45-آیا دعا کردن در حق دیگران ، کاری اخلاقی است ؟
پاسخ :
- دعا که به معنای درخواست حاجت از خداوند است ، دارای جنبه های مختلفی است ؛ نخستین چیز دردعا ارتباطی است که بنده با آفریننده خویش برقرار می کند و این ارتباط و درخواست از خداوند ، عبادت محسوب می شود ، در روایتی از امام باقر علیه السلام دعا را برترین عبادت معرفی نمودند (1) ، جنبه ی دیگری که در دعا کردن به ویژه برای دیگران وجود دارد ، نیّت خیرخواهی داشتن است به این معنا که دعا کننده از خداوند خیر و خوبی را برای دیگری طلب می کند ، و همانگونه که گفته شده خیردیگران را خواستن ، عملی اخلاقی محسوب می شود ، در نتیجه می توان گفت : دعا کردن و در خواست از خداوند ضمن اینکه عملی عبادی به شمار می آید ، روح تواضع و فروتنی در برابر خالق را در انسان زنده نگاه داشته و هنگامیکه در حق دیگری نیز دعا می کند نوعی خیرخواهی و عملی اخلاقی نیز محسوب می شود .
-----------------
1-أَفْضَلُ الْعِبَادَةِ الدُّعَاء (وسایل الشیعه ج 7 ص 30)
44-خوش بینی چه رابطه ای با خیرخواهی دارد ؟
پاسخ :
- خیرخواهی یک امر مطلوب و پسندیده از نظر اخلاقی می باشد ، و بر اساس آن فردی که از چنین ویژگی برخوردار است ، از نظر درونی ، نیّت و انگیزه ای نیک و پسندیده ای نسبت به دیگران دارد و چه بسا قصد و اراده ی نیکی نمودن به دیگران را نیز داشته باشد ، و از جنبه ی بیرونی در عمل تلاش می کند ، خیری را به دیگران برساند ، فردی که خیر خواه است ، اگر اتفاق نیک و پسندیده ای برای دیگران رخ دهد از آن خوشحال می شود و حتی برای دیگران آرزوی خیر و خوبی دارد و می توان گفت : راهنمایی و ارشاد ، مشورت دادن و یا دعا کردن در حق دیگران نیز نوعی خیرخواهی برای آنان است .
- البته شاید نتوان گفت هر نوع خوش بینی به خیرخواهی می انجامد ولی حداقل می توان گفت : افرادی که خوش بین هستند ، آمادگی بیشتری برای خیر خواهی دارند ، همانگونه که می توان گفت: افرادی که بد بین هستند آمادگی کمتری برای خیرخواهی نسبت به دیگران دارند .
43-بد خواهی چه رابطه ای با بدبینی دارد ؟
پاسخ :
- همانگونه که گفته شد بدبینی ، ذهنیّت منفی داشتن به اشخاص یا کارها و موضوعات می باشد ، امّا نمی توان گفت هر کس که به فردی بدبین است ، بد خواه او نیز می باشد ، زیرا ممکن است فردی به دیگری خوش بین نباشد ولی بد او را نیز نخواهد ، گرچه ممکن است این دو موضوع در فردی جمع شود ، به این معنا که هم به فردی بدبین باشد و هم بد او را بخواهد . هر چند که هر دو موضوع(بدبینی و بدخواهی) از نظر اخلاقی امری ناپسند و نکوهیده است . بد خواهی نیز جنبه های مختلف دارد ، گاه فقط آرزوی زیان دیدن فردی را دارد ، گاه از زیان دیدن دیگران خوشحال و خرسند می شود ، و گاه برای زیان دیدن دیگران ، دست به اقدامی عملی می زند . البته باید توجّه داشت بد خواهی می تواند ریشه هایی چون بد بینی ، سوء ظن ، حسادت و کینه جویی داشته باشد .
42-بد بینی چه رابطه ای با سوء ظن دارد ؟
پاسخ :
- در مباحث اخلاقی سوء ظن و گمان بد ، گاه در مورد خداوند بکار برده شده و گاه در مورد مردم ؛ به عنوان نمونه صفات ناپسندی چون : ترس ، حرص و بخل ، ریشه در گمان بد به خداوند دارد (1)، زیرا کسیکه به وعده های الهی ایمان داشته باشد و بر خداوند اعتماد نماید ، نگرانی و ترس او کاهش می یابد ، و اگر به روزی رسان بودن خداوند باور کند ، دیگر حرص نمی زند ، و اگر بداند ، خداوند به مال و دارایی او خیرو برکت می دهد از انفاق مال خود درراه خداوند بخل نمی ورزد .
