نکته های معنوی

امام علی علیه السلام

از آنچه آمده (اتفاق افتاده) برای آنچه نیامده (هنوز اتفاق نیفتاده) ، راهنمایی بگیر ، چون کارها شبیه یکدیگرند

استدلّ على ما لم یکن بما قد کان فإنّ الأمور أشباه

نهج البلاغه

  • اتفاقات گذشته و آینده گرچه از یک نظر با یکدیگر متفاوت هستند ولی از نظری دیگر با یکدیگر شباهت دارند و از یک الگو و روش تبعیت می کنند ، از سوی دیگر یک انسان در این دنیا به اندازه ای فرصت ندارد که همه چیز را خود به تنهایی تجربه نماید ، لذا می تواند از گذشته ای که دیگران تجربه کرده اند ، استفاده کند و خود تجربه های جدیدی پیدا نماید .
  • این تجربه شامل تمام تجربه های مثبت ومنفی و خوب و بد می شود ، به این معنا که از تجربیات خوب در زندگی خود استفاده نموده و زندگی و برنامه های خود را بهبود بخشد ، واز تجربیات بد عبرت گیرد واشتباهی را که دیگران انجام دادند ، او انجام ندهد ، در این صورت است که هم از فرصت های خود استفاده کرده و هم عمر خود را ضایع نکرده است .
  • این تجربیات شامل مسائل علمی ، اجتماعی ، فرهنگی ، اخلاقی ، خانوادگی و ... می شود ، که می توان از اندوخته های دیگران بهره برد ، واندوخته های جدیدی را به آن اضافه نموده و به همین صورت  آن را به دیگران انتقال داد ، تا دیگران نیز از آن بهره مند شوند .

پرسش :کارهایی که در گذشته اتفاق افتاده ، چه نسبتی با کارهایی که در آینده اتفاق می افتد ، دارد ؟

پاسخ : گذشته و آینده گرچه از جنبه هایی با یکدیگر متفاوت هستند ولی می توانند شیوه و روش یکسانی داشته باشند ، مثلاً برای رسیدن به یک هدف باید برای آن برنامه وطرحی وجود داشته باشد و در کنار آن تلاش و کوششی لازم است تا به هدف رسید ، این موضوع در هرکاری چه در گذشته و چه در آینده جریان دارد .

 


[ شنبه 98/5/26 ] [ 10:6 صبح ] [ m.f ]

 

 امام علی علیه السلام

همراه و دوست همچون خویشاوند است

وَ الصَّاحِبُ مُنَاسِب

نهج البلاغه

  • انسان از آغاز تولد دارای خویشاوندانی است که در انتخاب آنان نقشی نداشته است امّا در کنار آنان زندگی نموده وبا آنها در ارتباط است ، علاوه برخویشاوندان ، انسان با افراد دیگری نیز همراه و همدم است که خویشاوند او نمی باشند ولی با آنان در زندگی ارتباط خواهد داشت و چه بسا ، با آنان رابطه ی نزدیک تری داشته باشد
  • در هر صورت همانگونه که انسان در ارتباط با خویشاوندان خود ، وظایف وحقوقی دارد ، در رابطه با دوست وهمراه وهرکسی که با او ارتباطی دارد نیز دارای حقوق و وظایفی می باشد که شایسته است از آن با خبر بوده و آن را مورد توجّه قرار دهد ،در غم وشادی با او همراهی نماید و در مشکلات به اندازه ی توان خود او را یاری رساند ، جویای احوال او باشد و از آنچه به نفع اوست دریغ نورزد ، وضرر وزیان را از او دور نماید

پرسش : مقصود از اینکه دوست وهمراهِ انسان ، همانند خویشاوند است چیست ؟

پاسخ : مقصود آن است که همراهِ انسان مانند خویشاوند می باشد که دارای حقوق و وظایفی است که لازم است آنها را مورد توجه قرار داده ونسبت به آن بی تفاوت نباشیم

 


[ جمعه 98/5/25 ] [ 8:28 عصر ] [ m.f ]

