سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نکته های معنوی

 

57-امام علی علیه السلام ، چه حکمتی برای قصاص ذکر می کنند ؟

پاسخ :

  • امام علی علیه السلام در حکمت 252 نهج البلاغه ، فلسفه قصاص را حفظ خون انسان ها ، دانسته اند (1) ، زیرا قصاص یک عامل باز دارنده در جامعه به حساب می آید و هنگامیکه افراد جانی بدانند که جنایت آنان بدون مجازات باقی نخواهد ماند ، این موضوع باعث می شود از جنایت دست بردارند ، امّا اگر در جامعه جنایت صورت بگیرد و افراد جانی بدانند ، قانون آنان را مجازات نمی کند و یا مجازات خفیفی در باره آنها اجرا خواهد شد ، به مرور زمان چنین افرادی جرئت بیشتری بر اعمال مجرمانه خود پیدا می کنند ، بنابراین اجرای قصاص در جامعه هم باعث می شود افرادی که قصد آدم کشی دارند ، از قصد خود منصرف شده ، و هم در صورت انجام جنایت ، قصاص شده و مانع جنایتِ متعدد آنان خواهد شد ، و تجربه ثابت کرده اجرایِ عدالت و مجازاتِ قاطعِ مجرمان موجب کاهش جرم و جنایت در جامعه می گردد .

----------------------

1- وَ الْقِصَاصَ حَقْناً لِلدِّمَاءِ (نهج‏ البلاغة حکمت 252(صبحی ‏الصالح)، صفحه ‏ى 512)

 


[ یکشنبه 99/9/30 ] [ 11:14 عصر ] [ m.f ]

56-امام علی علیه السلام ، چه حکمتی برای صله رحم ذکر نموده اند ؟

پاسخ :

امام علی علیه السلام در حکمت 252 نهج البلاغه ، فلسفه صله ی رحم را افزایشِ تعداد و عدد ، ذکر کرده اند (1) ، اینکه مقصود از تعداد چیست ، شارحین نهج البلاغه ، مقصود از آن را افزایش تعداد افراد و اشخاص دانسته اند (2) ، به این معنا که بر اثر ارتباط خویشاوندان ، پیوند دوستی و صمیمیت ، میان آنان استحکام بیشتری پیدا نموده و دل های آنان به یکدیگر نزدیک تر شده و بیشتر به یاری یکدیگر بر می خیزند .

علاوه بر اینکه آثار صله ی رحم در آنچه گفته شد خلاصه نمی شود ، لذا امام علی علیه السلام در خطبه 110 نهج البلاغه به دو اثر دیگر برای صله ی رحم اشاره می فرمایند :" صله رحم مایه فزونى مال و طول عمر است " ، به این معنا که خداوند به مال و عمرِ کسانیکه با خویشاوندان خود ارتباط برقرار می کنند ، برکت و فزونی عطا می کند ، و از سوی دیگر می توان گفت : گاه ارتباط با خویشاوندان موجب توسعه و همکاری اقتصادی میان آنان خواهد شد و این امر ، به رشد اقتصادی انسان منجر می شود و یا در صورت نیاز مالی از سوی آنان مورد حمایت قرار می گیرد و نیاز اقتصادی او برطرف می گردد ، علاوه بر اینکه نشست و برخاست با خویشاوندان در روحیه ی انسان تاثیر مثبت بر جای خواهد گذاشت و این موضوع در حدّ خود در رضایت انسان از زندگی موثر بوده و به افزایش عمر انسان کمک می نماید . (3)

--------------------------

1-  وَ صِلَةَ الرَّحِمِ مَنْمَاةً لِلْعَدَد (نهج‏ البلاغة حکمت 252(صبحی ‏الصالح)، صفحه ‏ى 512)

2-فی ‏ظلال ‏نهج ‏البلاغة  ج 4    صفحه‏ ى 366  

3-البته باید توجّه داشت ، گاه ارتباط با برخی از خویشاوندان ، چنان تاثیری را که گفته شد به دنبال ندارد ، و به علت برخی از صفات و عادت های ناپسند که در آنها می باشد ، بین آنها نزاع و جدایی جریان دارد ، که در اینصورت شیوه ی ارتباط با آنان فرق خواهد کرد .


