سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نکته های معنوی

 104-چرا تواضع ، موجب شرافت و بزرگی انسان است ؟

پاسخ :

  • امام علی علیه السلام در حکمت 113 نهج البلاغه ، هیچ شرافتی (حَسَبی) را همچون فروتنی نمی دانند (1) ، زیرا حَسَب به شرافت و فضیلتی اطلاق می شود که انسان ، خود آن را کسب کرده باشد ، در مقابل نَسَب که به امتیازی اطلاق می شود که از طریق پدر و نسل گذشته به او رسیده باشد (2) ، بدون اینکه خود آن را بدست آورده باشد ، بنابر این بدیهی خواهد بود که اگر فردی بر اثر شناخت و معرفت ، یکی از فضائل اخلاقی را کسب نماید از ارزش اخلاقی بالاتری برخوردار خواهد بود و موجب سنگین شدن نامه ی اعمال انسان در قیامت خواهد شد ، در روایتی است که مردی با سلمان فارسی به نزاع پرداخت ، و از سلمان پرسید تو کیستی ؟ سلمان پس از اینکه خود را معرفی نمود ، به آن مرد گفت : امّا آغاز من و تو ، نطفه ای پست و پایان من و تو جسمی خواهد بود که می گندد ، امّا در قیامت ( قضیه فرق می کند) هر کس میزان اعمالش سنگین باشد ، شریف و بزرگوار است و هر کس میزان اعمالش سبک باشد خوار و بی مقدار خواهد بود (3)

-----------------------

1-ِ وَ لَا حَسَبَ کَالتَّوَاضُع(نهج ‏البلاغة (صبحی ‏الصالح)   صفحه‏ ى 488  )

2-شرح ‏نهج..(السید عباس ج 5   صفحه‏ ى 291 

3-بهج ‏الصباغة  ج 14  صفحه‏ ى 263     


[ یکشنبه 99/11/19 ] [ 9:56 عصر ] [ m.f ]

 

 103-در نهج البلاغه ، رابطه ی ایمان با حیاء و صبر ، چگونه توصیف شده است ؟

پاسخ :

  • امام علی علیه السلام در حکمت 113 نهج البلاغه ، هیچ ایمانی را همچون حیاء و صبر نمی دانند (1) ، حیاء که حالتی باز دارنده در وجود انسان می باشد که انسان را از کارهای زشت و حرام نگاه می دارد و صبر نیز نیروی مقاومتی در وجود انسان است که با آن می توان در برابر جاذبه ی گناه مقاومت نمود و با آن می توان در برابر مصائب و سختی ها شکیبایی ورزید و از خود بی تابی نشان نداد ، و نیز با آن می توان در برابر دشواری هایی که در اطاعت از خداوند ممکن است وجود داشته باشد صبر را پیشه خود ساخت (2) و این دو ویژگی یعنی حیاء وصبر از ثمرات و نتایج ایمان در وجود انسان است که با دارا بودن آندو ایمان انسان کامل می گردد . (3)

----------------------

1- وَ لَا إِیمَانَ کَالْحَیَاءِ وَ الصَّبْر(نهج ‏البلاغة (صبحی ‏الصالح)   صفحه‏ ى 488  )

2-توضیح ‏نهج ‏البلاغة  ج 4  صفحه‏ ى 315   

3-شرح ‏نهج‏ البلاغة(ابن ‏میثم)، ج 5 ، صفحه ‏ى 301

 


[ شنبه 99/11/18 ] [ 10:58 عصر ] [ m.f ]

 102-چرا هیچ عبادتی همچون ، انجام واجبات نمی باشد ؟

پاسخ :

