نکته های معنوی

 

50-تا چه اندازه و چقدر باید به دیگران محبت نمود ؟

پاسخ :

  • محبت که میل درونی انسان نسبت به چیزی می باشد ، دارای مراتبی از کم تا زیاد است و هیچ واحد و میزانی دقیق برای اندازه گیری آن وجود ندارد  و همانگونه که وزن یا حجم را با کیلو و یا لیتر می سنجند ، نمی توان محبت را اینچنین مورد اندازه گیری قرار داد  ، بلکه تعیین اندازه محبت یک امر عرفی است و بر اثر تجربه فردی بدست می آید  مثلاً خوش رویی نمودن با دیگران ، یک محبت ابتدایی در روابط اجتماعی است ، و در مرحله بعد ، برطرف کردن نیازِ دیگران ، گامی بلندتر در محبت به آنان است ،  و پس از آن ، فداکاری کردن برای کسی ، محبت و لطفِ بزرگی نسبت به اوست .
  • معمولاً در باره ی اندازه ی محبت گفته می شود ؛ به ظرفیت دیگران و میزان قدرشناسی مردم از محبتی که به آنان می شود ، باید نگاه کرد ، پس اگر مردم قدرِ محبّت هایی را که به آنان می شود ، دانستند ، انسان می تواند به محبت هایی که به آنان می کند ادامه دهد ، ولی اگر قدر شناس ِ محبّت های انسان نبودند ، انسان می تواند از محبت های خود به آنان کم نماید ، به ویژه اگر دیگران از محبت هایِ انسان سوء استفاده نمایند .
  • گرچه استدلال فوق در بسیاری از موارد قابل قبول می باشد ولی همواره  مواردی یافت می شود که هدف بالاتری از محبت به دیگران وجود دارد که در آن صورت ، به میزان قدر شناسی دیگران نگاه نمی شود  ، بلکه به آنان محبت می شود ، هر چند که آنان ، پاسخ مناسبی به محبت انسان نمی دهند .
  • در سیره پیامبرصلی الله علیه وآله و امامان معصوم علیهم السلام ، نمونه های بسیاری از این موضوع را می توان مشاهده نمود که آن بزرگواران  حتّی به دشمنان خود نیز محبّت می نمودند که این نوع محبّت ها با انگیزه ی جلب خشنودی خداوند و دوستی مخلوقات الهی و هدایت آنان به راه مستقیم صورت می پذیرفته است .

 


[ دوشنبه 99/5/6 ] [ 11:23 صبح ] [ m.f ]

 

49-آیا قهرکردن با دیگران کاری غیراخلاقی است ؟

پاسخ :

  • قهر کردن رفتاری است که افراد  بر اثر خدشه دار شدن روابط اجتماعی بین خود ، تصمیم به ترک گفتگو با یکدیگر نموده و از همدیگر فاصله می گیرند ، و از آنجایی که در آیین اسلام ، توصیه به پیوند و پیوستن افراد جامعه با یکدیگر شده است ، قهر کردن رفتاری مطلوب و اخلاقی به شمار نمی آید ، به خصوص اگر به صورت عادت در برخی افراد درآمده و به ویژه اگردر بین اعضای خانواده و بین دوستان باشد ، گرچه همواره مواردی به وجود می آید که جنبه ی تربیتی و تنبیهی داشته و بر اثر آن لازم است ، رفتارِ ناشایست فردی را با قهرکردن با او تغییر داد ولی باید توجّه داشت ، این عمل نباید طولانی مدّت و به صورت عادت درآید. (1)

-----------------------

1-در روایت وارد شده است که قهر کردن نباید بیش از سه روز باشد (مستدرک الوسائل ج 9 ص 98)

 


[ شنبه 99/5/4 ] [ 11:42 صبح ] [ m.f ]

 

48-آیا در برابر بدی دیگران ، باید به آنان خوبی نمود ؟

پاسخ :

