گزیده ای از سخنان استاد شهید مطهری (ره)
(64)
یکی از شرطهای ضروری شناخت قرآن آشنایی به زبان عربی است. همانگونه که شناخت حافظ و سعدی بدون دانستن زبان فارسی ممکن نیست، آشنایی با قرآن هم که به زبان عربی نگاشته شده بدون دانستن زبان عربی امکانپذیر نیست. شرط دیگر، آشنایی با تاریخ اسلام است زیرا قرآن مثل تورات یا انجیل نیست که یکباره توسط پیامبر عرضه شده باشد، بلکه این کتاب در طول 23 سال دوران زندگی پیامبر- از بعثت تا وفات- در خلال جریان پرهیجان تاریخ اسلام نازل شده است و از همین روست که آیات قرآن به اصطلاح شأن نزول دارند. شأن نزول چیزی نیست که معنای آیه را در خود محدود کند بلکه به عکس، دانستن شأن نزول تا حد زیادی در روشن شدن مضمون آیات مؤثر و راهگشاست
آشنایی با قرآن، ج 1 (صفحه18)
گزیده ای از سخنان استاد شهید مطهری (ره)
(63)
علی علیه السلام به فرزندش امام مجتبی علیه السلام میفرماید: اکرِمْ نَفْسَک عَنْ کلِّ دَنِیةٍ وَ انْ ساقَتْک الَی الرَّغائِبِ، فَانَّک لَنْ تَعْتاضَ بِما تَبْذُلُ مِنْ نَفْسِک عِوَضاً «1» پسر جانم! روح خودت را گرامی بدار، بزرگوار بدار، برتر بدار از هر کار پستی. در مقابل هر پستی فکر کن که روح من بالاتر از این است که به این پستی آلوده بشود. درست مثل آدمی که یک تابلوی نقاشی خیلی عالی دارد که وقتی لکه سیاهی در آن پیدا میشود، گردی، غباری روی آن میبیند، خودبه خود فوراً دستمال را برمیدارد و آن را تمیز میکند. اگر به او بگویی چرا این کار را میکنی، میگوید حیفِ چنین تابلوی نقاشی نیست که چنین لکه سیاهی در آن باشد؟! حس میکند که این تابلوی نقاشی آنقدر زیبا و عالی است که حیف است یک لکه سیاه در آن باشد. علی علیه السلام میگوید در روح خودت این گونه احساس زیبایی کن، احساس عظمت کن
آزادی معنوی (صفحه202)
گزیده ای از سخنان استاد شهید مطهری (ره)
(62)
انَّ الصَّلوةَ تَنْهی عَنِ الْفَحْشاءِ وَالْمُنْکرِ وَ لَذِکرُ اللهِ اکبَرُ . در این آیه خاصیت نماز ذکر میشود، البته نماز حقیقی، نماز واقعی، نمازی که با شرایط و آداب صحیح صورت گرفته باشد. میفرماید اگر واقعاً انسان نمازخوان باشد و نمازِ درست بخواند خود نماز جلو انسان را از کار زشت و منکرات میگیرد. محال است که انسان نماز درست و مقبول بخواند و دروغگو باشد. محال است که انسان نماز صحیح و درست بخواند و دلش به طرف غیبت کردن برود. محال است که انسان نمازخوان درست و صحیح باشد و شرافتش به او اجازه بدهد که دنبال شراب برود، دنبال فحشاء برود، دنبال هر کار زشت دیگری برود. این، خاصیت نماز است که انسان را به سوی عالم نورانیت میکشاند.
آزادی معنوی(صفحه42)
گزیده ای از سخنان استاد شهید مطهری (ره)
(61)
یک مرحله بالاتر و عالیتری است و آن تسلط بر اندیشه و قوه خیال است؛ یعنی الآن ما و شما که اینجا نشستهایم، روزها حرکت میکنیم دنبال کار و کسب خودمان میرویم، اینجور خیال میکنیم که اندیشه ما دراختیار ماست و این ما خودمان هستیم که حاکم هستیم و نمیدانیم آن که بر ما فرمان میراند اندیشه است (اینجا مقصودم از اندیشه قوه خیال است) یعنی یک اندیشههای پراکندهای بر ما حاکم است. شما در یک جلسه بنشینید، اگر توانستید ذهن خودتان را یک ساعت روی یک موضوع بالخصوص متمرکز کنید به طوری که قوه خیال از چنگال شما فرار نکند، آن وقت معلوم میشود که شما بر اندیشه خودتان مسلط هستید.
نماز برای حضور قلب است. اصلًا حضور قلب یعنی چه؟ این مسئله حضور قلب خیلی تعبیر عجیبی است. حضور قلب یعنی دل حاضر باشد و غایب نباشد؛ یعنی تو وقتی نماز میخوانی و رویت به طرف قبله است، حاضر غایب کن، ببین دلت در نماز حاضر است یا غایب؟
آزادی معنوی (صفحه64)
گزیده ای از سخنان استاد شهید مطهری (ره)
(60)
در اسلام آن چیزی هم که عنوان عید دارد باز از مراسم عبادت خالی نیست. عید به معنای پایکوبی و مانند آن در اسلام نداریم.
