نکته های معنوی

گزیده ای از سخنان استاد شهید مطهری (ره)

(101)

فرق آزادی عقیده و آزادی تفکر

فرق است میان آزادی عقیده و آزادی تفکر. تفکر یعنی همان استعداد انسانی بشر که می‌تواند در مسائل، علمی و منطقی بیندیشد. این استعداد حتما باید آزاد باشد.
پیشرفت و تکامل بشر در گرو این آزادی است. اما عقیده. می‌دانیم هر عقیده‌ای ناشی از تفکر نیست. بسیاری از عقاید بشر ناشی از یک سلسله عادت‌ها، تقلیدها وتعصب‌هاست نه این که چون فکر کرده این عقیده را گرفته است بلکه چون عادتکرده، به این عقیده چسبیده است. این عقیده نوعی انعقاد است یعنی فکر و اندیشه‏‌اش به جای این که باز باشد بسته و منعقد شده و بر عکس، آن قوه مقدس تفکر به دلیل این انعقاد و بستگی در درونش اسیر شده. آن آدمی که یک سنگ یا چوب و ساخته دست خودش را می‌پرستد، آیا نشسته علمی و منطقی فکر کرده و علم و منطق او وی را رسانده به این که این بت را بپرستد؟ تفکر آزاد است، حالا که تفکر آزاد است پس این آقای بت‌‏پرست باید آزاد باشد برای این که بت را بپرستد؛ یا نه، عقل و فکر این شخص اسیر است، باید کاری کنیم که عقل و فکر او را از اسارت این عقیده آزاد کنیم، کاری را بکنیم که ابراهیم خلیل الله و بت‏‌شکن کرد.

 


آینده انقلاب اسلامی ایران ص39


[ جمعه 03/9/30 ] [ 7:45 عصر ] [ m.f ]

گزیده ای از سخنان استاد شهید مطهری (ره)

(100)

در صدر اسلام، ما پدیده‏‌ای به نام استعمار به مفهومی که امروز وجود دارد نداشته‌‏ایم. این که ملتی ملت دیگر را در خدمت خودش قرار بدهد، بر مقدّرات آن ملت حکومت کند، به جای آن ملت بر آن ملت سیاست براند و حکومت کند، به جای آن ملت از منابع اقتصادی او استفاده کند، فرهنگ خودش را با لطایف‏‌الحیل بر فکر و مغز آن مردم تحمیل کند، یک پدیده جدید است، مربوط به عصر جدید است و از عمرش سه چهار قرن بیشتر نمی‌گذرد که ملتی در حالی که خودش را آزاد می‏‌پندارد، به ظاهر هم خودش را آزاد و مستقل می‌بیند و همه چیز دارد، در باطن تحت قیمومت یک ملت دیگر است و آن ملت با دست‌های نامرئی خود دارد او را غارت می‌کند. این یک پدیده جدید است. ولی مبارزه با این پدیده جدید در کادر کلی اصولی اسلامی وجود دارد. اسلام که در صدر برنامه خودش مبارزه با ظلم و غارتگری را قرار داده است، وقتی که ظلم و غارتگری فرد را تحمل نمی‌کند به طریق اولی‏ ظلم و غارتگری یک ملت را بر ملت دیگر تحمل نمی‌کند چون اسلام در تعلیماتش نشان داده است که برای حقوق جامعه حساسیت بیشتری از حقوق فرد قائل است.

 

آینده انقلاب اسلامی ایران ص 27


[ جمعه 03/7/13 ] [ 11:57 صبح ] [ m.f ]

گزیده ای از سخنان استاد شهید مطهری (ره)

(99)