  • خوبی کردن و نیکوکاری ، عملی اخلاقی و پسندیده است که بسیار به آن توصیه و سفارش شده است ، و اگراین خوبی باعث شود که فردی که به انسان بدی نموده ، از رفتار خود شرمنده شود و از رفتار ناپسند خود دست بردارد ، می توان گفت خوبی کردن در مقابل بدی دیگران ، نمونه ای از اخلاق عالی و انسانی است و با اینکارحس انتقام جویی و کینه جویی در انسان ها فرو کش خواهد نمود و بسیاری از دعواها ونزاع ها در جامعه کاهش پیدا می کند ، نمونه ی این اخلاق والا و انسانی را در سیره ی پیامبرصلی الله علیه و آله و اهل بیت علیهم السلام می توان مشاهده نمود که در برابر رفتارناپسند دیگران به آنان نیکی می نموده و از این طریق دشمنان خویش را تبدیل به دوست می نمودند ،  رسولخدا صلی الله علیه و آله فرمودند : بر شما باد به رعایت مکارم اخلاقی که خداوند من را با این هدف مبعوث نموده است ، که از جمله ی آنها این است که : کسی را که به انسان ستم کرده عفو نماید و به کسی که او را محروم نموده ، عطا کند ، و با کسی که با او قطع رابطه نموده بپیوندد ، و به عیادت کسی رود که به عیادت او نیامده است (1) البته باید توجّه داشت ، همواره کسانی هستند که ممکن است از خوبی انسان نسبت به آنان سوء استفاده نمایند و به رفتار ناشایست خود ادامه دهند ، که در اینصورت می توان به طرز شایسته ی دیگری با آنان روبرو گردید .

----------------------

1-قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص عَلَیْکُمْ بِمَکَارِمِ الْأَخْلَاقِ فَإِنَّ رَبِّی بَعَثَنِی بِهَا وَ إِنَّ مِنْ مَکَارِمِ الْأَخْلَاقِ أَنْ یَعْفُوَ الرَّجُلُ عَمَّنْ ظَلَمَهُ وَ یُعْطِیَ مَنْ حَرَمَهُ وَ یَصِلَ مَنْ قَطَعَهُ وَ أَنْ یَعُودَ مَنْ لَا یَعُودُهُ (وسائل‏ الشیعة    ج 12   ص  173)

 


[ جمعه 99/5/3 ] [ 5:41 عصر ] [ m.f ]

 

47-آیا با دعا کردن اخلاق بد و ناپسند تغییر می کند ؟

پاسخ :

  • همانگونه که گفته شد ، انسان به علت محدودیت های فراوانی که دارد ، به تنهایی نمی تواند به تمام خواسته های خود برسد ، لذا از خداوند برای رسیدن به مقاصد خود یاری می طلبد ، به تعبیر دیگر انسان همانگونه که دارای توانایی و استعداد هایِ خدا دادی است که برای دست یابی به اهداف خود در زندگی از آنها بهره می برد ، در کنار آن از خداوند نیز در قالب دعا یاری می طلبد ، در نتیجه همانگونه که انسان مأمور به کار وتلاش است ، مأمور به دعا و در خواست از خداوند نیز هست و این دو در کنار هم است واز یکدیگر جدا نیست .
  • در باب اخلاق نیز این موضوع صدق می کند ، به این معنا که انسان تلاش می کند که اخلاق ناپسند خود را اصلاح نماید و توفیق اینکار را نیز از خداوند می خواهد ، نمونه این موضوع را می توان در دعای مکارم الاخلاق در صحیفه ی سجادیه مشاهده نمود : «بار خدایا، درود بفرست بر محمد و خاندانش و رستگارى بخش مرا تا کسى را که با من ناراستى کند به اخلاص پاسخ دهم و کسى را که از من دورى گزیند به نیکویى جزا دهم و کسى را که مرا محروم مى‏دارد به بذل و احسان بنوازم و با آن کس که رشته مودت بریده است بپیوندم و کسى را که از من به بدى یاد کرده به نیکى یاد کنم و خوبى را سپاس گویم و از بدى چشم فرو بندم. » (1)

--------------------

1- ترجمه ‏صحیفه‏ سجادیه(آیتى) ص :  130

 


[ پنج شنبه 99/5/2 ] [ 11:49 صبح ] [ m.f ]

 

 46-آیا برای اصلاح اخلاقِ ناپسند ، نیازی به دعا کردن می باشد ؟

پاسخ :

انسان موجودی است که توانایی های او محدود است و بدون کمک ویاری ، نمی تواند به تمام خواسته های خود رسیده و نیازهای خویش را تأمین نماید ، از سوی دیگر هدف غائی از اخلاق ، رسیدن به کمال و قُرب الهی می باشد و در این راستا انسانی که به خداوند ایمان دارد ، خداوند را منبع علم وقدرت  دانسته و خود را بی نیاز از این منبع نمی داند ، و معتقد است تنها با تکیه به توانایی های محدود خویش نمی تواند به اهداف خود دست یابد ، لذا با در خواست از خداوند از او یاری طلبیده و تلاش می کند از این راه ، موانع رسیدن به اخلاق پسندیده را برطرف نماید ، نمونه ی این موضوع را می توان در دعاهایی که از پیامبر صلی الله علیه و آله و اهل بیت علیهم السلام وارد شده مشاهده نمود ، به عنوان نمونه : پیامبر صلی الله علیه وآله در دعا می فرمودند : خداوندا ، خِلقت و خُلق و خوی مرا نیکو گردان (1) و یا می فرمودند : خداوندا مرا از اخلاق زشت دور گردان .(2)