[ شنبه 99/9/29 ] [ 4:20 عصر ] [ m.f ]

 

55-در نهج البلاغه چه حکمتی برای نهی از منکر ، ذکر شده است ؟

پاسخ :

  • منکر به هر کاری که زشت و ناپسند است اطلاق می شود (1)، نهی از منکر به عنوان یک وظیفه ی واجب به معنای باز داشتن دیگران از کارهایِ زشت می باشد ، امام علی علیه السلام حکمت واجب شدن آن را باز داشتن افراد سفیه و نادان از کارهای زشت دانسته اند (2) ، هرچند انجام کارهای زشت اختصاصی به افراد سفیه و نادان ندارد ولی شاید بتوان گفت غالباً افرادی که به انجام کارهای زشت روی می آورند چنین افرادی هستند ، زیرا هر چه علم و معرفت انسان افزوده شود و از عاقبت و نتیجه کارهای ناپسند آگاه گردد ، کمتر به سمت بدی ها روی می آورد .
  • البته باید توجّه داشت ، برای تاثیر امر به معروف و نهی از منکر ، باید همواره به حساسیت و ظرافت هایی که در انجام این وظیفه وجود دارد توجّه نمود ، تا از اینکار نتیجه ی مناسبی دریافت کرد ، در غیر اینصورت چه بسا نتیجه ی عکس در بر خواهد داشت ، لذا برای نتیجه بخش بودن امر به معروف و نهی از منکر شرایطی بیان کرده اند از جمله : شناختن مواردی که واجب است از مواردی که واجب نمی باشد ، احتمال تاثیر داشتن آن ، فردی که منکر(حرام و گناه) را انجام می دهد اصرار بر اینکار داشته باشد ، نبودن مفسده و ضرری قابل توجّه در اینکار (3)

--------------------

1-منکر در لغت به هر چه در شرع آن را قبیح یا حرام و مکروه دانسته اند اطلاق می شود (لسان ‏العرب، جلد 5، صفحه‏ ى 232 (

2- وَ النَّهْیَ عَنِ الْمُنْکَرِ رَدْعاً لِلسُّفَهَاءِ (نهج‏ البلاغة حکمت 252(صبحی ‏الصالح)، صفحه ‏ى 512)

3-تحریر الوسیله ج1 ص 467

 


[ جمعه 99/9/28 ] [ 10:54 عصر ] [ m.f ]

 

54-امام علی علیه السلام ، چه حکمتی برای امر به معروف ذکر نموده اند ؟

پاسخ :

  • معروف به هر کار نیک و پسندیده ای اطلاق می شود ، و امر به معروف یعنی انسان دیگران را به کارهای پسندیده فرمان دهد ، البته امر به معروف ، شامل ارشاد ، راهنمایی و تشویق مردم به انجام نیکی ها خواهد شد ، امروزه امر به معروف تنها به گفتن زبانی خلاصه نمی شود و می تواند از طریق کتاب ، فیلم و هر رسانه ای که مورد استفاده قرار می گیرد ، انجام گردد ، امام علی علیه السلام ، امر به معروف را به مصلحت توده ی مردم دانسته اند (1) ، زیرا بسیاری از آنان شاید از خوبی ها و نیکی ها با تمام جزئیاتی که دارد ، آگاه نباشند لذا با امر به معروف ؛ آنان به انجام کارهای خیر و نیک ، تشویق خواهند شد ، در این راستا آشنا نمودن مردم با واجبات ، مستحبات و آداب و سنت های پسندیده از جمله مصادیق امر به معروف به شمار می آید .  