- گمان بد در مورد مردم ، به این معنا که انسان در مورد آنان بدون دلیل و مدرک و فقط بر اساس حدس و گمان ، افکار نادرستی داشته باشد ، امام علی علیه السلام می فرمایند : کسیکه (حالت) بدگمانی بر او غالب شود ، با دوستانش ، صلح وسازش نخواهد داشت (2) یا اینکه می فرماید : همنشینی با بدان موجب می شود ، انسان نسبت به نیکان ، بد گمان شود (3)
- بد بینی و گمان بد ، رابطه ی نزدیکی با یکدیگر دارند ، زیرا گمان بد بردن به دیگران از افکار بد و ناپسند ، نشأت می گیرد ، و یکی مقدمه ی دیگری می باشد ، اما بد بینی علاوه بر اینکه نسبت به افراد تحقق دارد ، در رابطه با موضوعات و کارها نیز مصداق پیدا می کند ، به این معنا که ممکن است انسان نسبت به انجام کاری دید خوبی نداشته باشد، لذا بد بینی دایره ی وسیع تری را شامل می شود .
----------------
1-رک : نهج البلاغه(صبحی الصالح) ص 429
2- من غلب علیه سوء الظن لم یترک بینه و بین خلیل صلحاً (غرر الحکم ص 264)
3- صحبة الأشرار توجب سوء الظن بالأخیار(غرر الحکم ص 431)
41-چگونه می توان بدبینی را درمان نمود ؟
پاسخ :
- بد بینی مانند هر بیماری اخلاقی نیازمند درمان است و در هر درمانی ، به علل و زمینه های پدید آمدن آن توجّه می شود ، نخست باید دانست بد بینی مقوله ای ذهنی و فکری در انسان است ، لذا افراد بد بین ، تفکّر و ذهنیت منفی نسبت به دیگران و موضوعات مختلف دارند ، و هنگامیکه این پدیده بر ذهن انسان غالب شود ، کمتر چیزی از نظر چنین افرادی خوب و مثبت جلوه می کند ، و حالت قبول و پذیرش آنان نسبت به امور مختلف اندک بوده و به سختی با دیگران ارتباط بر قرار می کنند .
- برای درمان بدبینی ، پذیرش بدبین بودن از سوی خود فرد ، نخستین گامی است که برداشته می شود ، زیرا اگر فردی عیب خود را نپذیرد ، عزم و اراده ای برای برطرف کردن آن نخواهد داشت ، در مرحله ی بعد ، چنین فردی باید تلاش کند نگاه مثبت به امور را درخود تقویت نماید ، به این معنا که در کنار جنبه های منفی یک موضوع ، به خوبی ها وجنبه های مثبت آن نیز فکر کند ، البته باید توجّه داشت همنشینی با افراد بد بین که همیشه از هر موضوعی اشکال می گیرند ، در روحیه ی انسان تأثیر نامطلوبی خواهد داشت لذا شایسته است که با افرادی نشست و برخاست نمود که منطقی فکر می کنند و به جنبه های مثبت موضوعات نیز توجّه دارند .
- نکته ی مهم دیگر تلاش مستمرّ و پیگیری جدّی برای برطرف کردن عیب و نقص است ، زیرا عیوب اخلاقی همانگونه که در طول زمان در رفتار و اخلاق انسان شکل می گیرد ، در برطرف نمودن آن نیز، نیازمند زمان هستیم به خصوص اگر در انسان به صورت عادت نیز در آمده باشد .
40-آیا خوش بین بودن ، نوعی ساده لوحی است ؟
پاسخ :
- خوش بین به فردی اطلاق می شود که به جنبه های مثبت امور نگاه می کند ، و به همه کار با نظر خوب می نگرد و در مقابل ، فرد بد بین است که به همه چیز با نظرِ منفی نگاه می کند ، امّا ساده لوح به کسی گفته می شود که زود باور و ساده اندیش است ، به تعبیردیگر ساده لوح کسی است که قدرت تجزیه و تحلیل امور را ندارد و نگاهی سطحی به امور دارد و از این جهت ممکن است دچار فریب یا زیان گردد ، البته باید توجّه داشت خوش بینی را می توان به خوشبینی منطقی و خوش بینی غیر منطقی تقسیم نمود ، و در جایی که این خوش بینی ، بجا و قابل قبول باشد (منطقی) ، قطعاً از نظر اجتماعی یک امرِ مطلوب و اخلاقی خواهد بود .