-----------------------

1- علم الیقین (فیض کاشانی) ج1 ص 585

2- همان

 


[ چهارشنبه 99/5/1 ] [ 11:56 صبح ] [ m.f ]

 

45-آیا دعا کردن در حق دیگران ، کاری اخلاقی است ؟

پاسخ :

  • دعا که به معنای درخواست حاجت از خداوند است ، دارای جنبه های مختلفی است ؛ نخستین چیز دردعا ارتباطی است که بنده با آفریننده خویش برقرار می کند و این ارتباط و درخواست از خداوند ، عبادت محسوب می شود ، در روایتی از امام باقر علیه السلام دعا را برترین عبادت معرفی نمودند (1) ، جنبه ی دیگری که در دعا کردن به ویژه برای دیگران  وجود دارد ، نیّت خیرخواهی داشتن است به این معنا که دعا کننده از خداوند خیر و خوبی را برای دیگری طلب می کند ، و همانگونه که گفته شده خیردیگران را خواستن ، عملی اخلاقی محسوب می شود ،  در نتیجه می توان گفت : دعا کردن و در خواست از خداوند ضمن اینکه عملی عبادی به شمار می آید ،  روح تواضع و فروتنی در برابر خالق را در انسان زنده نگاه داشته و هنگامیکه در حق دیگری نیز دعا می کند نوعی خیرخواهی و عملی اخلاقی نیز محسوب می شود .

-----------------

1-أَفْضَلُ الْعِبَادَةِ الدُّعَاء (وسایل الشیعه ج 7 ص 30)

 


[ سه شنبه 99/4/31 ] [ 10:12 صبح ] [ m.f ]

 

44-خوش بینی چه رابطه ای با خیرخواهی دارد ؟

پاسخ :

  • خیرخواهی یک  امر مطلوب و پسندیده از نظر اخلاقی می باشد ،  و بر اساس آن فردی که از چنین ویژگی برخوردار است ، از نظر درونی ، نیّت و انگیزه ای نیک و پسندیده ای نسبت به دیگران دارد و چه بسا قصد و اراده ی نیکی نمودن به دیگران را نیز داشته باشد ، و از جنبه ی بیرونی در عمل تلاش می کند ، خیری را به دیگران برساند ، فردی که خیر خواه است ، اگر اتفاق نیک و پسندیده ای برای دیگران رخ دهد از آن خوشحال می شود و حتی برای دیگران آرزوی خیر و خوبی دارد  و می توان گفت : راهنمایی و ارشاد ، مشورت دادن و یا دعا کردن در حق دیگران نیز نوعی خیرخواهی برای آنان است .  
  • البته شاید نتوان گفت هر نوع خوش بینی به خیرخواهی می انجامد ولی حداقل می توان گفت :  افرادی که خوش بین هستند ، آمادگی بیشتری برای خیر خواهی دارند ، همانگونه که می توان گفت: افرادی که بد بین هستند آمادگی کمتری برای خیرخواهی نسبت به دیگران دارند .

 


[ شنبه 99/4/28 ] [ 11:13 عصر ] [ m.f ]

 

43-بد خواهی چه رابطه ای با بدبینی دارد ؟

پاسخ :

  • همانگونه که گفته شد بدبینی ، ذهنیّت منفی داشتن به اشخاص یا کارها و موضوعات می باشد ، امّا نمی توان گفت هر کس که به فردی بدبین است ، بد خواه او نیز می باشد ، زیرا ممکن است فردی به دیگری خوش بین نباشد ولی بد او را نیز نخواهد ، گرچه ممکن است این دو موضوع در فردی جمع شود ، به این معنا که هم به فردی بدبین باشد و هم بد او را بخواهد . هر چند که هر دو موضوع(بدبینی و بدخواهی) از نظر اخلاقی امری ناپسند و نکوهیده است . بد خواهی نیز جنبه های مختلف دارد ، گاه فقط آرزوی  زیان دیدن فردی را دارد ، گاه از زیان دیدن دیگران خوشحال و خرسند می شود ، و گاه برای زیان دیدن دیگران ، دست به اقدامی عملی می زند . البته باید توجّه داشت بد خواهی می تواند ریشه هایی چون بد بینی ، سوء ظن ، حسادت و کینه جویی داشته باشد .

