع) عالم و عامل به قرآن و ادامه دهنده ی راه پیامبر صلی الله علیه و آله بوده و با پیروی از آنان انسان به سعادت دنیا وآخرت دست می یابد .

----------------------

1-آلاء الرحمن فی تفسیر القرآن، ج‏1، ص: 229

2-من هدى القرآن، ج‏1، ص: 445

3-سواطع الإلهام فی تفسیر القرآن، ج‏1، ص: 239

4-مقتنیات الدرر و ملتقطات الثمر، ج‏2، ص: 116

5-مواهب الرحمان فی تفسیر القرآن، ج‏4، ص: 292

   6-المیزان فی تفسیر القرآن، ج‏2، ص: 345

7-مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج‏2، ص: 631

8-البرهان فی تفسیر القرآن، ج‏1، ص: 523

9-البرهان فی تفسیر القرآن، ج‏1، ص: 524

10- بحارالأنوار ج : 23 ص : 142

 


نظر

 

،

همگام با قرآن

مفهوم آیه الکرسی(14)

لا إِکْراهَ فِی الدِّینِ قَدْ تَبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَی...

(بقره/256)

اجباری در دین نیست (زیرا) راه رشد و هدایت از گمراهی آشکار شده است‏

عدم اجبار در دین

  • قرآن کریم در این آیه اجبار در دین را نفی کرده و مقصود از دین در این آیه طبق نظر برخی از مفسرین مسائل اعتقادی می باشد و اعتقادات از امور قلبی و درونی در انسان است که اجبار بردار نیست (1) ، به این معنا که ممکن است در ظاهر کسی را مجبور به پذیرش امری نمود ، ولی آنچه در ظاهر پذیرفته می شود به معنای آن نیست که در باطن نیز توسط شخص پذیرفته شده باشد ، نمونه ی آن عمار بن یاسر است که از سوی مشرکین تهدید شد و مورد اکراه و اجبار قرار گرفت و کلمه کفر آمیزی را بر زبان جاری کرد ولی قلبش مملوّ از ایمان به خداوند بود (2) و به همین جهت آیه ای از قرآن نازل شد و ایمان قلبی او را تأیید نمود . (3)
  • علاوه بر اینکه در سیره و روش پیامبر صلی الله علیه وآله نیز چنین چیزی نبوده که مردم را به زور و اجبار به پذیرش دین وادار نموده باشد ، به عکس ، قرآن کریم پیامبر صلی الله علیه وآله را دارای اخلاق برجسته و بزرگی می داند (4) و با داشتن چنین اخلاقی بوده که ایشان آزار و اذیت قوم خویش را تحمل نمود ، لذا خداوند در آیه ای از قرآن می فرماید : اگر تو خشن و سنگدل بودی مردم از گرد تو پراکنده می شدند (5) از این رو پیامبر صلی الله علیه وآله با اخلاق برجسته ای که داشتند توانستند دل های بسیاری از مردم را متمایل به اسلام کنند ، لذا می توان گفت : آنچه که باعث تمایل مردم در طول تاریخ نسبت به دین اسلام شده یکی محتوای آیین اسلام است که در قرآن تجلّی یافته و دیگر ، اخلاق الهی و انسانی پیامبر صلی الله علیه وآله بوده که پس از ایشان در جانشینان معصوم ایشان تداوم یافته است .
  • لذا اگرکسی قرآن را بخواند و در آیات قرآن تدبّر نماید و با سیره ی پیامبر صلی الله علیه و آله و اهل بیت معصوم ایشان آشنا گردد ، خواهد دید که راه رشد و هدایت از گمراهی ، آشکار شده و در اینصورت دیگر نیازی به اجبار نخواهد بود .

پرسش : چرا در دین اجباری نمی باشد ؟

پاسخ :اولاً منظور از دین در این آیه اعتقادات است و اعتقاد و ایمان از امور قلبی و درونی در انسان است که با اجبار سازگار نیست و ثانیا وقتی بر اثر تعالیم قرآن راه راست از گمراهی آشکار شده باشد و حجت بر مردم تمام گردیده باشد دیگر نیازی به چنین اجباری نخواهد بود .  

--------------------

1-المیزان فی تفسیر القرآن، ج‏2، ص: 342

2-أسباب نزول القرآن (الواحدی)، ص: 289

3-نحل/106

4-قلم/4

5-آل عمران /159

 


نظر

 

همگام با قرآن

مفهوم آیه الکرسی(13)

...وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ لا یَؤُدُهُ حِفْظُهُما وَ هُوَ الْعَلِیُّ الْعَظیمُ

(بقره/255)

تخت خداوند آسمان و زمین را فرا گرفته و نگهداری آندو برای خداوند گران و سنگین نمی باشد و او بلند مرتبه و یزرگ است