  • واجبات به عباداتی اطلاق می شود که از سوی شارع مقدس ، الزامی در انجام آنها وجود دارد و انسان تا آنها را انجام ندهد تکلیف از دوش او برداشته نمی شود ، و اگر خداوند به انجام آنها الزام نمی کرد ، از سوی بسیاری از بندگان انگیزه ای برای انجام آنها وجود نداشت ، بنابراین واجب کردن بخشی از عبادات در حقیقت لطفی از سوی خداوند است که انسان ها از مسیر بندگی خارج نشوند ، هر چند برخی از انسان ها  با وجود تکلیف به انجام واجبات ، به علل مختلف از انجام آنها شانه خالی می کنند که به هر صورت مسئولیت و پیامدِ ترک عبادت گریبانگیر آنان خواهد شد ، لذا امام علی علیه السلام می فرمایند : هیچ عبادتی همچون انجام واجبات نمی باشد (1) ، لذا اگر کسی همه ی مستحبات را انجام دهد ولی واجبات را ترک نماید ، در حقیقت عابد نخواهد بود (2)

-------------------------

1- وَ لَا عِبَادَةَ کَأَدَاءِ الْفَرَائِض (نهج البلاغة (صبحی الصالح)  صفحه ‏ى 488 )

2-توضیح ‏نهج ‏البلاغة  ج 4  صفحه‏ ى 315  

 


[ جمعه 99/11/17 ] [ 8:42 عصر ] [ m.f ]

101-در نهج البلاغه ، رابطه ی علم با تفکّر ، چگونه توصیف شده است ؟

پاسخ :

  • می توان  دو نوع از علم و دانش را تصوّر نمود ، یکی علم و دانشی که فقط با حفظ کردن یک سری از متون و مطالبِ منقول در کتاب ها برای انسان حاصل می شود بدون اینکه برای بدست آوردن آنها اندیشه ای شده باشد و یکی علم و دانشی که برای تحصیل آن از اندیشه و فکر استفاده شده است (1) ، بدیهی خواهد بود علمی که با تفکّر برای انسان حاصل شده ، از ارزش بالاتری بر خوردار می باشد ، لذا امام علی علیه السلام میفرمایند : هیچ علم و دانشی همچون ( علم حاصل از)  تفکّر نمی باشد (2) به خصوص تفکّر در آیات و نشانه های خداوند در خلقت و آفرینش که انسان را با علم و حکمت الهی آشنا می کند .

----------------------

1-رک :شرح ‏نهج..(السید عباس) ج 5  صفحه ‏ى 291 

2-ِ وَ لَا عِلْمَ کَالتَّفَکُّر(نهج البلاغة (صبحی الصالح)  صفحه ‏ى 488 )


[ پنج شنبه 99/11/16 ] [ 11:5 عصر ] [ m.f ]

 

100-در نهج البلاغه ، رابطه ی زهد ، با حرام چگونه توصیف شده است ؟

پاسخ :

  • امام علی علیه السلام در حکمت 113 نهج البلاغه ، هیچ زهدی را همچون زهد در حرام ندانسته اند ، زهد که به معنای بی رغبتی و بی اعتنایی نسبت به چیزی می باشد (2) در اینجا به این معنا است که انسان مؤمن لازم است نسبت به آنچه از سوی خداوند تحریم شده بی رغبت باشد و خود را از آلوده شدن به آن دور نماید ، البته باید توجّه داشت رسیدن به چنین زهدی نیازمند خود سازی و تهذیب نفس است ، چون می توان دو نوع خودداری از حرام را تصور کرد ، یکی ، خودداری از حرام  با رغبت درونی به حرام ، و دیگر ، خودداری از حرام همراه با بی میلی و بی رغبتی به حرام ، هر چند انجام ندادن حرام در هر صورت مطلوب و واجب خواهد بود ولی کسی که به حرام بی اعتنا است در مقام بالاتری قرار گرفته است .

-------------------

1- وَ لَا زُهْدَ کَالزُّهْدِ فِی الْحَرَام (نهج البلاغة (صبحی الصالح)  صفحه ‏ى 488 )

2-لسان العرب  ج 3  ص196        

 


[ چهارشنبه 99/11/15 ] [ 11:27 عصر ] [ m.f ]

 

99-چرا در نهج البلاغه ، به لزوم پرهیز و خودداری از امور شبهه ناک توصیه شده است ؟

پاسخ :