 

 امام علی علیه السلام

خواهش های نفسانی ، با نابینایی شریک است

وَ الْهَوَى شَرِیکُ الْعَمَى

نهج البلاغه

  • هوا وهوس هنگامیکه بر عقل ومنطقِ انسان غلبه پیدا نماید ، قدرت تشخیصِ درست را از انسان سلب نموده ، و او را در مسیری که می خواهد قرارمی دهد ، و گاه مسیر نادرست را برای انسان ، درست وصحیح جلوه می دهد .
  • هوا وهوس را می توان به عاشق دلباخته ای تشبیه نمود که چنان به محبوبِ خود ، دل سپرده است که عیب های او را نمی بیند و نصیحت صادقانه ی دیگران را در باره ی محبوبِ خویش نمی شنود و نمی پذیرد ، در اینجاست که در صورت رسیدن به او و پس از مدتی که هیجان او فروکشید ، تازه می فهمد که چه اشتباهی کرده است .
  • از این جهت خواهش های نفسانی چون فرد نابینایی می ماند که راه را نمی بیند ونمی شناسد و به گفته ی دیگران نیز توجّه نمی کند ، وبه همین جهت از مقصد خود ، دور می افتد .

پرسش : چرا هوی وهوس شریک نابینایی می باشد ؟

پاسخ : زیرا نابینا بودن و خواهش های نفسانی در یک چیز با یکدیگر مشترک می باشند ، وآن ندیدن راه و عدم تشخیص مسیر است مگر اینکه به راهنمایی دیگران توجّه نمایند .

 


[ پنج شنبه 98/5/24 ] [ 11:42 صبح ] [ m.f ]

 

امام علی علیه السلام

کسیکه راه میانه را رها نماید ، (و دچار افراط و تفریط گردد) ستم نموده است

مَنْ تَرَکَ الْقَصْدَ جَار

نهج البلاغه

  • کسیکه قصد رفتن به جایی را دارد ، و برای رفتن به آنجا یک راه وجود داشته باشد که او را به مقصد برساند ؛ و چنین شخصی بجای پیمودن آن مسیر به راه دیگری برود ، از مقصد خویش باز می ماند ، این مثال در تمام موضوعاتی که برای راه یافتن به آن مسیرِ صحیحی وجود داشته باشد و او مسیری بر خلاف آن بپیماید ، مصداق خواهد داشت .
  • مثلاً اگر کسی بخواهد شغل و در آمد حلالی داشته باشد ، هم راه های مشروع و درستی وجود دارد و هم راه های نامشروع ونادرستی ، اگر او از راه مشروعی ، کسب در آمد نمود ، راه درست را پیموده و اگر از راه نامشروعی ، کسب در آمد نماید ، راه نادرست را پیموده و بر خود و یا دیگران ستم نموده است .
  • یا اگر کسی نیاز به داشتن همسری دارد ، اگر از راه مشروع و حلال برای خود همسری برگزیند ، راه اعتدال را پیموده و اگر نیاز خود به همسر را از راهی نا مشروع ، برطرف کند ، به خود و دیگری ستم روا داشته است ، واگر هم بر نیاز خود سرپوش گذارد و خود را سرکوب نماید ، راه تفریط را پیموده و آن نیز بر خلاف راه اعتدال خواهد بود .

پرسش : چرا کسیکه از راه میانه فاصله گیرد ، ستم نموده است ؟

پاسخ : زیرا مقصود از راه میانه، راه درست ومعتدلی خواهد بود که از افراط وتفریط به دور باشد ، و کسیکه دچار افراط وتفریط شده باشد ، یا بر خود و یا بر دیگران ستم روا داشته است .