39-صداقت چه رابطه ای با مقوله ی ایمان در انسان دارد ؟
پاسخ :
- هنگامیکه انسان راست و درست بودن موضوعی را تصدیق کند و به آن اعتقاد پیدا نماید در اینجاست که ایمان در انسان تحقّق پیدا می کند ، لذا ایمان فرع تصدیق است ، و تصدیق از ریشه ی صدق گرفته شده است ، که به معنای راستن دانستن و گواهی به درستی و صحّت یک موضوع است ، به همین جهت است که انسان وجود خداوند را تصدیق نموده و به آن ایمان می آورد و رسالت پیامبران را پذیرفته و به وجود جهانی دیگر اعتقاد پیدا می کند که همه ی این ها ریشه در علم و اطمینان به صداقت پیامبران وآموزه های آنان و تصدیق و راست دانستن آنها از سوی پیروانشان خواهد داشت . و به همین جهت است که انسانِ مؤمن ، تلاش می کند برای کسب رضایت خداوند و تقرّب یافتن به او ، صداقت را در زندگی پیشه ی خود سازد .
38-وفا داری چگونه با صداقت در انسان ، ارتباط پیدا می کند ؟
پاسخ :
به کسی وفادار گفته می شود که به عهد وپیمان و قول وقراری که با دیگران بسته است ، پایدار باشد و از آن دست برنداشته و آن را کنار نزند ، لذا به کسی که پیمان خود را می شکند و عهد خود را نادیده می گیرد ، خیانتکار اطلاق می شود ، و همانگونه که خیانتکار، رفتاری بر خلاف اعتماد دیگران انجام می دهد ، وفادار، عملی هماهنگ با اعتماد دیگران بجا می آورد و این چیزی جز صداقت و راستی و درستی نمی باشد ، از اینجاست که وفا داری لازمه ی صداقت در انسان است ، امام علی علیه السلام می فرمایند : وفا با صدق و راستی همراه است (1)
--------------------
1-الوفاء توأم الصّدق (نهج البلاغه خطبه 41)
37-آیا صداقت فقط مربوط به سخنان انسان می شود ؟
پاسخ :
- همانگونه که گفته شد ، صداقت به معنای مطابقت ظاهر با باطن و واقعیت می باشد ، بنابراین اگرانسان در ظاهر خوب جلوه کند ولی در باطن خوب نباشد ، صداقت تحقّق پیدا نخواهد کرد ، حال این صداقت در سخنان انسان باشد یا صداقت در رفتار انسان باشد ، لذا اگر کسی در ظاهر ، خود را فرد نیکوکاری جلوه دهد که در واقع اینگونه نیست و باطن او با ظاهر او متفاوت باشد ، او رفتاری صادقانه نداشته است ، و چنین رفتاری نه تنها در دنیای او تأثیر نا مطلوبی بر جای می گذارد ، در جهان آخرت نیز باعث زیان او خواهد شد ، لذا در روایت وارد شده است : کسیکه ظاهر او بهتر از باطنش باشد ، نامه ی اعمال او سبک می باشد و هر کس باطن او بهتر از ظاهرش باشد ، نامه ی اعمال او سنگین خواهد بود . (1)
----------------
1- من کان ظاهره أرجح من باطنه خف میزانه و من کان باطنه أرجح من ظاهره ثقل میزانه (إرشادالقلوب ج 1 ص 188)
36-راستگویی چه نقشی در زندگی انسان خواهد داشت ؟
پاسخ :
- به کسی راستگو گفته می شود که سخنش با واقعیت مطابقت داشته ، و بر خلاف واقعیت سخن نگوید ، کسیکه به راستگویی شناخته می شود ، فرد مورد اعتمادی خواهد بود و از این جهت ، مردم به سخن او اطمینان پیدا می کنند ، علاوه بر اینکه مردم او را فردی دورو و دو چهره ندانسته و می دانند کارهایی که او انجام می دهد از روی تظاهر و خود نمایی نمی باشد ، از این رو او را به خلوص نیّت می شناسند ، از این جهت است که اخلاص لازمه ی صداقت در انسان است و فرد با اخلاص هیچگاه اهل خیانت وفریبکاری نبوده بلکه به یکرنگی و وفاداری شناخته می شود .