دعای هشتم صحیفه سجادیه
(5)
اللَّهُمَّ إِنی أَعُوذُ بِک مِنْ .......... وَ قِلَّةِ الْقَنَاعَةِ
خداوندا من از قناعت اندک( خویش) به تو پناه می آورم
نیاز به قناعت بیشتر!
- برخی گفته اند : قناعت به معنای بسنده کردن به آن چیزی است که دراختیار انسان است، و این بسنده کردن در دو حالت برای انسان تصور می شود : یکی در حالت فقر و یکی در حالت ثروت ، بنابراین قناعت نمودن مربوط به زمانی نیست که انسان از نظر داشته های مادی دستش خالی است ، بلکه قناعت در حالتی که آدمی از نظر اقتصادی در وضعیت خوبی نیز به سر می برد قابل تصور است ، به تعبیر دیگر قناعت را می توان نوعی مدیریت اقتصادی در زندگی دانست که بر اساس آن انسان از ریخت و پاش و اسراف پرهیز می نماید.
- از سوی دیگردر قناعت کردن همیشه نوعی آینده نگری و عاقبت اندیشی نیز وجود دارد ، و باتوجّه به آن فرد قانع ، پیش بینی می کند که اگر با بی نظمی و دلبخواهی بخواهد هزینه کند در آینده دچار مشکل و بحران اقتصادی خواهد شد که به دنبال خود با سختی های مادی ومعنوی فراوانی روبرو می گردد که عبور از آن به آسانی صورت نمی پذیرد ، البته باید توجّه داشت ، قناعت تنها در باره ی امور مادی و اقتصادی نیست ، و انسان می توان در همه ی مسائل زندگی به نوعی قانع باشد ولی هنگامیکه از قناعت سخن به میان می آید بیشتردر مورد امور مادی بکار برده می شود.
- از جهت دیگر قناعت را می توان جزء فضائل اخلاقی به شمار آورد ، که در کنار آن ، اخلاق پسندیده ی دیگری چون رضایت مندی و شکر گذاری نیز وجود دارد ، هر چند به نظر می رسد احساس رضایت ، پایه و اساس برای صفت قناعت در انسان باشد ، و هنگامیکه انسان در زندگی فردی راضی باشد خواه نا خواه به دنبال آن شکر گزاری و سپاسگزاری نیز تحقّق پیدا خواهد نمود .