نکته های معنوی

 

امام علی علیه السلام

همانا ، مقدار کمی که از جانب خداوند سبحان (به بنده اش برسد) بزرگتر از مقدار بسیاری است که از بندگانش (به انسان) برسد ، گرچه همه چیز از خداست .

وَ إِنَّ الْیَسِیرَ مِنَ اللَّهِ سُبْحَانَهُ أَعْظَمُ مِنَ الْکَثِیرِ مِنْ خَلْقِهِ وَ إِنْ کَانَ کُلٌّ مِنْه

نهج البلاغه

  • انسان هرچه در وجودش و خارج از وجودش دارد ، همه از لطف و رحمتِ الهی است ، از نعمتِ زندگی و زنده بودن گرفته تا عقل و هوش و توانایی هایِ مختلف مادی و معنوی که از آن بهره مند است و به همین صورت انواعِ نعمت هایی که پیرامونِ انسان ها را فرا گرفته است ، در این راستا ، وظیفه ی انسان ، تلاش وکوشش و کسبِ روزی پاک وحلال می باشد .
  • از این رو ، هرچه از این تلاش، برای انسان فراهم می شود ، لطفی است که از جانب خداوند به انسان رسیده است ، این مقدار، هر چند به ظاهر ممکن است اندک باشد ، از مقدار بسیاری که از طریق در خواست و رو انداختن و کوچک شدن در برابر دیگران به انسان می رسد ، بزرگتر و پُرخیر و برکت تر خواهد بود ؛ در مجموع ، غرض از این سخن آن است که انسان عزت نفس داشته و با تکیه بر سعی و تلاش خود به کسب روزی بپردازد .

پرسش : چرا مقدارِ کمی که از خداوند به انسان می رسد ، بزرگتر از بسیاری است که از غیر خداوند به انسان می رسد ؟

پاسخ : چون مقدارِ اندکی که از جانب خداوند به انسان می رسد ، گر چه ممکن است در ظاهر کم باشد ولی در باطن با برکت و بدون منت است ولی مقدار زیادی که از دیگران به انسان می رسد ، چه بسا باعث سر افکندگی و کوچک شدنِ انسان در برابر دیگران و همراه با منت باشد ، گرچه هر چه به انسان برسد از لطف ورحمت خداوند است .

 


[ چهارشنبه 98/6/6 ] [ 10:30 صبح ] [ m.f ]

 امام علی علیه السلام

جبران آنچه با سکوت از دست می دهی آسانتر(و کمتر) ازجبران آن چیزی است که با حرف زدن از دست می دهی (زیرا) نگهداری آنچه در ظرف است با محکم بستن دریچه ی آن امکان پذیر است

وَ تَلَافِیک مَا فَرَطَ مِنْ صَمْتِکَ أَیْسَرُ مِنْ إِدْرَاکِکَ مَا فَاتَ مِنْ مَنْطِقِکَ وَ حِفْظُ مَا فِی الْوِعَاءِ بِشَدِّ الْوِکَاء

