سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نکته های معنوی

 

 امام علی علیه السلام

بدترین ستم ، ستم به فردی است که ناتوان است

ظلم الضعیف افحش الظلم

نهج البلاغه

  • در هر ستمی حقی از فردی که مورد ستم گرفته شده از بین می رود و نادیده گرفته می شود ، که در این صورت به فرد ستمکار ظالم و به فرد ستم دیده  مظلوم گفته می شود ، کسانی که به آنان ستم می شود یا می توانند ازحق خود دفاع کنند و یا از گرفتن حق خود به دلایلی نا توانند ، این ناتوانی تنها جنبه ی جسمی ندارد ، بلکه به شرایط فرد ستم دیده بر می گردد ، یعنی هر چند فرد ستم دیده از نظر جسمی ضعیف نباشد اما در شرایطی است که نمی تواند حق خود را از ستمکار باز ستاند .
  • حال فرق نمی کند این ستم در مسائل جزئی باشد و یا در مسائل بزرگ و مهم ، گرچه در مسائل مهم وحیاتی شدّت ظلم بیشتر خواهد بود وتاثیربدتری را بر جای می گذارد ، این ظلم می تواند جنبه های مختلفی داشته باشد ، از جمله ظلم حیثیتی که آبروی فردی را ببرند ، یا از فردی که نا آگاه است در مواردی سوء استفاده نمایند ، یا از فرد نیازمندی برای منافع شخصی  ، بهره جویی نموده و حق و حقوق او را بطور کامل در اختیار او قرار ندهند .  

پرسش : چرا ستم نمودن به ناتوان بدترین نوع ستم است ؟

پاسخ : ستم از هر نوعی چه کوچک وچه بزرگ رفتار غیر اخلاقی وناپسند است ، ولی ستم به فردی که نمی تواند به هر دلیلی از خود دفاع کند و حق خود را بگیرد بدتر است و این ناتوانی می تواند جنبه ی مالی واقتصادی داشته باشد می تواند جنبه ی جسمی داشته باشد یا به علت شرایطی باشد که فرد در آن شرایط ، قدرت بر گرفتنِ حقِ خود را ندارد

 


[ چهارشنبه 98/5/30 ] [ 10:58 عصر ] [ m.f ]

 امام علی علیه السلام

غذای حرام ، بد غذایی می باشد

بِئْسَ الطَّعَامُ الْحَرَام

نهج البلاغه

  • امروزه به اثبات رسیده که غذایی را که انسان تناول می کند ، در جسم و روح و روان او تاثیر گذار است ، از این رو به خوردن غذای پاک و سالم توصیه شده است ، این پاکی و سلامت ، شامل جنبه های مادی ومعنوی ، هر دو می گردد ، گرچه گروهی فقط بر جنبه های قابل مشاهده ی مادی آن تأکید ورزیده  و از تاثیر مثبت و منفیِ معنویِ آن غفلت می ورزند .
  • غذای حرام شامل چیزهایی می شود که یا در اصل حرام است مثل گوشت خوک ، یا حلالی که بنا به دلیلی ، حرام شده مانند گوشت حیوانی که ذبح شرعی نشده است ، یا خوردن غذایِ حلالی که از راه دزدی بدست آمده است ؛  در هر صورت استفاده از چنین غذاهایی روح انسان را آلوده نموده و مانعی برای رشد معنوی انسان ، مانع استجابت دعا و تاثیر بدی در نسل انسان بر جای می گذارد .
  • علاوه بر اینکه در برخی از موارد ، بدست آوردن غذای حرام از راه های غیر قانونی و غیر مشروعی صورت می گیرد که لازمه ی آن ارتکاب چندین گناه وخطا است و بار انسان را سنگین تر می گرداند .

پرسش : چرا غذای حرام ، بد غذایی است ؟

پاسخ : بد بودن غذای حرام ، به علت تاثیری است که این غذا بر روح ، رفتار و اخلاق انسان ، می گذارد . و نتیجه ی بدی را در دنیا و آخرت برای انسان در بر خواهد داشت . 

