29-در انتخاب همسر ، به چه نکاتی بیشتر باید توجّه نمود ؟

پاسخ :

• از آنجایی که هدف از ازدواج ، پیدا کردن شریکی برای زندگی است و تصمیم بر آن است که یک عمر با او زیر یک سقف زندگی کنیم ، لازم است به چیزهایی که در کنار هم بودن را  هموار می کند و تداوم می بخشد ، بیشتر مورد توجّه قرار گیرد ، بنابر این می توان گفت پس از ایمان و همفکری ، اخلاق مهمترین عامل برای تداوم و استمرارِ در کنار هم بودن و آرامش در زندگی است ، زیرا بدون اخلاق ، زندگی سخت و تلخ خواهد شد و آرامش زندگی ، مورد آسیب قرار می گیرد ، و اگر تنها یک نفر ، با اخلاق باشد ، هر چند از یک نظر خوب است ولی کافی نیست ، زیرا طرفی که با اخلاق است مجبور است فردی را که بی اخلاق است دائماً تحمّل کند ، و از این جهت در فشار دائمی خواهد بود و از زندگی خود لذت نمی برد و اگر هر دو فاقد اخلاق نیک باشند ، زندگی با نزاع و تنش دائمی روبرو می گردد ، پس لازم است هر دو از اخلاق نیکی بهره مند باشند ، در هر صورت اگر پس از ازدواج ، یک نفر ، یا هر دو فاقد اخلاق باشند ، باید با نظر کارشناس در جهت رفع مشکل مشورت نمایند. 

    28-آیا ازدواج کردن مهم تر است یا کار کردن و ادامه ی تحصیل ؟

پاسخ :

• در آغاز باید توجّه داشته باشیم ، شرایط افراد جامعه از نظر انتخاب شغل ، ادامه ی تحصیل و یا ازدواج ، یکسان نمی باشد ، و برای این موضوع لازم است به شرایط هر فرد توجّه نماییم ، و نمی توان یک توصیه ی عمومی برای همه ی افراد داشته باشیم ، چه بسا برای فردی ، ازدواج  ، ضروری تر از کارهای دیگر باشد و برای فرد دیگری چنین ضرورتی وجود نداشته باشد ، از سوی دیگر افرادی را می بینیم که بین همه ی موارد جمع کرده اند یعنی هم تحصیل می کنند ، هم شاغل هستند و هم ازدواج کرده اند .

• نکته ی دیگر ، توجّه به هدفی است که در هر یک از این سه مقوله وجود دارد ، مثلاً در غالب افراد ، هدف از کار کردن ، زمینه ای برای کسب در آمد و توان اداره ی زندگی است ، و هدف از ادامه ی تحصیل برای بسیاری از افراد ، رسیدن به یک جایگاه اجتماعی و پیدا کردن شغلِ مناسب در آینده است ، و هدف از ازدواج ، تشکیل خانواده و پیدا کردن شریک زندگی و رسیدن به آرامش است .

• البته باید توجّه داشت هر کدام از این سه مقوله به نوعی می تواند در سعادت دنیا و آخرتِ انسان ، تأثیر گذارد ، مثلاً داشتنِ شغلی آبرومند و کسب درآمد حلال ، تحصیل در رشته ای که از طریق آن بتواند به جامعه خدمت کند ، و داشتن همسری با ایمان و با اخلاق ، هر کدام در آینده ی انسان سهمی را به خود اختصاص می دهد.

• از طرف دیگر ، باید توجّه داشت که هر کدام از این سه مورد ، زمان مناسبی دارد که نباید از آن غفلت نمود و کاری کرد که این فرصت ها ، از دست برود ، زیرا ممکن است فرصت بعدی به این سادگی برای انسان فراهم نباشد ، و بالاخره ، مهم ترین موضوع ، توکّل به خداوند است ، زیرا اگر انسان به این امید بنشیند که از اول همه چیز برای او فراهم باشد ، و سپس اقدام به کاری کند ، شاید این اتفاق نیفتد ، بنابراین نباید از خداوند و کمک و یاری او در انجامِ هرکاری غفلت ورزیم .

   27-آیا باید بر اساس احساسات ، همسر آینده ی خود را انتخاب کنیم ، یا بر اساس عقل و منطق ؟

پاسخ :

• بطور کلی انسان ها از نظر احساسات و عقل و منطق در یک سطح نمی باشند ، در برخی ، احساسات بر عقل و منطق آنان غلبه دارد و در گروهی ، عقلانیت بر احساسات آنها چیره است ، افرادِ احساسی ، ابتدا تصمیم می گیرند و سپس می اندیشند و به همین خاطر ، میزان اشتباهات آنان بیشتر است ، و اشخاصِ منطقی ، ابتدا همه ی جوانب را بررسی می کنند و سپس احساسات خود را دخالت می دهند ، لذا اشتباهات آنان به نسبت کمتر خواهد بود.