نهج البلاغه

  • زبان وسخن نقش مهمی در روابط اجتماعی ومعاشرت انسان با دیگران دارد ، و از طریق سخن گفتن است که انسان افکار ومقاصد خود را به دیگران انتقال داده و سخنان انسان به هر گونه ای که باشد منشأ قضاوت دیگران خواهد بود ، اگر انسان سنجیده و خوب سخن بگوید قضاوت دیگران قضاوت خوبی خواهد بود و اگر نسنجیده و نابجا سخن گوید ، دیگران در باره ی او قضاوتی خوبی نخواهند داشت .
  • از طرفی ، هر فرد که جایگاه اجتماعی بالاتری دارد ، نیاز بیشتری به سنجیده گویی خواهد داشت ، چه بسا انسان در جایگاه خود سخنی بگوید که جنگ ونزاعی ایجاد شود و گاه سخنی بگوید و جلوی یک فتنه و جنگی را بگیرد ، سخنی بگوید و نا آرامی را به آرامش تبدیل کند و یا حرفی بزند آرامش را از دیگران سلب نماید ، از سوی دیگر ، اگر در مفهوم سخن توسعه دهیم و آن را شامل هر نوع بیانی بدانیم ، گاه پیام مکتوب انسان در فضای مجازی نیز با توجه به سرعت انتشار و وسعتی را که فرا می گیرد ، همان نقش زبان را ایفا می کند .
  • در هر صورت تا انسان سخن نگفته باشد ، عیب و هنرش نهفته باشد ، ولی وقتی سخن گفت عیب و هنرش آشکار می گردد در آن صورت ، اگر عیبی از او آشکار شود به این سادگی جبران نپذیرد ولی اگر با سکوت تقصیری از او سر زد می تواند سخن بگوید و آن را جبران نماید لذا با سکوت انسان سالم تر خواهد ماند . البته مخفی نماند که در جایی که انسان وظیفه دارد چیزی را بگوید و نگوید او هم تقصیرکرده است ، امّا تأکید این روایت بر فکر کردن و سنجیده سخن گفتن است .  

پرسش : تفاوت سکوت ، در جبران آنچه با نگفتن ، از دست می رود  با سخن  ، در آنچه با گفتن ، از دست می رود ، چیست ؟

پاسخ :اگر انسان با ساکت بودن چیزی را از دست بدهد جبرانش با توضیح دادن قابل ترمیم است ولی اگر چیزی را نسنجیده به زبان جاری کند ، جبران کردن آن دشوار وگاه امکان پذیر نمی باشد 


[ سه شنبه 98/6/5 ] [ 10:34 صبح ] [ m.f ]

 

امام علی علیه السلام

برای هر کاری عاقبت ونهایتی است

وَ لِکُلِّ أَمْرٍ عَاقِبَةٌ

نهج البلاغه

  • انسان با آینده نگری تا اندازه ای می تواند نتیجه ی کارهای خود را پیش بینی نماید ، به این معنا که هر کارِ خوب یا بدی را که قصد انجام آن را دارد ، با توجّه به نتیجه ای که در آینده پیش بینی می کند ، مورد توجّه قرار دهد یا هر سخنی را که می خواهد بگوید ، باز تاب آن را در نظر بگیرد ، بعد آن سخن را به زبان جاری نماید.
  • از این رو اگر کارِ مورد نظر نتیجه ی خوب و خداپسندانه دارد آن را انجام دهد و اگر نتیجه ی بد و ناپسندی دارد آن را ترک کند ، این موضوع شامل تمام امور مادی ومعنوی و دنیوی واخروی می گردد ، لذا اگر انسان کاری را در دنیا انجام دهد که عاقبت آن در آخرت تلخ و دردناک است از انجام آن خوداری نماید ، واگر قصد کاری دارد که در دنیا دشوار و تلخ است ولی در آخرت شیرین است می تواند آن را انجام دهد .

پرسش : مقصود از اینکه هر کار، عاقبت و پایانی دارد ، چیست ؟

پاسخ : مقصود آن است که نتیجه ی خوب یا بدِ کارها را در نظر گرفته و با توجّه به عاقبت ِآن ، کاری را انجام دهیم ، مثلاً انجام هر گناهی عاقبت زیان باری در دنیا و آخرت دارد و ترک هر گناهی ، عاقبت سودمندی در این دنیا و در دنیای دیگر برای انسان خواهد داشت . که در این صورت آنچه را ضرر دارد ترک نموده و آنچه را سود مند است انجام می دهیم .  