-----------------------

1- وَ الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ مَصْلَحَةً لِلْعَوَامِّ(نهج‏ البلاغة حکمت 252(صبحی ‏الصالح)، صفحه ‏ى 512)

 


[ پنج شنبه 99/9/27 ] [ 10:41 عصر ] [ m.f ]

 

53-امام علی علیه السلام ، چه حکمتی برای جهاد در اسلام ذکر فرمودند ؟

پاسخ :

  • امام علی علیه السلام ، حکمت واجب شدن جهاد را از سوی خداوند ، سر بلندی و عزت دین اسلام می دانند (1) این جهاد ، با دشمنانی است که کمر به نابودی اسلام و مسلمانان بسته و در صدد از بین بردن آن هستند ، بدیهی است که در مقابل چنین دشمنانی نباید دست روی دست گذاشت و به آنان اجازه داد به اهداف پلیدی که دارند ، دست یابند ، بنابراین خداوند برای عزت و سربلندی اسلام و مسلمانان به آنان اجازه ذلت و خوار شدن در برابر چنین دشمنانی نداده است  ، با مراجعه به سیره ی پیامبر صلی الله علیه و آله می بینیم که ایشان هیچگاه آغازگر هیچ جنگی نبوده اند ، بلکه همواره  جنگ از سوی دشمنان ( کفار و منافقین ) به ایشان و مسلمانان تحمیل شده است و موضع پیامبر صلی الله علیه و آله در جنگ ها موضع دفاعی بوده است ، هر چند دشمنان اسلام در طول تاریخ با شبهه پراکنی قصد داشته اند پیامبر صلی الله علیه و آله را فردی جنگ طلب معرفی نمایند و  بر اثر همین شبهه پراکنی ها ، افرادی را که از حقیقتِ تاریخ اسلام با خبر نمی باشند ، تحت تاثیر خود قرار دهند .

------------------

1- وَ الْجِهَادَ عِزّاً لِلْإِسْلَام (نهج‏ البلاغة حکمت 252(صبحی ‏الصالح)، صفحه ‏ى 512)

 


[ چهارشنبه 99/9/26 ] [ 9:47 عصر ] [ m.f ]

52-امام علی علیه السلام ، حکمت انجام مناسک حج را چه موضوعی می دانند ؟

پاسخ :

  • امام علی علیه السلام در حکمت 252 نهج البلاغه مراسم و مناسک حج را موجب تقویت دین ، دانسته اند (1) زیرا خانه ی کعبه مرکز توحید و قبله گاه مسلمانان جهان است که در شبانه روز چند نوبت به سوی آن نماز می گذارند و در هر سال اجتماع بزرگی از مسلمانان در این مکان شریف تشکیل می شود که به عبادت خداوند پرداخته و خداوند را به یکتایی یاد می کنند ، و مجموع این برنامه ، موجب وحدتِ دلهای مسلمانانِ عالَم نسبت به یکدیگر و زنده ماندن و پویایی و تجدید حیات مادی و معنوی دین اسلام می گردد ، امام صادق علیه السلام می فرمایند : تا زمانی که کعبه برپا باشد ، دین باقی و برپا خواهد بود (2)

--------------------

1- وَ الْحَجَّ تَقْوِیَةً لِلدِّینِ (نهج‏ البلاغة حکمت 252(صبحی ‏الصالح)، صفحه ‏ى 512)

2- لا یزال الدین قائما ما قامت الکعبة (بهج ‏الصباغة  ج 13  صفحه‏ ى 176)


[ سه شنبه 99/9/25 ] [ 10:31 عصر ] [ m.f ]

 

51-امام علی علیه السلام چه حکمتی برای روزه ذکر فرموده اند ؟

پاسخ :

  • امام علی علیه السلام ، روزه را وسیله ای برای آزمایش اخلاص مردم ذکر نموده اند (1) ، چون هیچکس جز خداوند از روزه داری بنده ی خود با خبر نمی باشد ، زیرا ممکن است انسان ، کسی را در ظاهر روزه دار بپندارد ، ولی در باطن او روزه دار نباشد ، زیرا جز خداوند از نیّت هیچکس آگاه نمی باشد ، از سوی دیگر شخصی که روزه دار است ، لازم است در طول روزه داری خود ، از برخی از لذت ها که در آشامیدنی ها  و خوردنی ها و برخی کارهای دیگر است ، به خاطر اطاعت از فرمانِ خداوند ، اجتناب نماید ،  به خصوص اگر احساس نیاز به آنها نیز داشته باشد ، همچنین تحمّل گرسنگی و تشنگی در برخی از شرایط برای انسان دشوار می باشد ، و مجموعه این موارد ،  زمینه ای را برای آزمایش انسان فراهم می کند که شخص مطیع را از کسیکه اهل اطاعت نیست مشخص می سازد .