• از سوی دیگر باید بدانیم ، عقل و احساس در وجود ما به صورت ترکیبی عمل می کند ، و فقط در ذهن و تصوّر خویش ما می توانیم آندو را از یکدیگر جدا کنیم ، و ما در زندگی به هر دوی آنها نیازمندیم ، ولی آنچه را در این باب می توان گفت آن است ، که احساسات ، قدرت تشخیص ندارد و فقط بر اساس میل و گرایش های روانی انسان عمل می کند ، ولی عقل ، قدرت سنجش و بررسی دارد و بر اساس حساب و کتاب عمل می کند ، در هر صورت به افراد احساسی توصیه می شود برای انتخاب همسر ، حتماً با افراد با تجربه و عاقل ، مشورت کنند و بعد تصمیم بگیرند ، نه اینکه اول دل ببندند و بعد انتخاب کنند که در اینصورت ممکن است به هیچ مشورتی توجّه نکنند .

• البته باید دانست ، افراد عاقل نیز بی نیاز از مشورت نخواهند بود ، و نباید به عاقل بودن خود مغرور شوند و فکر کنند که انتخاب درستی کرده اند ، زیرا ممکن است به برخی از جنبه های مسئله توجّه نداشته باشند ، که پس از مشورت بر آنها آشکار می گردد.

  26-آیا درست است که زن و شوهر مکمّل یکدیگرند ؟

پاسخ :

• مکمّل یعنی کامل کننده ، و این کامل کنندگی ابعاد مختلف فردی ، اجتماعی ، اخلاقی ، تربیتی ، فرهنگی و دینی دارد که هر فرد به نسبت به داشته هایِ خود ، می تواند بخشی از آنها را به دیگری منتقل کند ، و از آنجایی که دو همسر پس از ازدواج رابطه ی نزدیکی با یکدیگر پیدا می کنند ، این تبادلِ فرهنگی بیشتر از هر فرد دیگری صورت می پذیرد .

• البته باید توجّه داشت که هر چه علاقه و احترام میان دو همسر بیشتر باشد ، آندو بیشتر از یکدیگر تأثیر پذیرفته و هر کدام نقص دیگری را پوشانده و به کامل شدن یکدیگر کمک می کنند ولی اگر رابطه ی آنها بر اساس علاقه نباشد و احترام متقابل میان آندو کمرنگ شود ، تأثیر پذیری آنان از یکدیگر نیز کاهش پیدا نموده و حتی می تواند تأثیر منفی نیز بر یکدیگر داشته باشند .

  25-مقصود از بازی کردن با احساسات دیگران در امر ازدواج چیست ؟

پاسخ :

• بازی کردن با احساسات دیگران ، تعبیری است که در عرف عمومی مردم به کار برده می شود ، و بیشتر به رفتار کسانی اطلاق می شود که از روی عمد و گاه ناخواسته و غیر عمدی ، از احساسات دیگران سوء استفاده نموده ، آنان را به خود وابسته نموده و به صورت مستقیم یا غیر مستقیم به دیگران پیشنهاد ازدواج می دهند و پس از مدتی ، فرد مقابل را با کلی امید و آرزو ، در حالت بلا تکلیفی قرار داده و سپس به دنبال کار خود می روند .

• اینکار از کارهایِ ناپسند اخلاقی است که متأسفانه از سوی برخی افراد اتفاق می افتد ، بنابراین انسان باید به این مسئله توجّه داشته باشد که اگر به صورت جدّی قصد ازدواج با کسی را ندارد ، بی جهت به گونه ای رفتار نکند ، که انتظاری در طرف مقابل یا خانواده ی آنها ایجاد گردد ، چون ممکن است از نظر روحی صدمات غیر قابل جبرانی به دیگران وارد نماید ، برای پیشگیری از اینگونه رفتار ها ، توصیه به رعایت حریم میان مردان و زنان و پرهیز از بیانِ جملات احساسی که باعث وابستگی در طرف مقابل می شود ، می تواند راهکاری برای جلوگیری از این سوء استفاده ها باشد .