 


[ دوشنبه 98/6/4 ] [ 1:13 عصر ] [ m.f ]

 

امام علی علیه السلام

خشم خود را چون جرعه ای فروبر ، که من در پایان وعاقبت کار ، جرعه ای شیرین و لذت بخش تر از آن  ندیده ام

وَ تَجَرَّعِ الْغَیْظَ فَإِنِّی لَمْ أَرَ جُرْعَةً أَحْلَى مِنْهَا عَاقِبَةً وَ لَا أَلَذَّ مَغَبَّة

نهج البلاغه

در اینجا فرو خوردن خشم به جرعه ی آبی تشبیه شده که انسان آن را به تدریج می آشامد ، به این معنا که انسانی که دچار خشم می گردد شاید یکباره نتواند بر خشم خویش غلبه نموده ، امّا به تدریج وگام به گام ، امکان کنترل آن وجود دارد ، ومقصود از فرو بردن خشم ، اظهار وآشکار نکردن آن می باشد (1) .

از سوی دیگر وقتی انسان نوشیدنی شیرین و لذت بخشی را می نوشد ، پس از اتمام نوشیدن ، احساس خوبی از آشامیدن آن برای او پدید می آید که احساس رضایت او را بر می انگیزد ، در مورد کنترل خشم هم چنین است که انسان بعد از فرو بردن خشم احساس رضایت خواهد نمود ، چون در غالب موارد کسانی که عصبانی گردیده اند ، در پایان کار یا خود پشیمان شده ویا دیگران به سرزنش آنان پرداخته اند .

پرسش : چرا کنترل خشم ، به نوشیدن جرعه ای شیرین وگوارا ، تشبیه گردیده است ؟

پاسخ : زیرا زمانی که فردی خشم خود را کنترل می کند ، در حقیقت مانع آشکار شدن آن  می شود و مانند یک آشامیدنی آن را فرو می برد ، وچون در غالب موارد اظهار خشم ، موجب پشیمانی می گردد ، انسان از اظهار نکردن آن احساس رضایت پیدا می کند،گویا نوشیدنی لذت بخشی نوشیده است .

------------------

1- توضیح‏ نهج‏ البلاغة، ج 4 ، صفحه‏ ى 75

 


[ دوشنبه 98/6/4 ] [ 12:35 صبح ] [ m.f ]

 

امام علی علیه السلام

مبادا خانواده ی تو بدبخترین افراد نسبت به تو باشند

و لا یکن أهلک أشقى الخلق بک

نهج البلاغه

  • خانواده ی هر فرد نزدیکترین افراد به او هستند و حقوقی که آنان به عهده ی انسان دارند بیشتر از افرادی است که رابطه ی دورتری با ما داشته ویا هیچ نسبت خویشاوندی نداشته باشند ، از این رو در مرحله ی نخست لازم است به حقوق مادی ومعنوی آنان توجّه نمود و در مرحله ی بعد ، افرادی که نسبت دورتری با ما دارند .
  • امّا اگر انسان به حقوق مختلف خانواده ی خود بی توجّه بوده و با اخلاق پسندیده ای با آنان رفتار نکند و از نیازهای آنان غفلت ورزد ، و در جهت خوشبختی و آبرو مندی آنان کوشا نباشد ، و آنان را در تنگنا قرار داده (1)، بگونه ای که آنان آرزوی مرگ او را داشته باشند (2) ، در اینجاست که گفته می شود : چه خانواده ی بد بختی که گرفتار چنین آدمی شده اند .!

پرسش : مقصود از خانواده ای که بدبخترین افراد ، نسبت به انسان هستند ، چیست ؟

پاسخ : مقصود آن است که انسان خانواده ی خود را در تنگنا قرار دهد ، به حقوق آنان اهمیت نداده و با اخلاق خوب با آنان معاشرت نکند

-----------------------

1- أعلام‏ نهج‏ البلاغة(السرخسی)، صفحه‏ ى 251

2-  بهج‏ الصباغة فی‏ شرح‏ نهج ‏البلاغة، ج 8  ، صفحه‏ ى 435

 


[ شنبه 98/6/2 ] [ 11:18 عصر ] [ m.f ]

 