 


[ سه شنبه 98/5/29 ] [ 12:24 عصر ] [ m.f ]

 

 امام علی علیه السلام

از انجام عملی که اگر در باره ی آن از تو سؤال کنند آن را انکار نموده و از آن پوزش می طلبی ، بر حذر باش

وَ احْذَرْ کُلَّ عَمَلٍ إِذَا سُئِلَ عَنْهُ صَاحِبُهُ أَنْکَرَهُ وَ اعْتَذَرَ مِنْه

نهج البلاغه

  • معمولاً انسان ها برای رفتارهای خود معیار وچارچوبی دارند که بر اساس آن ، رفتاری را انجام داده و یا رفتاری را انجام نمی دهند ، در اینجا به یک معیار سازنده برای انجام عمل اشاره شده و آن معیاری است که بر اساس آن انسان قضاوتی را که دیگران نسبت به عمل او خواهند داشت ، مورد توجّه قرار داده و با توجّه به آن از انجام کاری پرهیز می کند .
  • مثلاً اگر فردی می خواهد در مورد کاری به دروغ متوسّل شود ، با خود فکر کند : اگر در آینده مردم از دروغ من با خبر شوند،هم آبرویم می رود و هم مجبور به عذر خواهی خواهم شد ، و یا اگر بخواهد به ناحق در اموال دیگران تصرف نماید ، با خود بیندیشد : اگر مردم از این موضوع با خبر شوند و من را مورد باز خواست قرار دهند ، یا باید انکار کنم که خود دروغی خواهد بود و یا باید به معذرت خواهی دچار شوم ؛ علاوه بر اینکه ممکن است این سؤال در جهان آخرت باشد که در آنجا انکار و عذر خواهی سودی نمی بخشد .

پرسش : آیا انسان می تواند بر اساس قضاوتی که مردم نسبت به عمل او خواهند داشت ، رفتار خود را تنظیم کند ؟

پاسخ : انسان می تواند بازتابِ اجتماعیِ عملی را که قرار است انجام دهد ، پیش بینی نموده و بر اساس آن رفتاری را انجام داده یا رفتاری را ترک نماید ، بنا براین اگر می خواهد عملی را انجام دهد که در آینده از آن خجالت خواهد کشید و مجبور به عذر خواهی می شود ، آن را ترک نماید . (چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی)

 


[ دوشنبه 98/5/28 ] [ 12:29 عصر ] [ m.f ]

امام علی علیه السلام

دوست وبرادرت را از روی خیر خواهی ، نصیحت نما ، خواه او را خوش آید یا بد آید

وَ امْحَضْ أَخَاکَ النَّصِیحَةَ حَسَنَةً کَانَتْ أَوْ قَبِیحَة

نهج البلاغه

  • انسان در روابط اجتماعی خود دوستانی پیدا می کند ، که زمانی را با یکدیگر در ارتباط بوده و از رفتار ، افکار واسرار یکدیگر با خبر می شوند ، دوستی فقط برای گذراندن وقت وسرگرم شدن نمی باشد ، بلکه دوستان نسبت به یکدیگر وظایفی پیدا می کنند که از جمله آنها نصیحت کردن دوست است .
  • نصیحت در واقع از خیر خواهی برمی خیزد و نصیحت کننده ، نفع و سود کسی را که نصیحت می کند در نظر دارد ، طبیعی است که برخی از نصیحت ها برای دوست خوشایند است وبرخی از پند واندرزها برای او نا خوشایند است ولی هنگامیکه از روی خیر خواهی باشد و قصد نصیحت کننده آن است که دوست خود را متوجّه زیانی نماید ، که او را تهدید می کند ، این نا خوشایندی در برابر سودی که از نصیحت به او می رسد ، چندان مهم نخواهد بود .
  • فرض کنید دو دوست می باشند به نام الف و ب ، و ب با فردی به نام ج در ارتباط است که از نظر عقل یا عرف یا شرع برای او زیان بار است ، الف ، دوست خود ب را از ارتباط با ج بر حذر می دارد ، ولی ب از این نصیحت الف ، ناراحت می شود ولی بالاخره به خود می آید و دست از ارتباط با ج بر می دارد ، وخود را از ضرر ارتباط با او ، نجات می دهد . 

