امام علی علیه السلام
بهترین همنشین رضایت است
نعم القرین الرّضى
نهج البلاغه
- مقصود از همنشینی در اینجا همراهی فکری وروحی است به این معنا که انسان در درون خود همواره حالت خشنودی ورضایت را احساس می کند
- خشنودی حالتی در وجود انسان است که همراه با آن احساس خوبی از زندگی و داشته های مادی و معنوی خود داشته و به تلاش متعارف ومعقول خود نیز در زندگی ادامه داده و از آنچه دیگران دارند و او در اختیار ندارد نا خشنود نیست
- حالت رضایت در انسان ، با قناعت رابطه ی مستقیم داشته و چنین فردی نسبت به زندگی و جهان خوشبین بوده و همواره از خداوند بخاطر نعمت هایی که دارد سپاسگزار است
پرسش : چرا رضایت داشتن ، بهترین همنشینِ انسان است ؟
پاسخ : رضایت حالتی درونی در انسان است که وقتی از آن بهره مند باشیم از آنچه داریم خشنود وسپاسگزار بوده و از آنچه نداریم نیز ناخشنود و ناسپاس نبوده و به همین علت در آرامش وآسودگی زندگی خواهیم نمود
امام علی علیه السلام
دوست ، دوست نباشد مگر اینکه حقِ برادر خویش را در سه مورد مراعات کند ، در گرفتاری و در نبودش و پس از مرگش
لَا یَکُونُ الصَّدِیقُ صَدِیقاً حَتَّى یَحْفَظَ أَخَاهُ فِی ثَلَاثٍ- فِی نَکْبَتِهِ وَ غَیْبَتِهِ وَ وَفَاتِه
نهج البلاغه
- دوستی شرایطی دارد که در اینجا به سه مورد آن اشاره شده است :
- اول در حال گرفتاری و تنگناهای زندگی ، دوست خود را تنها نگذاشته و از هر کمک مادی ومعنوی که از دستش بر می آید در حق او کوتاهی نکند
- دوم در زمانی که دوستش غایب است و حضور ندارد ، آبروی او را حفظ نموده ، از پایمال شدن حقش جلوگیری کند ومنافع او را حفظ نماید
- سوم پس از مرگش به یاد او باشد ، برای او طلب آمرزش نموده و در حق او دعا و خیرات نماید
پرسش : مقصود از رعایتِ حقِ دوست ، در زمانی که حضور ندارد ، چیست ؟
پاسخ : مقصود آن است که وقتی او غایب است ، آبروی او را حفظ کند و از او بدگویی ننماید ، اگر خانواده او نیازی دارند ، نیاز آنها را برطرف کند و اجازه ندهد حق او پایمال گردد
امام علی علیه السلام
آگاه باشید که از جمله ی بلایا وسختی ها ، فقر است و سخت تر از فقر بیماری بدن است و دشوارتر از بیماری جسم ، بیماری دل است
ألا و إنّ من البلاء الفاقة ، و أشدّ من الفاقة مرض البدن، و أشدّ من مرض البدن مرض القلب
نهج البلاغه
- سه نوع بلا وسختی در اینجا نام برده شده است که هرکدام از دیگری سخت تر ودشوار تر است و آنها عبارت است از: فقر ونداری ؛ بیماری جسمی؛ و بیماری روح ودلِ انسان
- با فقر، زندگی کردن دشوار شده وآسایش زندگی از انسان سلب می گردد و سخت تر از آن بیماری جسم است ، زیرا ممکن است کسی فقیر باشد ولی جسم او سالم بوده و کار کند و درآمدی برای گذران زندگی داشته باشد
- و از همه دشوار تر بیماریِ قلب و دلِ انسان است ، زیرا ممکن است کسی در رفاه بوده و هیچ بیماری نداشته باشد ولی دل و روح او بیمار باشد یعنی اخلاق ناپسندی * داشته باشد که سعادت دنیا و آخرت او را تهدید کند .
- از اینجا می توان استفاده کرد که سلامت مادی هر چند در زندگی با اهمیت است ولی سلامت معنوی جایگاه مهمتری را برای انسان خواهد داشت
___________________
*- بهج الصباغة فی شرح نهج البلاغة، ج 14 ، صفحه ى 227
پرسش : چرا بیماری دلِ و روح انسان ، سخت ترین بیماری برای انسان است ؟
پاسخ : زیرا ممکن است کسی جسم او بیمار باشد ولی روح او سالم بوده و در نهایت سعادتمند از دنیا برود ولی اگر کسی جسم او سالم باشد ولی دل و روح او بیمار بوده باشد برای زندگی ابدی او زیان بار خواهد بود .