 


[ چهارشنبه 98/5/23 ] [ 11:32 عصر ] [ m.f ]

 

 

امام علی علیه السلام

هنگامیکه غم و اندوهی بر تو وارد می شود ، با صبری محکم و یقینی نیکو ، آن را از خود دور ساز

اطْرَحْ عَنْکَ وَارِدَاتِ الْهُمُومِ بِعَزَائِمِ الصَّبْرِ وَ حُسْنِ الْیَقِین

نهج البلاغه

  • زندگی دنیا با سختی ها، ناملایمات و ناکامی هایی ، همراه است وهمیشه دنیا بر وفق مراد انسان نمی باشد، اولین واکنش انسان در برابر این سختی ها ، غم واندوهی است که از او آشکار می شود ، این اندوه به مرور زمان حالتِ نارضایتی و ناخرسندی را در انسان پدید می آورد .
  • طبیعی خواهد بود که انسان برای برطرف شدن اندوه خود ، چاره ای اندیشیده و تلاشی انجام دهد ، در اینجا شکیبایی ورزیدن به عنوان اولین راه حل معرفی شده ، زیرا برای برطرف شدن هر مشکلی اگر انسان صبر خود را از دست دهد ، چه بسا مشکل او سخت تر شده و علاج آن پیچیده تر شود ، لذا باید با صبوری به دنبال چاره باشد .
  • دومین راه حل در اینجا یقین معرفی شده ، زیرا هر اتفاقِ تلخ وشیرین در زندگی انسان ، حکمت ومصلحتی دارد (1)که فقط افرادی که از اعتقاد ویقینی نیکو بهره مند هستند می توانند در برابر آن شکیبا بوده  وعلاوه با داشتن چنین یقینی انسان می تواند تسلّی خاطر پیدا نماید(2) و با صبر و شکیبایی دوران اندوه خود را سپری نماید .

____________________

1-شرح ‏نهج ‏البلاغه (ابن‏ میثم) ج 5 صفحه‏ ى 57

2- توضیح‏ نهج‏ البلاغة، ج 4 ، صفحه‏ ى 78  

پرسش : چگونه صبر ویقین باعث برطرف شدن اندوه انسان می گردد ؟

پاسخ : انسان با شکیبایی در هنگام اندوه می تواند به دنبال راه چاره بوده و با بی صبری مشکلات خود را نمی افزاید و با یقین به اینکه هر اتفاقی برای او می افتد ، حکمتی دارد بهتر می تواند شکیبایی ورزیده و دوران اندوه خود را پشت سر گذارد

 


[ سه شنبه 98/5/22 ] [ 11:42 عصر ] [ m.f ]

 امام علی علیه السلام

چنین نیست که هرکس ، تیری بیندازد به هدف بخورد

لیس کلّ من رمى أصاب

نهج البلاغه

 

  • تجربه ی تاریخی بشر ثابت کرده است که همیشه انسان در رسیدن به اهداف خود با موفقیت روبرو نبوده و گاه شکست را نیز تجربه کرده است ، از این رو این انتظار که همیشه انسان در رسیدن به اهدافی که دارد باید با موفقیت روبرو شود ، بر خلاف واقعیت خواهد بود ، هرچند که برای رسیدن به هدف خود تلاش بسیاری نیزکرده باشد .
  • چنین نگاهی باعث می شود که انسان ، ضمن تلاش در زندگی ، واقع بین نیز بوده و شکست ها ، موجب نگردد از اهداف ارزشمندی که در زندگی دارد دست بردارد ، زیرا همیشه تیری که پرتاب می شود به نشانه نمی خورد ، این واقع بینی به انسان کمک می کند ، انسان برای رسیدن به هدف ، به توانایی های خود بهتر بیندیشد و امکان رسیدن به هدفی را که دارد درست بررسی نموده و به موانع شکست خود نگاه دقیق تری بیندازد .