پرسش : مقصود از نصیحت خیر خواهانه ی دوست ، چیست ؟

پاسخ : مقصود آن است که آنچه را به نفع و سود اوست در قالب نصیحت به او بگویی ، هر چند این نصیحت برای دوست تو خوشایند نباشد ، زیرا قصد تو آن است که او را متوجه زیانی که او را تهدید می کند ، بگردانی 


[ یکشنبه 98/5/27 ] [ 12:23 عصر ] [ m.f ]

امام علی علیه السلام

از آنچه آمده (اتفاق افتاده) برای آنچه نیامده (هنوز اتفاق نیفتاده) ، راهنمایی بگیر ، چون کارها شبیه یکدیگرند

استدلّ على ما لم یکن بما قد کان فإنّ الأمور أشباه

نهج البلاغه

  • اتفاقات گذشته و آینده گرچه از یک نظر با یکدیگر متفاوت هستند ولی از نظری دیگر با یکدیگر شباهت دارند و از یک الگو و روش تبعیت می کنند ، از سوی دیگر یک انسان در این دنیا به اندازه ای فرصت ندارد که همه چیز را خود به تنهایی تجربه نماید ، لذا می تواند از گذشته ای که دیگران تجربه کرده اند ، استفاده کند و خود تجربه های جدیدی پیدا نماید .
  • این تجربه شامل تمام تجربه های مثبت ومنفی و خوب و بد می شود ، به این معنا که از تجربیات خوب در زندگی خود استفاده نموده و زندگی و برنامه های خود را بهبود بخشد ، واز تجربیات بد عبرت گیرد واشتباهی را که دیگران انجام دادند ، او انجام ندهد ، در این صورت است که هم از فرصت های خود استفاده کرده و هم عمر خود را ضایع نکرده است .
  • این تجربیات شامل مسائل علمی ، اجتماعی ، فرهنگی ، اخلاقی ، خانوادگی و ... می شود ، که می توان از اندوخته های دیگران بهره برد ، واندوخته های جدیدی را به آن اضافه نموده و به همین صورت  آن را به دیگران انتقال داد ، تا دیگران نیز از آن بهره مند شوند .

پرسش :کارهایی که در گذشته اتفاق افتاده ، چه نسبتی با کارهایی که در آینده اتفاق می افتد ، دارد ؟

پاسخ : گذشته و آینده گرچه از جنبه هایی با یکدیگر متفاوت هستند ولی می توانند شیوه و روش یکسانی داشته باشند ، مثلاً برای رسیدن به یک هدف باید برای آن برنامه وطرحی وجود داشته باشد و در کنار آن تلاش و کوششی لازم است تا به هدف رسید ، این موضوع در هرکاری چه در گذشته و چه در آینده جریان دارد .

 


[ شنبه 98/5/26 ] [ 10:6 صبح ] [ m.f ]

 

 امام علی علیه السلام

همراه و دوست همچون خویشاوند است

وَ الصَّاحِبُ مُنَاسِب

نهج البلاغه

  • انسان از آغاز تولد دارای خویشاوندانی است که در انتخاب آنان نقشی نداشته است امّا در کنار آنان زندگی نموده وبا آنها در ارتباط است ، علاوه برخویشاوندان ، انسان با افراد دیگری نیز همراه و همدم است که خویشاوند او نمی باشند ولی با آنان در زندگی ارتباط خواهد داشت و چه بسا ، با آنان رابطه ی نزدیک تری داشته باشد
  • در هر صورت همانگونه که انسان در ارتباط با خویشاوندان خود ، وظایف وحقوقی دارد ، در رابطه با دوست وهمراه وهرکسی که با او ارتباطی دارد نیز دارای حقوق و وظایفی می باشد که شایسته است از آن با خبر بوده و آن را مورد توجّه قرار دهد ،در غم وشادی با او همراهی نماید و در مشکلات به اندازه ی توان خود او را یاری رساند ، جویای احوال او باشد و از آنچه به نفع اوست دریغ نورزد ، وضرر وزیان را از او دور نماید

پرسش : مقصود از اینکه دوست وهمراهِ انسان ، همانند خویشاوند است چیست ؟

پاسخ : مقصود آن است که همراهِ انسان مانند خویشاوند می باشد که دارای حقوق و وظایفی است که لازم است آنها را مورد توجه قرار داده ونسبت به آن بی تفاوت نباشیم