امام علی علیه السلام

مال اندک همراه با عفت و پاکی ، بهتر از مال فراوان همراه با گناه و ناپاکی است

وَ الْحِرْفَةُ *مَعَ الْعِفَّةِ خَیْرٌ مِنَ الْغِنَى مَعَ الْفُجُور

نهج البلاغه

  • انسان برای گذران زندگی خود نیازمند کسب در آمد و امکانات مالی واقتصادی است تا بتواند رفاهی را برای خود و خانواده ی خود فراهم نماید ، وشاید بسیاری از افراد تمایل داشته که از رفاه و امکانات بیشتری در زندگی بهره مند باشند و به همین جهت به دنبال کار و رشته ای از فعالیت می باشند که از در آمد بالاتری بر خوردار باشد .
  • امّا در این جهت مردم تفاوت هایی با یکدیگر دارند ،  برخی از مردم برای کار و پیشه و کسب در آمد در زندگی برای خود اصولی اخلاقی قائل هستند ، از این رو  به دنبال کاری می باشند که ضمن کسب در آمد ، بتوانند پایبندی خود را به اخلاق حفظ نموده و از مسیر پاکی و پاکدامنی منحرف نشوند ؛ ولی گروهی اصل برای آنها ،  درآمد بیشتر است و اهمیت چندانی برای اخلاق قائل نمی باشند واگر در سایه ی در آمد بیشتر ، از مسیر پاکی و پاکدامنی خارج شوند ، اهمیت چندانی برای آنان ندارد .
  • در این سخن ، امام علی علیه السلام اصل را در سلامت اخلاقی برای انسان ، معرفی نموده  و فرموده است ، اگر انسان در آمد کمتری داشته باشد ولی تقوای او حفظ شود ، بهتر از مال فراوانی است که زمینه ی گناه را برای انسان فراهم می کند ، بدیهی است این سخن به این معنا است که معیار اصلی : پایبندی به اخلاق است ، بنابراین بهره مندی از امکانات اقتصادیِ بیشتر وظایف اخلاقی والهی بیشتری را به دنبال خواهد داشت .

پرسش : داشتن ثروت از نظر اخلاقی ، در چه شرایطی مطلوب خواهد بود ؟

پاسخ :از نظر اخلاقی بهره مندی از امکانات مالیِ فراوان ، زمانی مطلوب است که انسان را از دایره ی اخلاق خارج نسازد و از مسیر پاکی و پاکدامنی منحرف نگردد .

________________

*- و الحرفة بالکسر مثل الحرف بالضم-  و هو نقصان الحظ و عدم المال (شرح‏ نهج البلاغه(ابن‏ أبی ‏الحدید)  ج 16 صفحه‏ ى 98   

 


[ جمعه 98/6/1 ] [ 8:59 عصر ] [ m.f ]

 

 امام علی علیه السلام

بدترین ستم ، ستم به فردی است که ناتوان است

ظلم الضعیف افحش الظلم

نهج البلاغه

  • در هر ستمی حقی از فردی که مورد ستم گرفته شده از بین می رود و نادیده گرفته می شود ، که در این صورت به فرد ستمکار ظالم و به فرد ستم دیده  مظلوم گفته می شود ، کسانی که به آنان ستم می شود یا می توانند ازحق خود دفاع کنند و یا از گرفتن حق خود به دلایلی نا توانند ، این ناتوانی تنها جنبه ی جسمی ندارد ، بلکه به شرایط فرد ستم دیده بر می گردد ، یعنی هر چند فرد ستم دیده از نظر جسمی ضعیف نباشد اما در شرایطی است که نمی تواند حق خود را از ستمکار باز ستاند .
  • حال فرق نمی کند این ستم در مسائل جزئی باشد و یا در مسائل بزرگ و مهم ، گرچه در مسائل مهم وحیاتی شدّت ظلم بیشتر خواهد بود وتاثیربدتری را بر جای می گذارد ، این ظلم می تواند جنبه های مختلفی داشته باشد ، از جمله ظلم حیثیتی که آبروی فردی را ببرند ، یا از فردی که نا آگاه است در مواردی سوء استفاده نمایند ، یا از فرد نیازمندی برای منافع شخصی  ، بهره جویی نموده و حق و حقوق او را بطور کامل در اختیار او قرار ندهند .  