پرسش : مقصود از اینکه گفته می شود : هر تیری به نشانه برخورد نمی کند چیست ؟

پاسخ : مقصود آن است که انسان در زندگی واقع بین بوده و اگر با شکستی روبرو شد ، انگیزه او برای تلاش و رسیدن به هدفی که دارد از بین نرود 

 


[ سه شنبه 98/5/22 ] [ 12:59 عصر ] [ m.f ]

 

امام علی علیه السلام

از نادان بریدن برابر پیوستن با فرد دانا است

وَ قَطِیعَةُ الْجَاهِلِ تَعْدِلُ صِلَةَ الْعَاقِل

نهج البلاغه

  • انسان در روابط اجتماعی خود با دیگران ، هم از آنان تاثیر می پذیرد ، هم بر آنان تاثیر می گذارد ، آنچه در این میان اهمیت دارد تاثیر گذاری وتاثیر پذیری مثبت وسازنده است بنابراین اگر روابط اجتماعی او با دیگران تاثیر منفی وناشایست بر جای گذارد ، لازم است از این رابطه فاصله بگیرد .
  • اگر در ارتباط با دیگران با فردِ نادانی روبرو گردیم که رفتار وگفتارِ نسنجیده ای دارد و بواسطه ی همراهی با او خسارت مادی یا معنوی به انسان میرسد ، در مرحله ی نخست وظیفه ی ارشاد وراهنمایی او را خواهیم داشت واگر این ارشاد در او تاثیری نداشت لازم است در رابطه ی خود با چنین شخصی تجدید نظر کند .
  • هنگامیکه انسان خود را از ضررهای معاشرت با افراد نادان ، رها نمود ، گویا با فرد عاقلی معاشرت کرده که سود ومنفعتی از جانب او به انسان میرسد ، واگربه فرض، سودی هم به انسان نرسد ، لا اقل انسان زیانی نکرده است .

پرسش : چرا قطعِ رابطه با افراد نادان ، برابرِ پیوستن با افراد عاقل است ؟

پاسخ : زیرا همراهی با افراد نادان موجب خسارت مادی یا معنوی برای انسان است ، هنگامیکه انسان با قطع رابطه ، جلوی ضرر را بگیرد ، گویا به افراد دانایی پیوسته که از همراهی با آنان ، سودی نصیب او شده و اگر سودی هم در میان نبود ، لا اقل زیانی هم نکرده است .

 


[ دوشنبه 98/5/21 ] [ 8:17 عصر ] [ m.f ]

 

امام علی علیه السلام

کسیکه به قدر و اندازه ی خود اکتفا نماید ، برای او پایدارتر است

وَ مَنِ اقْتَصَرَ عَلَى قَدْرِهِ کَانَ أَبْقَى لَه

نهج البلاغه

  • توانایی های مادی و معنوی هر انسانی ، حد و اندازه ی خاصی دارد که شایسته است هر کس نسبت به خود ، از این توانایی ها آگاه گردد و بیش از توانایی خود کاری را انجام ندهد ، زیرا اگر بیش از توانایی خود کاری را انجام دهد هم ممکن است آن کار، به سرانجام نرسد وهم احتمال دارد توانایی خود را از دست دهد
  • به عنوان مثال اگر کسی بیش از توانایی مالی خودش در کاری هزینه نماید ، و برای اینکار بیش از توانایی باز پرداختِ خود ، قرض بگیرد ، اگر به هر دلیلی کارش به نتیجه ای که انتظار دارد ، نرسد ، هم سرمایه ی خود را از دست داده و هم دچار مشکلات فردی واجتماعی خواهد شد ، این موضوع اختصاصی به مسائل اقتصادی نداشته و در موضوعات دیگر علمی ، فرهنگی ، اجتماعی نیز مصداق دارد ، به نوعی می توان در این باره به این ضرب المثل استناد نمود که هرکس باید لقمه را به اندازه ی دهان خودش بردارد

پرسش : چرا باید هر کسی قدر و اندازه ی خود را بشناسد ؟

پاسخ : زیرا با آگاهی از جایگاه و توانایی هایِ خود ، کاری را که در شأن و اندازه ی او نیست ، انجام نخواهد داد ، و در اینصورت هم جایگاه خود را حفظ نموده و هم سرمایه های مادی ومعنوی او پایدارتر خواهد بود .