 


[ جمعه 99/4/27 ] [ 10:31 عصر ] [ m.f ]

 

42-بد بینی چه رابطه ای با سوء ظن دارد ؟

پاسخ :

  • در مباحث اخلاقی سوء ظن و گمان بد ، گاه در مورد خداوند بکار برده شده و گاه در مورد مردم  ؛ به عنوان نمونه صفات ناپسندی چون : ترس ، حرص و بخل ، ریشه در گمان بد به خداوند دارد (1)،  زیرا کسیکه به وعده های الهی ایمان داشته باشد و بر خداوند اعتماد نماید ، نگرانی و ترس او کاهش می یابد ، و اگر به روزی رسان بودن خداوند باور کند ، دیگر حرص نمی زند ، و اگر بداند ، خداوند به مال و دارایی او خیرو برکت می دهد از انفاق مال خود درراه خداوند بخل نمی ورزد .
  • گمان بد در مورد مردم ، به این معنا که انسان در مورد آنان بدون دلیل و مدرک و فقط بر اساس حدس و گمان ، افکار نادرستی داشته باشد ، امام علی علیه السلام می فرمایند : کسیکه (حالت) بدگمانی بر او غالب شود ،  با دوستانش ، صلح وسازش نخواهد داشت (2) یا اینکه می فرماید : همنشینی با بدان موجب می شود ، انسان نسبت به نیکان ، بد گمان شود (3)
  • بد بینی و گمان بد ، رابطه ی نزدیکی با یکدیگر دارند ، زیرا گمان بد بردن به دیگران از افکار بد و ناپسند ، نشأت می گیرد ، و یکی مقدمه ی دیگری می باشد ، اما بد بینی علاوه بر اینکه نسبت به افراد تحقق دارد ، در رابطه با موضوعات و کارها نیز مصداق پیدا می کند ، به این معنا که ممکن است انسان نسبت به انجام کاری دید خوبی نداشته باشد،  لذا بد بینی دایره ی وسیع تری را شامل می شود .

----------------

1-رک : نهج البلاغه(صبحی الصالح) ص 429

2- من غلب علیه سوء الظن لم یترک بینه و بین خلیل صلحاً (غرر الحکم ص 264)

3- صحبة الأشرار توجب سوء الظن بالأخیار(غرر الحکم ص 431)

 


[ پنج شنبه 99/4/26 ] [ 10:0 صبح ] [ m.f ]

 

41-چگونه می توان بدبینی را درمان  نمود ؟

پاسخ :

  • بد بینی مانند هر بیماری اخلاقی نیازمند درمان است و در هر درمانی ، به علل و زمینه های پدید آمدن آن توجّه می شود ،  نخست باید دانست بد بینی مقوله ای ذهنی و فکری در انسان است ، لذا افراد بد بین ، تفکّر و ذهنیت منفی نسبت به دیگران و موضوعات مختلف دارند ،  و هنگامیکه این پدیده  بر ذهن انسان غالب شود ، کمتر چیزی از نظر چنین افرادی خوب و مثبت جلوه می کند ، و حالت قبول و پذیرش آنان نسبت به امور مختلف اندک بوده و به سختی با دیگران ارتباط بر قرار می کنند .
  • برای درمان بدبینی ، پذیرش بدبین بودن از سوی خود فرد ، نخستین گامی است که برداشته می شود ، زیرا اگر فردی عیب خود را نپذیرد ، عزم و اراده ای برای برطرف کردن آن نخواهد داشت ، در مرحله ی بعد ، چنین فردی باید تلاش کند نگاه مثبت به امور را درخود تقویت نماید  ، به این معنا که در کنار جنبه های منفی یک موضوع ، به خوبی ها وجنبه های مثبت آن نیز فکر کند ، البته باید توجّه داشت همنشینی با افراد بد بین که همیشه از هر موضوعی اشکال می گیرند ، در روحیه ی انسان تأثیر نامطلوبی خواهد داشت لذا شایسته است که با افرادی نشست و برخاست نمود که منطقی فکر می کنند و به جنبه های مثبت موضوعات نیز توجّه دارند  .
  • نکته ی مهم دیگر تلاش مستمرّ و پیگیری جدّی برای برطرف کردن عیب و نقص است ، زیرا عیوب اخلاقی همانگونه که در طول زمان در رفتار و اخلاق انسان شکل می گیرد ، در برطرف نمودن آن نیز، نیازمند زمان هستیم به خصوص اگر در انسان به صورت عادت نیز در آمده باشد . 

 


[ چهارشنبه 99/4/25 ] [ 10:17 صبح ] [ m.f ]
<   <<   61   62   63   64   65   >>   >
درباره وبلاگ
موضوعات وب
امکانات وب
بازدید امروز: 3
بازدید دیروز: 28
کل بازدیدها: 163729