  24-آیا باید نگران پاسخ منفی خود ، به فردی باشیم که درخواست ازدواج  با ما را مطرح کرده است ؟

پاسخ :

• پیش از پاسخ دادن به این پرسش ، سؤال دیگری را مطرح می کنیم و آن این است که آیا به هر کس که به ما پیشنهاد ازدواج می دهد ، باید پاسخ مثبت دهیم ؟! یقیناً پاسخ خواهید داد : خیر ! بلکه در پاسخ به هر در خواستی انسان معیارها و شرایط فردی و اجتماعی خود را می سنجد ، و سپس اگر به صلاح بود و نفع مادی یا معنوی برای او داشت آنوقت پاسخ مثبت می دهد ، آیا درست است که انسان در باب ازدواج ، خود را قربانیِ در خواست کسی نماید که می داند و احتمال می دهد که نه تنها هیچ نفعی برای او ندارد بلکه ضرر مادی و معنوی هم برای او خواهد داشت؟!

• همانطور که می دانیم ازدواج یکی از انتخاب های مهم در زندگی انسان است ، و ممکن است مسیر زندگی انسان را به سمت خوبی یا بدی تغییر دهد ، بنابراین پیش از آنکه نگرانِ دل شکستنِ فرد پیشنهاد دهنده باشیم ، لازم است نگران آینده ی خود باشیم ، و با رفتارهای احساسی و لحظه ای و به دور از آینده نگری ، آن را خراب نکنیم ، چون اگر با یک انتخابِ نسنجیده و فقط بر اساس احساسات و بدون توجّه به مشورت با افراد با تجربه و دلسوز ، به ازدواج با کسی اقدام نماییم ، یک عمر پشیمانی برای ما در پی خواهد داشت ! .

   23-آیا ایده آل گرایی در امر ازدواج ، امری مطلوب است ؟

پاسخ :

• برخی از افراد در انتخاب همسر آینده ی خود ، به فردی می اندیشند که در بالاترین درجه ی کمال باشد و تمام صفات مطلوب در ازدواج را در بالاترین حدِّ مطلوب داشته باشد ، و به همین خاطر در رویاهای خود به دنبال چنین فردی می گردند ، امّا واقعیت آن است که افرادی که در منتهای آرزو و آرمان ما باشند به ندرت و انگشت شمار هستند ، و احتمال اینکه چنین فردی همسر آینده ی انسان باشد ، به همان میزان احتمال بسیار ضعیفی است .

• افراد ایده آل گرا هنگامیکه برای آینده ی خود به دنبال فردی استثنایی می گردند ، وقتی چنین فردی را پیدا نکنند ، دچار سرخوردگی شده ، و به هیچ عنوان حاضر نخواهند شد با فرد دیگری ازدواج نمایند ، چون از نظر آنان هیچکس با معیار های آنان هماهنگ نخواهد بود . از سوی دیگر کسیکه به دنبال فردی استثنایی با صفات ویژه ، آن هم در بالاترین حدِّ خود می گردد ، باید یک نگاهی هم به خود بیندازد ، و ببیند خودش به چه اندازه از کمال مطلوب بر خوردار است؟!

• آنچه در انتخاب همسر ، مناسب به نظر می رسد ، این است که انسان معیار های واقعی و قابل دستیابی را مورد توجّه قرار دهد ، نه معیارهای استثنایی که به ندرت اتفاق می افتد .

    22-چرا برخی از جوانان در انتخاب همسر آینده ی خویش ، به نظر خانواده ی خویش توجّه ای نمی کنند ؟

پاسخ :

• باید توجّه داشت شرایط امروز جامعه با شرایط زمان گذشته تفاوت بسیاری کرده است ، در گذشته ارتباط میان انسان ها محدودتر بوده و به موازات آن دایره ی انتخاب انسان ها نیز محدود بوده است ، ولی امروزه بخاطر توسعه روابط اجتماعی و امکانات نوین رسانه ای و ارتباطی ، دایره ی انتخاب انسان ها از کوچه و همسایه و محله فراتر رفته و دسترسی افراد به یکدیگر و آگاهی از نظرات دیگران آسان تر شده است .

• از سوی دیگر به علت شتاب فراوان در تغییرات اجتماعی و فرهنگی ، تفاوت فکری و نظری میان نسل هایِ مختلف نیز بیشتر از گذشته شده است ، اگر در گذشته ، تغییری میان معیارها و دیدگاه های  والدین و فرزندان اتفاق می افتاد با سرعت کند تری بوده و به همان میزان ، فاصله و تفاوت میان نسل ها  نیز ، اندک بوده است .

• بنابراین اگر می بینیم ، معیار ها و دیدگاه هایِ بخشی از نسل امروز با خانواده ی خود متفاوت است ، به علت شکافی است که میان نسل گذشته و نسل جدید به وجود آمده ، و از سوی دیگر تلاشی برای نزدیک شدن نظرات دو نسل ، نسبت به یکدیگر صورت نمی پذیرد و هر کدام می خواهند راه خود را بروند .