  • امام علی علیه السلام در حکمت 113 نهج البلاغه ، هیچ تقوایی را همچون توقّف در برابر امور شبهه ناک نمی دانند (1) ، زیرا  مضمون روایتی این چنین است که ، امور سه گونه است : یا امری است که درستی آن آشکار است که لازم است از آن پیروی شود و یا امری است که نادرستی آن واضح است که لازم است از آن خود داری گردد و یا امری است که درستی و نادرستی آن نامعلوم و دچار شبهه است و نمی دانیم که حلال است یا حرام که لازم است آن را رها کنیم که مبادا ندانسته حرامی را انجام داده و از نظر معنوی دچار هلاکت شویم (2)

-----------------------

1-ِ وَ لَا وَرَعَ کَالْوُقُوفِ عِنْدَ الشُّبْهَة (نهج البلاغة (صبحی الصالح)  صفحه ‏ى 488 )   

2-کما اشیر إلیه فی النبوى المعروف قال علیه السّلام إنما الامور ثلاثة : أمر بیّن رشده فیتّبع، و أمر بیّن غیّه فیجتنب، و شبهات بین ذلک فمن ترک الشبهات نجى من المحرّمات و من أخذ بالشّبهات وقع فی المحرّمات و هلک من حیث لا یعلم. (منهاج ‏البراعة (الخوئی) ج 7   صفحه‏ ى 335 )    


[ سه شنبه 99/11/14 ] [ 11:24 عصر ] [ m.f ]

 

 

98-چرا در نهج البلاغه ، هیچ سودی همانند ثواب و پاداش الهی ، دانسته نشده است ؟

پاسخ :

در آغاز باید دانست که اعتقاد به ثواب و پاداش الهی فرع اعتقاد به جهان آخرت می باشد ، و ثوابی که خداوند در آخرت به مؤمنانی که عمل صالح انجام داده اند ، عطا می کند قابل مقایسه با سودها و پاداش های مادی دنیا نمی باشد ، زیرا سود و منفعت هایی که در دنیا وجود دارد پایدار نخواهد بود (1) و علاوه از نظر کیفیت نیز قابل قیاس با سود و پاداش الهی نخواهد بود ،  اعتقاد به عظمت پاداش الهی و پایدار بودن آن ، موجب می شود که افرادی که ایمان و اعتقاد عمیقی به وعده های الهی دارند ، گاه از سود و منفعت مادی به خاطر پاداش الهی در جهان آخرت چشم پوشی نمایند . لذا امام علی علیه السلام هیچ سودی را همچون ثواب و پاداش الهی نمی دانند (2)

---------------------

1-توضیح ‏نهج ‏البلاغة  ج 4   صفحه‏ ى 314 

2- وَ لَا رِبْحَ کَالثَّوَاب (نهج البلاغة (صبحی الصالح)  صفحه ‏ى 488 )   

 


[ دوشنبه 99/11/13 ] [ 10:55 عصر ] [ m.f ]

97-چرا در نهج البلاغه ، از عمل صالح به تجارت ، تعبیر آورده شده است ؟

پاسخ :

  • معمولاً وقتی از تجارت سخن به میان می آید ، جنبه ی مادی آن در نظر گرفته می شود که جنسی را با مبلغی خریداری می نمایند و این داد و ستد و خرید و فروش ادامه  پیدا می کند و سود و منفعتی نصیب خریداران و فروشندگان می شود ، ولی همیشه این داد و ستد جنبه مادی ندارد و می تواند جنبه ی معنوی پیدا کند ، لذا در قرآن کریم نیز از واژه ی تجارت برای داد و ستد معنوی ، استفاده شده است (1) ، و در نهج البلاغه نیز امام علی علیه السلام می فرمایند : هیچ تجارتی همچون عمل صالح نمی باشد (2) ، زیرا کسانی که در دنیا کارهای شایسته را با نیت الهی به انجام رسانند ، در مقابل خداوند نیز آنان را از ثواب و پاداش اُخروی بهره مند می گرداند (3) ، هر چند که غیر از ثواب ، از نتیجه ی اعمال صالح خود نیز در دنیای خویش بهره مند می شوند ، به عنوان نمونه دستگیری از نیازمندان و مستمندان ضمن اینکه ثواب و پاداش اُخروی دارد ، در همین دنیا هم ، نیازی را از فقرا بر طرف می کند و هم ، موجب خیر و برکت برای یاری کنندگان می شود و هم در دفع بلا و حوادث ناگوار از آنان مؤثر می باشد .  