 


[ جمعه 98/5/25 ] [ 8:28 عصر ] [ m.f ]

 

 امام علی علیه السلام

خواهش های نفسانی ، با نابینایی شریک است

وَ الْهَوَى شَرِیکُ الْعَمَى

نهج البلاغه

  • هوا وهوس هنگامیکه بر عقل ومنطقِ انسان غلبه پیدا نماید ، قدرت تشخیصِ درست را از انسان سلب نموده ، و او را در مسیری که می خواهد قرارمی دهد ، و گاه مسیر نادرست را برای انسان ، درست وصحیح جلوه می دهد .
  • هوا وهوس را می توان به عاشق دلباخته ای تشبیه نمود که چنان به محبوبِ خود ، دل سپرده است که عیب های او را نمی بیند و نصیحت صادقانه ی دیگران را در باره ی محبوبِ خویش نمی شنود و نمی پذیرد ، در اینجاست که در صورت رسیدن به او و پس از مدتی که هیجان او فروکشید ، تازه می فهمد که چه اشتباهی کرده است .
  • از این جهت خواهش های نفسانی چون فرد نابینایی می ماند که راه را نمی بیند ونمی شناسد و به گفته ی دیگران نیز توجّه نمی کند ، وبه همین جهت از مقصد خود ، دور می افتد .

پرسش : چرا هوی وهوس شریک نابینایی می باشد ؟

پاسخ : زیرا نابینا بودن و خواهش های نفسانی در یک چیز با یکدیگر مشترک می باشند ، وآن ندیدن راه و عدم تشخیص مسیر است مگر اینکه به راهنمایی دیگران توجّه نمایند .

 


[ پنج شنبه 98/5/24 ] [ 11:42 صبح ] [ m.f ]

 

امام علی علیه السلام

کسیکه راه میانه را رها نماید ، (و دچار افراط و تفریط گردد) ستم نموده است

مَنْ تَرَکَ الْقَصْدَ جَار

نهج البلاغه

  • کسیکه قصد رفتن به جایی را دارد ، و برای رفتن به آنجا یک راه وجود داشته باشد که او را به مقصد برساند ؛ و چنین شخصی بجای پیمودن آن مسیر به راه دیگری برود ، از مقصد خویش باز می ماند ، این مثال در تمام موضوعاتی که برای راه یافتن به آن مسیرِ صحیحی وجود داشته باشد و او مسیری بر خلاف آن بپیماید ، مصداق خواهد داشت .
  • مثلاً اگر کسی بخواهد شغل و در آمد حلالی داشته باشد ، هم راه های مشروع و درستی وجود دارد و هم راه های نامشروع ونادرستی ، اگر او از راه مشروعی ، کسب در آمد نمود ، راه درست را پیموده و اگر از راه نامشروعی ، کسب در آمد نماید ، راه نادرست را پیموده و بر خود و یا دیگران ستم نموده است .
  • یا اگر کسی نیاز به داشتن همسری دارد ، اگر از راه مشروع و حلال برای خود همسری برگزیند ، راه اعتدال را پیموده و اگر نیاز خود به همسر را از راهی نا مشروع ، برطرف کند ، به خود و دیگری ستم روا داشته است ، واگر هم بر نیاز خود سرپوش گذارد و خود را سرکوب نماید ، راه تفریط را پیموده و آن نیز بر خلاف راه اعتدال خواهد بود .

پرسش : چرا کسیکه از راه میانه فاصله گیرد ، ستم نموده است ؟

پاسخ : زیرا مقصود از راه میانه، راه درست ومعتدلی خواهد بود که از افراط وتفریط به دور باشد ، و کسیکه دچار افراط وتفریط شده باشد ، یا بر خود و یا بر دیگران ستم روا داشته است .

