سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دانشمند می تواند هنگامی که از چیزی که نمی داند پرسیده شود، بگوید : «خدا داناتر است» و برای غیر دانشمند این حقّ نیست . [امام صادق علیه السلام]
 
دوشنبه 102 مرداد 30 , ساعت 9:20 صبح

گزیده ای از سخنان استاد شهید مطهری (ره)

(44)

اگر شما آینه بسیار صافی را بعد از پاکیزه‏ کردن، در فضای بسیار صافی که خوشتان می‌آید در آن تنفس کنید، روی یک میز بگذارید، بعد از مدتی می‌بینید روی آن گرد نشسته است. این گرد را شما قبلًا احساس نمی‌کردید، روی میز هم احساس نمی‌کنید، روی دیوار هم احساس نمی‌کنید. هرچه دیوار کثیف‌تر بشود، اثر و لکه سیاهی را کمتر نشان می‌دهد تا جایی که اگر سیاه و قیراندود باشد دود چراغ موشی هم به آن برسد اثرش ظاهر نمی‌شود.
پیغمبر اکرم در هیچ مجلسی نمی‌نشست مگر آنکه بیست و پنج بار استغفار می‌کرد.
می‌فرمود: انّهُ لَیغانُ عَلی‏ قَلْبی وَ انّی لَاسْتَغْفِرُ اللهَ کلَّ یوْمٍ سَبْعینَ مَرَّةً «1». (اینها چیست؟! اصلًا ما چه می‌گوییم و چه می‌فهمیم؟!) می‌گفت: بر روی دلم آثار کدورت احساس می‌کنم و روزی هفتاد بار برای رفع این کدورتها استغفار می‌کنم. آن کدورتها چیست؟ آن کدورتها برای ما آینه است، برای ما نورانیت است، برای او کدورت است. او وقتی که با ما حرف می‌زند ولو حرفش را برای خدا می‌زند، ولو خدا را در آینه وجود ما می‌بیند، باز از نظر او این کدورت است.

آزادی معنوی (صفحه121)


یکشنبه 102 مرداد 29 , ساعت 9:50 صبح

گزیده ای از سخنان استاد شهید مطهری (ره)

(43)

انسان از نظر معنا، باطن و روح خودش ‏ممکن است یک آدم آزاد باشد و ممکن است یک آدم برده و بنده باشد؛ یعنی ممکن است انسان بنده حرص خودش باشد، اسیر شهوت خودش باشد، اسیر خشم خودش باشد، اسیر افزون طلبی خودش باشد و ممکن است از همه اینها آزاد باشد. گفت:
فاش می‌گویم و از گفته خود دلشادم‏
بنده عشقم و از هر دو جهان آزادم‏
ممکن است انسانی باشد که همان‏طور که از نظر اجتماعی آزادمرد است، زیر بار ذلت نمی‌رود، زیر بار بردگی نمی‌رود و آزادی خودش را در اجتماع حفظ می‌کند، از نظر اخلاق و معنویت هم آزادی خود را حفظ کرده باشد، یعنی وجدان و عقل خودش را آزاد نگه داشته باشد. این آزادی همان است که در زبان دین «تزکیه نفس» و «تقوا» گفته می‌شود.


آزادی معنوی(صفحه17)


چهارشنبه 102 مرداد 18 , ساعت 11:15 صبح

گزیده ای از سخنان استاد شهید مطهری (ره)

(42)

حسین بن علی (سلام الله علیه) در منطق قرآن، هم مهاجر است و هم مجاهد. او خانه و شهر و دیار خودش را رها کرده و پشت سر گذاشته است همچنان که موسی بن‏ عمران مهاجر بود. موسی بن عمران هم شهر و دیارش را که مصر بود پشت سر گذاشت تا به مدین رسید، ولی او فقط مهاجر بود نه مجاهد. ابراهیم مهاجر بود: انّی ذاهِبٌ الی‏ رَبّی‏ . شهر و دیار و وطن خودش (بابِل) را رها کرد و رفت. حسین بن علی امتیازی که دارد این است که هم مهاجر است و هم مجاهد. مهاجرین صدر اسلام در ابتدا که مهاجر بودند، هنوز مجاهد نبودند و دستور جهاد برای آنها نرسیده بود. فقط مهاجر بودند؛ بعدها که دستور جهاد رسید، این مهاجرین تبدیل به مجاهدین هم شدند. اما کسی که از روز اول، هم مهاجر بود و هم مجاهد، وجود مقدس حسین بن علی علیه السلام بود

 

آزادی معنوی(صفحه161)

 



لیست کل یادداشت های این وبلاگ