------------------------

1- وَ الصِّیَامَ ابْتِلَاءً لِإِخْلَاصِ الْخَلْقِ (نهج‏ البلاغة حکمت 252(صبحی ‏الصالح)، صفحه ‏ى 512)

 


[ دوشنبه 99/9/24 ] [ 11:49 عصر ] [ m.f ]

 

50-امام علی علیه السلام ، حکمت و جوب زکات را چه موضوعی می دانند ؟

پاسخ :

  • امام علی علیه السلام زکات را  سبب فراهم شدن روزی می دانند (1) ، زیرا یکی از مصارف زکات ، پرداخت آن به فقرا و مستمندانی می باشد که در اداره ی زندگی خود دچار مشکل هستند ، لذا پرداخت زکات به آنها می تواند گشایشی برای آنان ایجاد نماید ، لذا در آیات متعددی در قرآن کریم پس از ذکر نماز ، از ادای زکات سخن به میان می آید ، " وَ أَقِیمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّکاةَ وَ ما تُقَدِّمُوا لأَِنْفُسِکُمْ مِنْ خَیْرٍ تَجِدُوهُ عِنْدَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بِما تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ  " : و نماز را بر پا دارید و زکات را بپردازید ( و بدانید) هر عمل خیری را برای خود پیش فرستید ، آن را نزد خداوند می یابید که خداوند به آنچه انجام می دهید بینا ( و آگاه) است (2) لذا زکات را از واجبات مالی دانسته اند ، همانگونه که نماز را از واجبات بدنی به شمار آورده اند ، و با پرداخت زکات ضمن اینکه اطاعت از امر و فرمان خداوند به عمل می آید ، در عین حال کمک و یاری به فقرا و نیازمندان جامعه نیز خواهد بود و به سبب زکات است که روزی آنان به دستشان می رسد.

------------------------

1-و الزّکاة تسبیبا للرزق (نهج‏ البلاغة حکمت 252(صبحی ‏الصالح)، صفحه ‏ى 512)

2-بقره /110

 


[ یکشنبه 99/9/23 ] [ 3:2 عصر ] [ m.f ]

 

49-از نگاه نهج البلاغه ، حکمت وجوب نماز ، چه موضوعی می باشد ؟

پاسخ :

  • امام علی علیه السلام ، حکمتِ واجب شدن نماز از سوی خداوند را ، دور بودن نمازگزار از تکبّر و خود خواهی معرفی نمودند (1) ، زیرا بزرگی و عظمت شایسته ذات خداوندی است که جهان آفرینش را با تمام شگفتی ها و ظرافت های آن آفریده ، و  اینها همه نشانه ی علم و حکمت و قدرت پروردگار عالم است ، و هر موجودی هر چه دارد از خودش نیست بلکه موهبت الهی در حق او می باشد ، حال انسانی که مخلوقِ ضعیف و ناتوانی است ، بر اساس پندار اشتباه ، خود را بزرگ تصّور کند ، دچار اخلاق ناپسندی به نام تکبّر شده است .
  • این تکبّر گاه در برابر خالق است و نشانه ی آن سرباز زدن از دستورات الهی و عمل نکردن به وظایف بندگی است و گاه این تکبّر ، خود برتر بینی در برابر مخلوقات خداوند و همنوعان خویش است که در هر دو صورت از رذائل اخلاقی به شمار می آید و انسان را از قرب الهی دور می کند ، حال عبادتی چون نماز که اطاعت از فرمان خداوند و مشتمل بر رکوع و تعظیم و سجده و به خاک افتادن است به مرور زمان صفت تواضع و فروتنی را در انسان تقویت نموده و او را از تکبّر و خود خواهی دور می کند (2) . حال اگر کسی با این وجود ، خود را به صفت تواضع آراسته نکند ، به پیام نماز و تاثیری که می تواند بر روح انسان داشته باشد بی توجّه ای نموده است .