 


[ چهارشنبه 98/5/23 ] [ 11:32 عصر ] [ m.f ]

 

 

امام علی علیه السلام

هنگامیکه غم و اندوهی بر تو وارد می شود ، با صبری محکم و یقینی نیکو ، آن را از خود دور ساز

اطْرَحْ عَنْکَ وَارِدَاتِ الْهُمُومِ بِعَزَائِمِ الصَّبْرِ وَ حُسْنِ الْیَقِین

نهج البلاغه

  • زندگی دنیا با سختی ها، ناملایمات و ناکامی هایی ، همراه است وهمیشه دنیا بر وفق مراد انسان نمی باشد، اولین واکنش انسان در برابر این سختی ها ، غم واندوهی است که از او آشکار می شود ، این اندوه به مرور زمان حالتِ نارضایتی و ناخرسندی را در انسان پدید می آورد .
  • طبیعی خواهد بود که انسان برای برطرف شدن اندوه خود ، چاره ای اندیشیده و تلاشی انجام دهد ، در اینجا شکیبایی ورزیدن به عنوان اولین راه حل معرفی شده ، زیرا برای برطرف شدن هر مشکلی اگر انسان صبر خود را از دست دهد ، چه بسا مشکل او سخت تر شده و علاج آن پیچیده تر شود ، لذا باید با صبوری به دنبال چاره باشد .
  • دومین راه حل در اینجا یقین معرفی شده ، زیرا هر اتفاقِ تلخ وشیرین در زندگی انسان ، حکمت ومصلحتی دارد (1)که فقط افرادی که از اعتقاد ویقینی نیکو بهره مند هستند می توانند در برابر آن شکیبا بوده  وعلاوه با داشتن چنین یقینی انسان می تواند تسلّی خاطر پیدا نماید(2) و با صبر و شکیبایی دوران اندوه خود را سپری نماید .

____________________

1-شرح ‏نهج ‏البلاغه (ابن‏ میثم) ج 5 صفحه‏ ى 57

2- توضیح‏ نهج‏ البلاغة، ج 4 ، صفحه‏ ى 78  

پرسش : چگونه صبر ویقین باعث برطرف شدن اندوه انسان می گردد ؟

پاسخ : انسان با شکیبایی در هنگام اندوه می تواند به دنبال راه چاره بوده و با بی صبری مشکلات خود را نمی افزاید و با یقین به اینکه هر اتفاقی برای او می افتد ، حکمتی دارد بهتر می تواند شکیبایی ورزیده و دوران اندوه خود را پشت سر گذارد

 


[ سه شنبه 98/5/22 ] [ 11:42 عصر ] [ m.f ]

 امام علی علیه السلام

چنین نیست که هرکس ، تیری بیندازد به هدف بخورد

لیس کلّ من رمى أصاب

نهج البلاغه

 

  • تجربه ی تاریخی بشر ثابت کرده است که همیشه انسان در رسیدن به اهداف خود با موفقیت روبرو نبوده و گاه شکست را نیز تجربه کرده است ، از این رو این انتظار که همیشه انسان در رسیدن به اهدافی که دارد باید با موفقیت روبرو شود ، بر خلاف واقعیت خواهد بود ، هرچند که برای رسیدن به هدف خود تلاش بسیاری نیزکرده باشد .
  • چنین نگاهی باعث می شود که انسان ، ضمن تلاش در زندگی ، واقع بین نیز بوده و شکست ها ، موجب نگردد از اهداف ارزشمندی که در زندگی دارد دست بردارد ، زیرا همیشه تیری که پرتاب می شود به نشانه نمی خورد ، این واقع بینی به انسان کمک می کند ، انسان برای رسیدن به هدف ، به توانایی های خود بهتر بیندیشد و امکان رسیدن به هدفی را که دارد درست بررسی نموده و به موانع شکست خود نگاه دقیق تری بیندازد .

پرسش : مقصود از اینکه گفته می شود : هر تیری به نشانه برخورد نمی کند چیست ؟

پاسخ : مقصود آن است که انسان در زندگی واقع بین بوده و اگر با شکستی روبرو شد ، انگیزه او برای تلاش و رسیدن به هدفی که دارد از بین نرود 

 


[ سه شنبه 98/5/22 ] [ 12:59 عصر ] [ m.f ]
   1   2   3      >
درباره وبلاگ
موضوعات وب
امکانات وب
بازدید امروز: 37
بازدید دیروز: 34
کل بازدیدها: 150415