کلمه «کفر» ریشه‌‏اش «کفَرَ» است به معنای ستر و پوشاندن. قرآن منکران دین را کافر می‌گوید؛ به خاطر آنکه آنان حقیقت برایشان روشن شده است ولی به جای آنکه تسلیم شوند، روی حقیقت را پوشانده‌‏اند.«انذار». این کلمه را معمولًا به «بیم دادن» ترجمه می‌کنند ولی کاملًا رسا نیست، زیرا بیم دادن ترجمه «تخویف» است. مثلًا اگر کسی در محلی عبور می‌کند، شخصی ناگهان در جلو پایش ترقه‏‌ای را به زمین بزند، او می‌‏ترسد؛ این را «تخویف» می‌گویند ولی انذار نیست. انذار اعلام خطر است یعنی اگر آینده خطرناکی در پیش روی کسی قرار داشته باشد و شما از حالا به او خبر بدهید و او را بترسانید، این نوع خاص ازترساندن را «انذار» می‌گویند. به نظر می‌رسد که واژه «هشدار» که امروز در فارسی معمول شده است با این مفهوم نزدیک‌تر است. پیامبران هشداردهنده هستند.



 آشنایی با قرآن، ج 2 ص 73


[ جمعه 03/6/16 ] [ 10:51 صبح ] [ m.f ]

گزیده ای از سخنان استاد شهید مطهری (ره)

(98)

در زبان عربی وقتی که چیزی رام، نرم، مطیع بشود به طوری که هیچ گونه عصیان و تعدی و مقاومتی نداشته باشد، این حالت را «تعبد» می‌گویند.
در قدیم راه‌ها و جاده‏‌ها این طور نبود که مانند امروز به وسیله ماشین‌های راه‌‏سازی اول راه را بسازند بعد روی آن راه بروند، بلکه راه‌ها با رفتن ساخته می‌شد و لذا در روزهای اول به طوری بود که سنگ و خارها مانع رفت و آمد بودند ولی در اثر عبور و مرور کم کم سنگریزه‌‏ها خرد و نرم می‌شدند و مقاومتی در مقابل عابرین نداشتند، پای انسان‌ها و حیوان‌ها را آزار نمی‌دادند بلکه رام و آرام بودند، در حالی که راهی که بی‌راهه بود سنگ‌ها زیر پا ناآرام و عاصی بودند. این طریق را، یعنی راهی که نرم و رام شده بود می‌گفتند: طریق مُعَبَّد «1».
انسان عبد و معبّد یعنی کسی که رام و تسلیم و مطیع است و هیچ گونه عصیانی ندارد. این‏گونه بودن یعنی رام و مطیع بودن، یک ذره عاصی نبودن، حالتی است که انسان باید فقط نسبت به خداوند داشته باشد. عبد خدا بودن یعنی این حالت را نسبت به ذات حق و فرمانهای ذات حق داشتن. و اما توحید در عبد بودن و در عبادت به معنی این است که در مقابل هیچ موجود دیگر و هیچ فرمان دیگری این حالت را نداشته باشد، بلکه نسبت به غیر خدا حالت عصیان و تمرد داشته باشد.
پس همواره انسان باید دو حالت متضاد داشته باشد: تسلیم محض خدا، و عصیان محض غیر خدا. این است معنی‏ ایاک نَعْبُدُ خدایا تنها تو را می‌پرستیم و غیر تو را نمی‌پرستیم

 

 

آشنایی با قرآن، ج 2 (صفحه36)


[ شنبه 03/6/10 ] [ 10:7 صبح ] [ m.f ]

گزیده ای از سخنان استاد شهید مطهری (ره)

(97)

مردم تا در دنیا هستند با یکدیگر مخلوطند و متشابه و شبیه یکدیگر هستند چون در دنیا حاکمیت، حاکمیت ماده و حاکمیت ظاهری و بدنی است. وقتی که مردم در این خیابانها و کوچه‌ها راه می‌روند همه شبیه یکدیگر هستند، همه موجوداتی هستند با یک سر و دو گوش و روی پای خود حرکت می‌کنند و انگشتانشان یک شکل است و چشمها و حرف زدنهایشان خیلی به هم شبیه است، در نتیجه ما می‌گوییم همه یک جور هستند، همه انسانند. ولی در قیامت حکومت، حکومت باطن است نه حکومت ظاهر. تعبیر قرآن این است که یوْمَ تُبْلَی السَّرائِرُ. روزی که آشکار می‌شود سریره‌ها نه صورتها؛ دیگر حکومت، حکومت صورتها نیست، حکومت سیرتها و سریره‌هاست. وقتی که پای سریره‌ها در میان بیاید اختلافات از زمین تا آسمان است، یعنی مردم در آن وقت محشور می‌شوند نه بر طبق صورتی که در دنیا داشته‌اند بلکه بر طبق سیرت و سریره‌ای که در دنیا کسب کرده‌اند