پرسش : چرا ستم نمودن به ناتوان بدترین نوع ستم است ؟

پاسخ : ستم از هر نوعی چه کوچک وچه بزرگ رفتار غیر اخلاقی وناپسند است ، ولی ستم به فردی که نمی تواند به هر دلیلی از خود دفاع کند و حق خود را بگیرد بدتر است و این ناتوانی می تواند جنبه ی مالی واقتصادی داشته باشد می تواند جنبه ی جسمی داشته باشد یا به علت شرایطی باشد که فرد در آن شرایط ، قدرت بر گرفتنِ حقِ خود را ندارد

 


[ چهارشنبه 98/5/30 ] [ 10:58 عصر ] [ m.f ]

 امام علی علیه السلام

غذای حرام ، بد غذایی می باشد

بِئْسَ الطَّعَامُ الْحَرَام

نهج البلاغه

  • امروزه به اثبات رسیده که غذایی را که انسان تناول می کند ، در جسم و روح و روان او تاثیر گذار است ، از این رو به خوردن غذای پاک و سالم توصیه شده است ، این پاکی و سلامت ، شامل جنبه های مادی ومعنوی ، هر دو می گردد ، گرچه گروهی فقط بر جنبه های قابل مشاهده ی مادی آن تأکید ورزیده  و از تاثیر مثبت و منفیِ معنویِ آن غفلت می ورزند .
  • غذای حرام شامل چیزهایی می شود که یا در اصل حرام است مثل گوشت خوک ، یا حلالی که بنا به دلیلی ، حرام شده مانند گوشت حیوانی که ذبح شرعی نشده است ، یا خوردن غذایِ حلالی که از راه دزدی بدست آمده است ؛  در هر صورت استفاده از چنین غذاهایی روح انسان را آلوده نموده و مانعی برای رشد معنوی انسان ، مانع استجابت دعا و تاثیر بدی در نسل انسان بر جای می گذارد .
  • علاوه بر اینکه در برخی از موارد ، بدست آوردن غذای حرام از راه های غیر قانونی و غیر مشروعی صورت می گیرد که لازمه ی آن ارتکاب چندین گناه وخطا است و بار انسان را سنگین تر می گرداند .

پرسش : چرا غذای حرام ، بد غذایی است ؟

پاسخ : بد بودن غذای حرام ، به علت تاثیری است که این غذا بر روح ، رفتار و اخلاق انسان ، می گذارد . و نتیجه ی بدی را در دنیا و آخرت برای انسان در بر خواهد داشت . 

 


[ سه شنبه 98/5/29 ] [ 12:24 عصر ] [ m.f ]

 

 امام علی علیه السلام

از انجام عملی که اگر در باره ی آن از تو سؤال کنند آن را انکار نموده و از آن پوزش می طلبی ، بر حذر باش

وَ احْذَرْ کُلَّ عَمَلٍ إِذَا سُئِلَ عَنْهُ صَاحِبُهُ أَنْکَرَهُ وَ اعْتَذَرَ مِنْه