 


[ یکشنبه 98/5/20 ] [ 12:22 عصر ] [ m.f ]

 

امام علی علیه السلام

پیش از سفر، از همراه خود با خبر شو و پیش از ساکن شدن در خانه ای از همسایه ات پرس و جو کن

سل عن الرّفیق قبل الطّریق، و عن الجار قبل الدّار

نهج البلاغه

  • انسان موجودی اجتماعی است و نیاز مند ارتباط با دیگران می باشد ودر این راستا ، بخشی از نیاز های مادی ومعنوی او در ارتباط با همنوعان خویش تأمین خواهد شد ، امّا پیش از هر نوع ارتباطی شایسته است ، الگویی و چارچوبی برای این ارتباط داشته باشد ، این الگو می تواند توجّه به تاثیر مثبت وسازنده ای باشد که از همراهی با دیگران ، نصیب او می گردد ؛ از این رو اگر در رابطه ی با دیگران، تأثیری منفی و زیان بار، به او می رسد ، تلاش می کند از این همراهی و ارتباط خارج شود.
  • با توجّه به آنچه گفته شد ، اگراز قبل ، نتیجه ی این ارتباط وتاثیری که از آن می پذیرد برای او قابل پیش بینی باشد می تواند در باره ی آن تصمیم مناسبی بگیرد ، لذا در اینجا توصیه شده ؛ اگر قرار است به سفری بروید و در این سفر همراهانی دارید ، در مورد آنان تحقیق نمایید که در طول سفر زیانی مادی یا معنوی از ناحیه ی آنان متوجه شما نشود و یا اگر قصد اقامت در مکانی دارید در باره ی محیط آنجا وهمسایه هایی که دارد ، پرس و جو  نمایید تا از ضررهای احتمالی در طول اقامت شما در آن مکان ، پیش گیری شود

پرسش : چرا سفارش شده ، پیش از سفر، در باره همراه و پیش از اقامت در مکان ، در باره ی همسایه ، تحقیق نمود ؟

پاسخ : زیرا ممکن است ازسوی برخی از افراد زیان های مادی ومعنوی به انسان برسد ، از این رو با تحقیق در این باره تا حدودی می توان از آن پیش گیری نمود  

 


[ شنبه 98/5/19 ] [ 11:48 عصر ] [ m.f ]

 

امام علی علیه السلام

بدی کردن را به تاخیر بینداز ، زیرا هر وقت خواستی می توانی در انجام آن شتاب کنی

أَخِّرِ الشَّرَّ فَإِنَّکَ إِذَا شِئْتَ تَعَجَّلْتَه

نهج البلاغه

  • انسان موجودی دارای اختیار است و می تواند هم عمل خوب انجام دهد و هم عمل بد ، امّا توصیه شده انسان پیش از انجام هر عملی تأمّل و تفکّر نماید و به پیامدهای آن بیندیشد و اگر به صلاح بود آن را جامه ی عمل بپوشاند ، این موضوع در رابطه ی با اعمال بد وناپسند ، از تاکید بیشتری بر خوردار است ، زیرا بدی نمودن بطورکلی مورد نکوهش بوده ولازم است کنارگذاشته شود
  • این بدی کردن چه به صورت ابتدایی باشد و چه در مقام انتقام ومقابله به مثل باشد ، شامل این توصیه می گردد ، و لازم است آن را به تأخیر انداخت ، علت این تأخیر ، هم برای این است که در عاقبت آن اندیشه کند و هم به این علت است ، که با به تأخیر انداختن ، ممکن است انسان از انجام آن منصرف گردد ، زیرا بسیار شده که انسان عملی را شتاب زده انجام داده وسپس از انجام آن پشیمان گردیده  است

پرسش : چرا توصیه شده ، انسان ، بدی را به تأخیراندازد ؟

پاسخ : زیرا با تاخیربدی ، انسان فرصت می کند به عاقبت آن اندیشیده و از انجام آن منصرف گردد

 


[ جمعه 98/5/18 ] [ 9:12 عصر ] [ m.f ]
<   <<   76   77   78   79   80   >>   >
درباره وبلاگ
موضوعات وب
امکانات وب
بازدید امروز: 18
بازدید دیروز: 28
کل بازدیدها: 163744