 آشنایی با قرآن، ج11 ص174


[ جمعه 03/6/9 ] [ 9:43 صبح ] [ m.f ]

گزیده ای از سخنان استاد شهید مطهری (ره)

(96)

این حدیث را در باب امر به معروف و نهی از منکر نقل کرده‌اند و مکرر شنیده‌اید که پیغمبر اکرم در حجة الوداع یا در یک حج عمره، آنگاه که وارد خانه کعبه شدند آمدند کنار در، دست به چارچوب در گذاشتند، یک دست به یک طرف در و یک دست به طرف دیگر و شروع کردند برای مردم صحبت کردن. صحبت هم راجع به آینده بود که چنین می‌شود، چنان می‌شود. از آن جمله فرمودند: زمانی خواهد آمد که مردم امر به معروف و نهی از منکر نمی‌کنند. سلمان حاضر بود، فرمود: یا رسولَ الله! آیا چنین چیزی خواهد شد که مردم ترک امر به معروف و نهی از منکر بکنند؟ فرمود: بله، بالاتر هم می‌شود. زمانی خواهد شد که مردم امر به منکر کنند و نهی از معروف. باز بیشتر تعجب کرد. گفت: یا رسولَ الله! چنین زمانی خواهد آمد که مردم چنین کاری بکنند؟ فرمود: از این بالاتر هم خواهد شد. گفت: دیگر از این بالاتر چیست؟ فرمود: زمانی می‌آید که مردم منکر را معروف ببینند و معروف را منکر؛ یعنی وجدانشان این‏ طور فاسد و خراب می‌شود، خوب را بد می‌بینند و بد را خوب. به عبارت دیگر وجدان انسان مسخ می‌شود، فطرت مسخ می‌گردد

اسلام و نیازهای زمان، ج 1(صفحه240)


[ شنبه 03/6/3 ] [ 10:41 صبح ] [ m.f ]

گزیده ای از سخنان استاد شهید مطهری (ره)

(95)

او مردی بود که در قبیله غِفار در بیرون مکه زندگی می‌کرد و شهرنشین نبود، بادیه‌نشین بود. بعد که اسلام اختیار کرد مأموریت یافت برود در میان قبیله غفار اسلام را تبلیغ کند. سالها آنجا بود. در اواخر عمرِ حضرت رسول آمد مدینه، چند سالی هم خدمت حضرت رسول بود و بعد به امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام پیوست. 
این مرد نه مدرسه‌ای دیده و نه دانشگاهی، بلکه تذکر به تعبیر قرآن یافته است. تذکر یعنی بیداری، یادآوری. پیغمبر انگشتش را روی آن حساسیتهای فطری روح او گذاشته، آنها را به حرکت درآورده و بیدار کرده است. آنوقت او شده یک انسانِ به تمام معنا که ما امروز بعد از 1400 سال که تمدن صنعتی و انسانهای مصنوعی و ابزارهای صنعتی با آن زمان فرق زیادی کرده، آرزوی یک ابوذر را داریم

فطرت و تربیت(صفحه48)


[ چهارشنبه 03/5/31 ] [ 10:53 صبح ] [ m.f ]

گزیده ای از سخنان استاد شهید مطهری (ره)

(94)

 واضح است که منظور قرآن از کر و لال، کر و لال عضوی نیست، بلکه منظور آن دسته از مردم است که حقیقت را نمی‌خواهند بشنوند و یا می‌‏شنوند و به زبان اعتراف نمی‌کنند. گوشی که از شنیدن حقایق عاجز است و صرفاً برای شنیدن مهملات و خزعبلات آمادگی دارد از نظر قرآن کر است و زبانی که تنها برای چرندگویی به کار می‏‌افتد به تعبیر قرآن لال است.
الَّذینَ لایعْقِلونَ‏ نیز کسانی هستند که از اندیشه خویش سود نمی‌گیرند. قرآن این‏گونه افراد را که نام انسان زیبنده آنها نیست، در سلک حیوانات و به نام چهارپایان مخاطب خویش قرار می‌دهد (1)