کرسی الهی

  • واژه "کرسی" به معنای تخت است و در اینجا مقصود تختِ فرمانروایی ، سلطنت و حکومت الهی است که تمام آسمان زمین( مجموعه هستی) را فرا گرفته است ، بنا براین جایی نیست که از حوزه ی فرمانروایی و سُلطه ی خداوند خارج باشد و خداوند در آنجا نفوذ  و قدرتی نداشته باشد ، لذا کسی نمی تواند از دایره ی حکومت خداوند بیرون رود و فرار کند ، همانگونه که برای خداوند شریکی تصوّر نمی شود که با خداوند درفرمانروایی شرکت داشته باشد ، بلکه همه مخلوق خداوند بوده و تحت سلطه و اراده ی خداوند قرار دارند و در مجموعه ی هستی فقط یک قدرت و یک اراده و مشیّت وجود دارد و دیگران هرکس و هرچه باشند ، اگر قدرت ویا اراده ای هم داشته باشند ، آن را از خداوند داشته و قدرت و اراده ی آنان در محدوده ای است که خداوند برای آنان تعیین نموده و اگر روزی صلاح ببیند آن قدرت و اراده را از آنان سلب می نماید .
  • از طرفی آسمان و زمین با تمام بزرگی و عظمتی که دارند تحت قدرت الهی قرار داشته و خداوند آن دو را با نظم خاصی تدبیر و اداره می کند و مسخّر اراده ی خداوند بوده و خداوند آندو را محافظت و نگهداری می کند و این نگهداری برای او سنگین و گران نمی باشد ، برخی از مفسّرین ، کرسی را به معنای علم الهی دانسته که همه چیز را فرا گرفته و چیزی نیست که از دایره ی علم  الهی خارج باشد و خداوند نسبت به آن علم نداشته باشد ، لذا از درون و برون انسان ها و نیّات واعمال آنان آگاه و با خبر می باشد ، و خداوند هم علیّ و بلند مرتبه است و برتر از آن است که شبیه و نظیری داشته باشد و هم عظیم و با عظمت است و هر چیزی در برابر او کوچک وحقیر می باشد .(1)

پرسش : آیا نگهداری آسمان و زمین برای خداوند گران وسنگین است ؟

پاسخ : مفاهیمی چون سنگینی، سختی و دشواری و یا خستگی ، همه  از اوصافی است که نشانه ی ضعف ، نقص و ناتوانی است  و در مورد خداوند معنا ندشته و بکار برده نمی شود ، چون اینگونه صفات در مورد مخلوقاتی معنا پیدا می کند که در معرض تغییر و تبدیل ، ضعف و سستی قرار می گیرند نه در مورد خداوندی که آفریننده موجودات است و قدرت آن فوق تمام قدرت ها می باشد .  

----------------------     

1-الأصفى فی تفسیرالقرآن، ج‏1، ص: 121

 


نظر

همگام با قرآن

مفهوم آیه الکرسی(12)

...یَعْلَمُ ما بَیْنَ أَیْدیهِمْ وَ ما خَلْفَهُمْ وَ لا یُحیطُونَ بِشَیْ‏ءٍ مِنْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِما شاء...

(بقره/255)

خداوند آنچه را پیش روی مردم و آنچه را پشت سر آنان است می داند و آنان به چیزی از دانش خداوند احاطه ندارند جز به آنچه او بخواهد

علم خداوند

  • این بخش از آیه الکرسی از علم و آگاهی خداوند نسبت به انسان سخن می گوید ، و می فرماید : خداوند از آنچه پیش روی انسان ها می باشد آگاه است ، و مقصود از آن : اعمالی است که انسان ها در زندگی خود انجام داده اند که گویا در مقابل آنان است ، و نیز خداوند از آنچه انسان ها پشت سر گذاشته اند ( از خوب و بد ) آگاه است که مقصود :آثار ی است که بعد از خود باقی گذاشته اند ، حال این آثار خیر باشد یا شرّ ، که خداوند از همه ی آنها با خبر است (1) برخی از مفسران گفته اند مقصود از (ما بین ایدیهم ) هر آنچیزی است که بوده و گذشته و مقصود از (ما خلفهم) هر آنچیزی است که هنوز نیامده وتحقق نیافته ، و خداوند از همه ی آنها آگاهی دارد (2)
  • علاوه بر اینکه هیچکس از معلومات خداوند (3) و آنچه خداوند به آن علم دارد ،آگاهی نداشته و به آن احاطه نخواهد داشت  مگر به آنچه که خداوند بخواهد که از آن آگاه گردند ، در روایتی از امام باقر علیه السلام وارد شده : خداوند علم خاصی دارد وعلمی عام ؛ علم خاص علمی است که خداوند فرشتگان مقرّب و پیامبران مرسل را از آن آگاه نکرده است  و علم عام علمی است که خداوند فرشتگان مقرّب و پیامبران مرسل را از آن آگاه نموده است و آن علم از طریق پیامبر صلی الله علیه وآله به ما (اهل بیت) رسیده است(4 )