---------------------

1- وَ الصَّلَاةَ تَنْزِیهاً عَنِ الْکِبْر (( نهج‏ البلاغة حکمت 252(صبحی ‏الصالح)، صفحه ‏ى 512)

2-رک : شرح‏ غرر الحکم (خوانسارى)    ج 4   صفحه ‏ى 449    

 


[ شنبه 99/9/22 ] [ 9:45 عصر ] [ m.f ]

 48-امام علی علیه السلام ، فلسفه ی ایمان به خداوند را چه موضوعی می دانند ؟

پاسخ :

  • امام علی علیه السلام در نهج البلاغه فلسفه ایمان را ، پاک شدن انسان از (آلودگی) شرک بیان کرده اند (1) ، زیرا شریک قائل شدن برای خداوند ، نوعی آلودگی معنوی است و موجب می شود اعتقادات و باور های انسان از حقیقت توحید فاصله گیرد و روح انسان را به خرافات و امور غیر واقعی آلوده سازد .
  • امام علی علیه السلام برای ایمان (2) سه مرحله ذکر میفرمایند : اول : معرفت قلبی ، به این معنا که دل خویش را با اعتقاد به اصول دین پیوند بزند ، دوم : اقرار زبانی ، به این معنا که به شهادتین ( شهادت به وحدانیت خداوند و شهادت به نبوت پیامبر صلی الله علیه و آله ) و فروع و شاخه های آن با زبان اعتراف کند ، سوم : با اعضا و بدن خویش به واجبات الهی مثل نماز ، روزه ، حج و غیره عمل کند (3)
  • شرک را هم به دو نوع تقسیم کرده اند : (4)
  • شرک بزرگ و آن شریک قائل شدن برای خداوند است ، خداوند در قرآن می فرماید : همانا کسانی که گفتند : عیسی پسر مریم ، خداست ، کفر ورزیدند ؛ در حالیکه مسیح به بنی اسرائیل گفت : خدا را بپرستید ، که پروردگار من و شماست ، همانا کسیکه به خداوند شرک ورزد ، خداوند بهشت را برای او تحریم می کند و جایگاه او دوزخ است و هیچ یار و یاوری برای او نخواهد بود (5)
  • و شرک کوچک و آن به این معنا است که در کارهای خود همراه با خدا ، دیگران را نیز در نظر داشته باشد مانند آنچه در ریا و نفاق وجود دارد ، خداوند در قرآن می فرماید : " و بیشتر آنان به خدا ایمان نمى‏آورند مگر اینکه در حالت شرک قرار دارند " (6)
  • این آیه، هم شامل حال مشرکان عصر پیامبر اسلام مى‏شود که در عین حال که خداى واقعى را قبول داشتند بتها را شریک او مى‏دانستند و هم شامل حال مسلمانانى مى‏شود که به خدا و پیامبر او ایمان دارند ولى ایمان آنها سست است و کارهاى شرک آمیز انجام مى‏دهند و مثلًا در نماز خود ریا مى‏کنند یا دیگران را در زندگى خود مؤثر مى‏دانند. شرک از نوع اول را شرک جلى یا شرک آشکار و شرک از نوع دوم را شرک خفى یا شرک پنهان مى‏نامند. (7)

-----------------------

1- فَرَضَ اللَّهُ الْإِیمَانَ تَطْهِیراً مِنَ الشِّرْک ( نهج‏ البلاغة حکمت 252(صبحی ‏الصالح)، صفحه ‏ى 512

2- وَ سُئِلَ عَنِ الْإِیمَانِ-  فَقَالَ الْإِیمَانُ مَعْرِفَةٌ بِالْقَلْبِ-  وَ إِقْرَارٌ بِاللِّسَانِ وَ عَمَلٌ بِالْأَرْکَانِ ( نهج ‏البلاغة حکمت 227 (صبحی الصالح)  صفحه ى 508)

3-توضیح ‏نهج ‏البلاغة، ج 4    ، صفحه ‏ى 366

4-  المفردات فی غریب القرآن، ص: 452

5-مائده/72

6-یوسف/106

7-تفسیر کوثر، ج‏5، ص: 463

 


[ جمعه 99/9/21 ] [ 11:29 عصر ] [ m.f ]
   1   2   3      >
درباره وبلاگ
موضوعات وب
امکانات وب
بازدید امروز: 496
بازدید دیروز: 34
کل بازدیدها: 150874