---------------------------

1-صف/10 

2-ِ وَ لَا تِجَارَةَ کَالْعَمَلِ الصَّالِح (نهج البلاغة (صبحی الصالح)  صفحه ‏ى 488 )   

3- شرح ‏نهج ‏البلاغة(ابن ‏میثم)، ج 5    ، صفحه ‏ى 301

 


[ یکشنبه 99/11/12 ] [ 10:47 عصر ] [ m.f ]

96-چرا در نهج البلاغه ، از توفیق ، به راهبر ، تعبیر شده است ؟

پاسخ :

امام علی علیه السلام در حکمت 113 نهج البلاغه ، توفیق را راهبر و جلودار انسان معرفی می کنند (1) که انسان را به سوی مطلوب و مقصود می کشاند ، زیرا اصل توفیق از جانب خداوند است (2) و اوست که اسباب و مقدمات و شرایط حصول چیزی را فراهم می کند تا انسان به موفقیتی نائل شود ، لذا تا خداوند توفیق انجام کاری را به انسان عطا نکند ، انسان شرایط انجام آن کار را پیدا نخواهد کرد ، هر چند آن کار ، به نظر کوچک و آسان جلوه کند ، زیرا لازم است مقدمات انجام آن کار فراهم گردد تا انسان بتواند آن را به انجام برساند ، حال این توفیق می تواند در قالب یک نصیحت یا دوست یا کتاب یا معلّم یا قرار گرفتن در محیط خاصی ، تحقّق یابد و انسان را به سوی یک مطلوب خداپسندانه ای سوق دهد ، لذا یکی از دعاهای انسان می تواند در خواست توفیق برای انجام کارهای خیر باشد .

-----------------------

1-وَ لَا قَائِدَ کَالتَّوْفِیق (نهج‏ البلاغة(صبحی ‏الصالح)    صفحه‏ ى 488  )

2-بهج‏ الصباغة   ج 14   صفحه ‏ى 261     


[ شنبه 99/11/11 ] [ 10:42 عصر ] [ m.f ]

95-چرا در نهج البلاغه از مشورت به عنوانِ پشتیبان یاد شده است ؟

پاسخ :

  • امام علی علیه السلام در حکمت 54 نهج البلاغه ، هیچ پشتیبانی را همچون مشورت کردن ، ندانسته اند (1) ، زیرا انسان از نظر علم و تجربه محدود است و یک انسان نمی تواند ادّعا کند که از تمام جزئیات یک موضوع با خبر است و علاوه ، یک فرد نمی تواند از هر چیزی تجربه ای داشته باشد ، امّا هنگامیکه انسان ، با افرادی که در موضوعی ، از علم و تجربه ی کافی بهره مند می باشند ، مشورت می کند ، در حقیقت علم و دانش آنان را به دانستنی های خود اضافه نموده و آگاهی او افزایش پیدا کرده است  و خطای او کمتر خواهد شد ، در روایت است که فردی از امام علی علیه السلام از داناترین مردم سؤال می کند ، امام علیه السلام در پاسخ می فرمایند : دانا ترین مردم کسی است که دانش مردم را به دانش خود بیفزاید (2)

----------------------

1-ِ وَ لَا ظَهِیرَ کَالْمُشَاوَرَةِ (نهج‏ البلاغة (صبحی ‏الصالح) صفحه‏ ى 477 )   

2-سئل علیه السلام عن أعلم الناس فقال من جمع علم الناس الى علمه ( مستدرک‏ نهج ‏البلاغة   صفحه‏ ى 161)


[ جمعه 99/11/10 ] [ 10:33 عصر ] [ m.f ]
<      1   2   3      >
درباره وبلاگ
موضوعات وب
امکانات وب
بازدید امروز: 221
بازدید دیروز: 34
کل بازدیدها: 150599