امام علی علیه السلام
تقوا وپرهیزکاری سرآمد اخلاق است
التّقى رئیس الأخلاق
نهج البلاغه
- زمانی انسان به مرحله ی تقوا می رسد که واجبات الهی را انجام دهد و از محرّمات (حرام های) الهی پرهیز نماید ، لذا اگر کسی برخی از صفات مثبت اخلاقی را داشته باشد ولی تقوا نداشته باشد ، فردِکاملی نخواهد بود
- فردی که از تقوای الهی برخوردار است ، انسانی تکلیف مدار خواهد بود و تکلیف مدار بودن با اطاعت از دستورات الهی تحقق پیدا می کند و زمانیکه انسان به تمام وظایف خود عمل کند یعنی از تمام اخلاق نیک بر خوردار است
- تقوا در انسان بر پایه ی خدا ترسی پی ریزی شده است و وقتی چنین ویژگی در انسان باشد ، انسان از هر اخلاق ناپسندی که خداوند آن را نمی پسندد پرهیز می کند ، در اینصورت است که به ریشه ی تمام اخلاق پسندیده راه پیدا نموده است
پرسش : چرا تقوا و پرهیزکاری سرآمد اخلاق است ؟
پاسخ : زیرا تقوا زمانی در انسان تحقق می یابد که واجبات را انجام و از حرام های الهی پرهیز نماید در اینصورت است که به ریشه ی هراخلاق پسندیده ای دست پیدا نموده است
امام علی علیه السلام
برترین اعمال آن است که نفس خود را به آن وادار نمایی
أَفْضَلُ الْأَعْمَالِ مَا أَکْرَهْتَ نَفْسَکَ عَلَیْهِ
نهج البلاغه
- انسان کاری را که مطابق میل وعلاقه ی اوست با رغبت و اشتیاق بیشتری انجام می دهد، امّا اگر کاری مطابق میل و علاقه او نباشد با کراهت و گاه به اجبار آن را انجام می دهد
- حال اگر کار خداپسندانه ای باشد که بر خلاف میل و علاقه ی انسان باشد ولی انسان ، نفس خود را وادار به انجام آن کند تا رضایت الهی را بدست آورد ، این عمل نزد خداوند ارزش بیشتری پیدا می کند
- به عنوان مثال اگر فردی علیرغم میلی که به انجام گناهی دارد ، به سختی خود را از انجام گناه باز دارد ، عمل او ارزش بیشتری پیدا می کند و یا فردی که صبح ها به سختی از خواب بیدار می شود و تمایل زیادی به خوابیدن دارد ولی به خاطر انجام عبادت ، بر خلاف میل خود ، از خواب بیدار شده و نماز را بر پا می دارد ، عمل او ارزشمند خواهد شد
پرسش : در چه زمانی ، انجام کاری که بر خلاف میل انسان است ، ارزشمند خواهد شد ؟
پاسخ : زمانیکه انسان خود را وادار به انجامِ عمل خدا پسندانه ای کند که بر خلاف میل درونی او باشد
امام علی علیه السلام
ای مردم ، دنیا سرای گذشتن وعبور است و آخرت سرای استقرار و ماندن است ، پس ، از محلِ گذرِ خود برای محلِ ماندنِ خود ، توشه بر گیرید
أیّها النّاس، إنّما الدّنیا دار مجاز، و الآخرة دار قرار، فخذوا من ممرّکم لمقرّکم
نهج البلاغه
- امام علی علیه السلام ، حقیقت دنیا را برای انسان ها بیان نموده ، تا آنان بتوانند برنامه ریزی صحیحی برای زندگی خود در دنیا داشته و از مسیرِدرستِ زندگی منحرف نگردند
- این حقیقت که عمر انسان دراین دنیا محدود و کوتاه است ، قابل انکار نمی باشد ، و اگر زندگی انسان فقط برای همین چند روزه ی دنیا باشد و همه چیز بعد از مرگ انسان تمام شود ، و حکمتی برای آفرینش انسان نباشد ، این هم امری لغو وبیهوده است که شایسته ی خداوند دانا وحکیم نیست ، از این رو باید دنیای دیگری باشد که انسان ها نتیجه ی تمام اعمال خوب و بد خویش را در آنجا ببینند
- وظیفه ای که انسان در دنیای ناپایدار دارد این است که با انجام نیکی ها ، ذخیره ای برای آخرت خویش فراهم نموده ، تا در آخرت از ثمره ی اعمال شایسته ی خود بهره مند شده و در راحتی ابدی بسر برد
پرسش : وظیفه ی انسان در دنیایی که محل گذر وعبور است ، چیست ؟
پاسخ : وظیفه ی انسان آن است که از این دنیا با انجام اعمال صالح برای آخرت خویش که محل استقرار و ماندن است توشه بردارد