پرسش :مقصود از علم خاص خداوند ، چه علمی می باشد ؟

پاسخ : علم خاص خداوند علمی است که غیر از خداوند کسی از آن آگاه نمی باشد و در مقابل آن علم عام است که فرشتگان مقرب خداوند و پیامبران مرسَل و نیر ائمه علیهم السلام از آن آگاه می باشند (5)

-------------------------

1- تبیین القرآن، ص53

2-تفسیر الصافی، ج‏1، ص: 282

 3-در اینجا علم به معلوم تفسیر شده است ، زیرا علم خداوند عین ذات او می باشد و قابل تبعیض نبوده و استثناء بردار نیست ، لذا  "علم" تفسیر به "معلوم" گردید تا بشود از آن استثناء نمود(عالم الغیب فلا یظهر علی غیبه احدا الا من ارتضی من رسول : خداوند عالم به غیب است و  کسی را بر غیب خود آگاه نمی کند جز کسی از رسولان را که راضی باشد)مقتنیات الدرر و ملتقطات الثمر، ج‏2، ص: 111

4-تفسیر اثنا عشری، ج‏1، ص: 456 (توحید صدوق، صفحه 138 (باب 10)، حدیث 14)

5-توحید صدوق ص 138 حدیث 15

 


نظر

 

همگام با قرآن

مفهوم آیه الکرسی(11)

...مَنْ ذَا الَّذی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ...

(بقره /255)

کیست که نزد خداوند ( از دیگران) شفاعت نماید جز به اجازه او

‏اجازه شفاعت

  • شفاعت از اصول مورد تاکید و تصریح آیات قرآن و احادیث اسلامی می باشد ، و تمام مذاهب و فرقه های اسلامی به اعتبار اینکه شفاعت از اصول مسلّم و قطعی می باشد آن را مورد پذیرش قرار داده اند وحقیقت شفاعت آن است که : اولیاء صالح خداوند به علت مقام ومنزلت وقُربی که نزد خداوند متعال دارند از خداوند با رعایت شرایط خاصی در خواست می کنند که ازگناه ِگناهکاران و تقصیر و کوتاهی آنان گذشت نماید . (1) و هنگامیکه خداوند به کسی اجازه شفاعت دهد ، پس از آن ، مانعی عقلی و شرعی برای شفاعت نخواهد بود . (2)  به همین جهت است که در روایتی از امام صادق علیه السلام است که فرمودند : ما همان شفاعت کنندگان هستیم ( یعنی خداوند اجازه شفاعت به ما داده است ) (3)
  • از این رو برخی از صاحب نظران این نوع شفاعت را شفاعت مغفرت نامیده اند که نوعی واسطه شدن در بخشش گناهان است (4) و این نوع شفاعت در حقیقت رحمتی از جانب خداوند است که شامل بنده می شود ، بنابراین اگر کسی  مشمول شفاعت نشده باشد  در حقیقت قابلیت خود را از دست داده  وگر نه رحمت خداوند نا محدود است  و همانگونه که اعتقاد به آمرزش خداوند موجب جرأت بر گناه از سوی بنده نمی شود و تنها ایجاد امید میکند ، اعتقاد به شفاعت هم موجب تشویق به گناه نیست ، البته باید دانست که زمانی آمرزش الهی و شفاعت ، مشمول کسی خواهد شد که خداوند بخواهد و راضی باشد و در اثر این اعتقاد است که دل ها از یأس و نا امیدی نجات پیدا نموده و انسان همواره بین بیم و امید خواهد بود . (5)
  • شفاعت یک امر بدون شرط یا قید نمی باشد ، بلکه در روایات شروطی را برای شفاعت ذکر کرده اند ، که از جمله ی آنها : شرک نیاوردن به خداوند ، گواهی دادن به وحدانیت خداوند از روی اخلاص ، پرهیز از خیانت و فریب دادن ، دشمنی نداشتن با اهل بیت علیهم السلام ، سبک نشمردن نماز ، انکار نکردن شفاعت پیامبر صلی الله علیه وآله می باشد . (6)

پرسش : آیا  اعتقاد به شفاعت باعث جرأت بر گناه می شود ؟

پاسخ : اعتقاد به شفاعت در حقیقت ، اعتقاد به رحمت خداوند است ، و رحمت خداوند هر چند نا محدود است ولی تنها کسانی مشمول آن خواهند شد که قابلیت دریافت آن را داشته باشند ،  از این رو شفاعت ، امید به رحمت خداوند را در دل انسان زنده نگاه می دارد ، نه اینکه انسان را به سوی گناه سوق دهد .

------------------------

1-الوهابیة بین المبانی الفکریة و النتائج العملیة، ص: 349

2-تفسیر القرآن الکریم (الخمینی)، ج‏4، ص: 374

3-تفسیر کنز الدقائق و بحر الغرائب، ج‏2، ص: 400

4-مجموعه‏ آثاراستادشهیدمطهرى، ج‏1، ص: 254

5-رک : مجموعه ‏آثاراستادشهیدمطهرى    ج‏1   ص: 264    

6-الإلهیات على هدى الکتاب و السنة و العقل  ج‏4 ص: 347