• مقوله ی ازدواج و انتخاب همسر ، نیز از آنچه گفته شد ، جدا نمی باشد و شامل همان موضوع می شود ، از این رو به نظر می رسد ، خانواده ها باید تلاش کنند مناسبات میان فردی خود را تقویت نموده ، و از فضای دوستی و ارتباط صمیمانه با یکدیگر برای پیشبرد اهداف خود ، استفاده نمایند چون با پا فشاری هر کدام بر نظرات خود و نفی خواست و نظر دیگری ، نتیجه ی مطلوبی به دست نخواهد آمد .

   21-خانواده چه نقشی در انتخاب همسر آینده ی انسان دارد ؟

پاسخ :

• شاید برخی تصور کنند که خانواده هیچ نقشی در انتخاب همسر انسان ندارد ، و از سوی دیگر برخی عقیده داشته باشند که تصمیم گیرنده ی اصلی برای ازدواج فرزند در آینده خانواده ی او هستند ، ولی پاسخ به این سؤال را باید بر اساس شرایط اجتماعی و فرهنگی هر جامعه و خانواده ، جستجو نمود ، و از آنجایی که در فرهنگ ما ، خانواده نقش مهمی در تربیت و به ثمر رسیدن فرزندان دارند ، نمی توان نقش آنان را در این موضوع کنار گذاشت و بطور کلی نادیده گرفت ، و از سوی دیگر نیز نمی شود ، خواست خود فرد را در انتخاب همسر آینده ی خویش نادیده انگاشت .

• با توجّه به آنچه گفته شد به نظر می رسد ، نقش فرد و خانواده ی او در انتخاب همسر یک نقش تعاملی باشد ، یعنی بر اساس همفکری و مشورت و در فضایی صمیمی و با احترام به نظر یکدیگر باید برای این مسئله تصمیم گیری شود ، بدون اینکه تحمیلی از سوی دو طرف وجود داشته باشد ، زیرا در اینگونه موارد ، تجربه ی خانواده می تواند ، جنبه ی حمایتی برای فرزند خویش داشته باشد .

• از سوی دیگر نمی توان انکار کرد که همه ی خانواده ها شرایط ایده آلی ندارند و نمی توان انتظار داشت همه افراد جامعه ، طبق آنچه گفته شد رفتار نمایند ، لذا اینگونه موارد به عنوان استثناء مطرح می شود که لازم است با استفاده از تجربیان افراد آگاه و کارشناس در این زمینه ، به یک تصمیم مناسب دست یابند .

   20-تا چه حدّی از اختلاف میان همسران قابل قبول است ؟

پاسخ :

• یکی از شاهکارهای خلقتِ خداوند ، تفاوت هایی است که بین مخلوقات از جمله انسان ها مشاهده می شود ، تفاوت های گوناگون میان انسان ها بطور طبیعی اختلاف هایی را در جهت افکار و رفتار میان آنان به وجود می آورد ، و شاید در تمام دنیا هیچ دو انسانی را پیدا نکرد که از هر جهت و بطور کامل با یکدیگر مشابه باشند ، از این رو اختلاف و تفاوت میان انسان ها یک امر طبیعی و عادی محسوب می شود .

• آنچه در این راستا اهمیت دارد میزان این تفاوت و اختلاف و جهتی که در آن اختلاف دارند می باشد ، اگر اختلاف به اندازه ای زیاد است که هیچگونه سازگاری و تفاهم در میان آنان امکان ندارد ، به یقین کنار آمدن و سازش میان آندو با مشکل مواجه خواهد شد ، امّا اگر اختلاف در مورد امور جزئی است و این نوع اختلاف به شکاف و گسست میان آنان دامن نمی زند ، پس می توان با آن کنار آمد و به زندگی ادامه داد ، البته باید توجّه داشت ، اختلاف در مورد موضوعات جزئی و کم اهمیت اگر افزایش پیدا کند ، خود ممکن است به اختلاف بیشتر و بزرگتر میان آنها دامن زند که باید از آن اجتناب نمود .

• نکته ی مهم آن است که به محض پدید آمدن اختلافات کوچک باید آنها را مدیریت کرد ، و اجازه نداد آنها به اختلافات عمیق تبدیل شود ، و اگر خود نمی توانیم به کمک افراد کارشناس و با تجربه باید به این امر اقدام نمود ، و این موضوع مانند یک بیماری جزئی و کوچکی می ماند که اگر به دنبال درمان آن نباشیم ، تبدیل به یک بیماری حاد و مزمن خواهد شد .