شبانهروز جمعه اختصاصاتی دارد و برای یک سلسله عباداتْ اولویتی نسبت به سایر شب و روزها دارد که معمولًا در کتابهایی که برای دعوات و زیارات نوشتهاند ذکر شده است. برای یهودیها هم یک روز خاص روز هفته است که روز شنبه است و برای مسیحیها روز یکشنبه. قهراً این یک وظیفه عمومی است برای همه مسلمین که این اختصاص و خصوصیت جمعه را حفظ کنند.
در همه دنیا در هر هفته یک روز تعطیل است و یک چنین تعطیلیای ضرورت دارد. البته ما در اسلام تصریحی نداریم که حتماً شبانهروز جمعه را تعطیل کنیم؛ در همین آیات میخوانیم که به مردم اجازه داده شده است که بعد از مراسم جمعه باز به همان کارها و شغلهای خودشان به عنوان یک امر مباح بپردازند. ولی قهراً دستورهای خاصی که در روز جمعه هست مثل عبادتهای بدنی یا رفت و آمدها و صله رحمها که اگر در جمعه صورت گیرد اجر و ثواب بیشتری دارد
آشنایی با قرآن، ج 7 (صفحه83)
گزیده ای از سخنان استاد شهید مطهری (ره)
(59)
هست در این شهر محلهها و کوچهها و جوّهایی که واقعاً اگر انسان زن و بچهاش را به آنجا ببرد، آن همسآیههایی که بر آنجا احاطه پیدا کردهاند، آن نبودن مسجد در آنجا، اینکه در آنجا چشم زن و بچه به یک زن و مردی که شعائر اسلامی را رعایت کنند هرگز نمیافتد، مسجدی وجود ندارد، جلسه وعظی وجود ندارد، اسم خدایی شنیده نمیشود، اسلامی شنیده نمیشود، برعکس به هر خانه که نگاه میکنی، صبح یک انسان بیرون میآید در حالی که یک سگ هم دارد او را بدرقه میکند، در اتومبیلش هم یک سگ هست، آوازی جز آواز موسیقی و لهو و لعب در آنجا شنیده نمیشود، به انسانی جز انسانهایی که هیچ علامتی از اسلام ندارند انسان برخورد نمیکند، [این امور بر آنها تأثیر میگذارند.]
البته ممکن است در خود آن پدر و مادر چون در جوّها و فضاهای اسلامی بزرگ شدهاند تأثیری نکند؛ آنها اگر بیست سال هم آنجا بمانند تغییری نمیکنند یا چندان تغییری نمیکنند، ولی بچهای که از دو سالگی چشم باز میکند چنین محیطی را میبیند، به طور قطع و یقین دیگر به صورت یک بچه مسلمان بیرون نخواهد آمد.
آزادی معنوی صفحه 156
گزیده ای از سخنان استاد شهید مطهری (ره)
(58)
با کمال تأسف الآن در اجتماع ما اکثر آنهایی که شور اسلامی دارند، دو دسته هستند: یک دسته ربیع بن خثیمی فکر میکنند، مثل خواجه ربیع فکر میکنند. اسلام برای اینها عبارت است از ذکر و دعا و نافله خواندن و زیارت رفتن و زیارت عاشورا خواندن. اسلام برای اینها یعنی کتاب مفاتیح و کتاب زاد المعاد. همه اسلام برای اینها در کتاب مفاتیح خلاصه شده است و غیر از این چیزی اساساً وجود ندارد. درست مثل ربیع بن خثیم فکر میکنند؛ اصلًا کاری به دنیا ندارند، کاری به زندگی ندارند، کاری به مقررات اجتماعی اسلام ندارند، کاری به اصول و ارکان اسلام ندارند، کاری به تربیت اسلام ندارند، به هیچ چیز اساساً کاری ندارند.
عکس العمل کندروی اینها این است که یک طبقه دیگری پیدا شده از تندروها که واقعاً به مسائل اجتماعی اسلام اهمیت میدهند و حساسیت هم نشان میدهند.
اینجور اشخاص از این نظر خیلی هم باارزش هستند، ولی برخی از همینها را من گاهی دیدهام که مثلًا مستطیع شده است اما به حج نمیرود. این آدمی که واقعاً مسلمان است، واقعاً به اسلام علاقهمند است و دلش برای اسلام میتپد، وقتی مستطیع میشود به مکه نمیرود، اصلًا برایش خیلی مهم نیست. به نمازش اهمیت نمیدهد. به اینکه در مسائل باید تقلید کرد اهمیت نمیدهد، با اینکه تقلید یک امر معقولی است.
آزادی معنوی(صفحه79)