----------------------------

(1). سعدی در این بیت زیبا همین مضمون را بیان کرده است:
به نطق آدمی بهتر است از دواب‏
دواب از تو به گر نگویی صواب‏

 

آشنایی با قرآن، ج 1(صفحه51)


[ یکشنبه 03/5/28 ] [ 11:39 صبح ] [ m.f ]

گزیده ای از سخنان استاد شهید مطهری (ره)

(93)

نزدیک‌شدن به خدا نزدیک شدن حقیقی است نه نزدیک شدن مجازی و تعبیری. واقعاً انسان به خدا نزدیک‌تر می‌شود اما خیال نکنید که این نزدیک‌شدن به معنی این است که یک فاصله را کم می‌کنیم. صحبت فاصله در میان نیست. پس چیست؟ می‌گوید خدای تبارک و تعالی کمال مطلق است، وجود بی‏‌حد است، کانون لایتناهای هستی است. او علم محض است، عین علم است. به تعبیرِ میرداماد عِلْمٌ کلُّهُ وَ کلُّهُ الْعِلْمُ، قُدْرَةٌ کلُّهُ وَ کلُّهُ الْقُدْرَةُ، حیاةٌ کلُّهُ وَ کلُّهُ الْحَیاةُ، ارادَةٌ کلُّهُ وَ کلُّهُ الْارادَةُ. او کمال مطلق است. موجودات به حسب کمالات واقعی وجودی که کسب می‌کنند به کانون و مرکز و واقعیت هستی واقعاً نزدیک می‌شوند. این نزدیک‌شدن نزدیکی واقعی است؛ جسمانی نیست ولی واقعی و حقیقی است، مجاز و تعبیر نیست، از نوع مقرب‌شدن یک انسان در اجتماع در نزد یک صاحب قدرت و یا از نوع مقرب‌شدن یک فرزند در نزد پدر نیست که به معنی این است که آثار لطفش بیشتر است؛ نه، واقعاً پیغمبر از ما به خدا نزدیک‌تر است، واقعاً امیرالمؤمنین از ما به خدا نزدیک‌تر است و این قرب، قرب واقعی است

 

آزادی معنوی(صفحه60)


[ چهارشنبه 03/5/24 ] [ 11:56 صبح ] [ m.f ]

گزیده ای از سخنان استاد شهید مطهری (ره)

(92)

یک شعر زیبا یا یک نثر زیبا چقدر انسان را جلب می‌کند؟! آنجا که سعدی می‌گوید:
منت خدای را عزّ و جلّ که طاعتش موجب قربت است و به شکر اندرش مزید نعمت؛ هر نفسی که فرو می‌رود ممدّ حیات است و چون بر می‌آید مفرّح ذات؛ پس در هر نفسی دو نعمت موجود است و بر هر نعمتی شکری واجب.
و بلافاصله شعری اضافه می‌کند:
از دست و زبان که برآید
کز عهده شکرش بدر آید
و باز بلافاصله یک آیه از قرآن ضمیمه می‌کند:
اعْمَلوا الَ داوُدَ شُکراً وَ قَلیلٌ مِنْ عِبادِی الشَّکورُ «1».
سپس ادامه می‌دهد:
فرّاش باد صبا را گفته تا فرش زمرّدین بگستراند و دایه ابر بهاری را فرموده تا بنات نبات در مهد زمین بپروراند...
این جملات، شعر و نثرش آنچنان در کنار یکدیگر زیبا چیده شده است که سعدی‏ هفتصد سال قبل مرده ولی‏ گلستان‏ او خودش را حفظ کرده است. چرا خودش را حفظ کرده؟ زیرا زیباست، فصیح و بلیغ است.

(1). سبأ/ 13.

 

آشنایی با قرآن، ج 2 (صفحه173)

 


[ پنج شنبه 03/5/18 ] [ 12:10 عصر ] [ m.f ]
   1   2      >
درباره وبلاگ
موضوعات وب
امکانات وب
بازدید امروز: 0
بازدید دیروز: 13
کل بازدیدها: 157461