نهج البلاغه

  • معمولاً انسان ها برای رفتارهای خود معیار وچارچوبی دارند که بر اساس آن ، رفتاری را انجام داده و یا رفتاری را انجام نمی دهند ، در اینجا به یک معیار سازنده برای انجام عمل اشاره شده و آن معیاری است که بر اساس آن انسان قضاوتی را که دیگران نسبت به عمل او خواهند داشت ، مورد توجّه قرار داده و با توجّه به آن از انجام کاری پرهیز می کند .
  • مثلاً اگر فردی می خواهد در مورد کاری به دروغ متوسّل شود ، با خود فکر کند : اگر در آینده مردم از دروغ من با خبر شوند،هم آبرویم می رود و هم مجبور به عذر خواهی خواهم شد ، و یا اگر بخواهد به ناحق در اموال دیگران تصرف نماید ، با خود بیندیشد : اگر مردم از این موضوع با خبر شوند و من را مورد باز خواست قرار دهند ، یا باید انکار کنم که خود دروغی خواهد بود و یا باید به معذرت خواهی دچار شوم ؛ علاوه بر اینکه ممکن است این سؤال در جهان آخرت باشد که در آنجا انکار و عذر خواهی سودی نمی بخشد .

پرسش : آیا انسان می تواند بر اساس قضاوتی که مردم نسبت به عمل او خواهند داشت ، رفتار خود را تنظیم کند ؟

پاسخ : انسان می تواند بازتابِ اجتماعیِ عملی را که قرار است انجام دهد ، پیش بینی نموده و بر اساس آن رفتاری را انجام داده یا رفتاری را ترک نماید ، بنا براین اگر می خواهد عملی را انجام دهد که در آینده از آن خجالت خواهد کشید و مجبور به عذر خواهی می شود ، آن را ترک نماید . (چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی)

 


[ دوشنبه 98/5/28 ] [ 12:29 عصر ] [ m.f ]

امام علی علیه السلام

دوست وبرادرت را از روی خیر خواهی ، نصیحت نما ، خواه او را خوش آید یا بد آید

وَ امْحَضْ أَخَاکَ النَّصِیحَةَ حَسَنَةً کَانَتْ أَوْ قَبِیحَة

نهج البلاغه

  • انسان در روابط اجتماعی خود دوستانی پیدا می کند ، که زمانی را با یکدیگر در ارتباط بوده و از رفتار ، افکار واسرار یکدیگر با خبر می شوند ، دوستی فقط برای گذراندن وقت وسرگرم شدن نمی باشد ، بلکه دوستان نسبت به یکدیگر وظایفی پیدا می کنند که از جمله آنها نصیحت کردن دوست است .
  • نصیحت در واقع از خیر خواهی برمی خیزد و نصیحت کننده ، نفع و سود کسی را که نصیحت می کند در نظر دارد ، طبیعی است که برخی از نصیحت ها برای دوست خوشایند است وبرخی از پند واندرزها برای او نا خوشایند است ولی هنگامیکه از روی خیر خواهی باشد و قصد نصیحت کننده آن است که دوست خود را متوجّه زیانی نماید ، که او را تهدید می کند ، این نا خوشایندی در برابر سودی که از نصیحت به او می رسد ، چندان مهم نخواهد بود .
  • فرض کنید دو دوست می باشند به نام الف و ب ، و ب با فردی به نام ج در ارتباط است که از نظر عقل یا عرف یا شرع برای او زیان بار است ، الف ، دوست خود ب را از ارتباط با ج بر حذر می دارد ، ولی ب از این نصیحت الف ، ناراحت می شود ولی بالاخره به خود می آید و دست از ارتباط با ج بر می دارد ، وخود را از ضرر ارتباط با او ، نجات می دهد . 

پرسش : مقصود از نصیحت خیر خواهانه ی دوست ، چیست ؟

پاسخ : مقصود آن است که آنچه را به نفع و سود اوست در قالب نصیحت به او بگویی ، هر چند این نصیحت برای دوست تو خوشایند نباشد ، زیرا قصد تو آن است که او را متوجه زیانی که او را تهدید می کند ، بگردانی 


[ یکشنبه 98/5/27 ] [ 12:23 عصر ] [ m.f ]
<   <<   76   77   78   79   80   >>   >
درباره وبلاگ
موضوعات وب
امکانات وب
بازدید امروز: 12
بازدید دیروز: 28
کل بازدیدها: 163738