نکته های معنوی

79-با ارزش ترین و کم ارزش ترین علم از نظر نهج البلاغه ، چه علمی است ؟

پاسخ :

  • علم را از جنبه های مختلفی می توان مورد ارزیابی قرار داد ، از یک منظر می توان گفت : علمِ ارزشمند علمی است که برای دنیا و آخرت انسان مفید باشد ؛ هم ارزش مادی داشته باشد و هم ارزش معنوی به تعبیر دیگر : دانشی باشد که هم بتواند مشکلات زندگی مادی انسان را برطرف نماید و هم بتوان از این علم در جهات انسانی و خدا پسندانه بهره گرفت ، و اینکه در دعا وارد شده که از علمی که سودمند نیست به خدا پناه برده می شود ( اللهم انّی اعوذ بک ... من علمٍ لا ینفع ) به این معنا است که : دانشی نه به سود دنیای انسان باشد و نه به سود آخرت او ( البته با توجّه به شرایط هر فرد )
  • از سوی دیگر از نگاه نهج البلاغه می توان نوع دیگری از ارزش گذاری را برای علم داشته باشیم ، به این معنا که اگر به علمی ، عمل کنیم آن علم با ارزش خواهد شد و اگر به مقتضای آن علم عمل نکنیم ، ارزش آن علم را پایین آورده ایم (1) و اینکه از اصطلاح عالِمِ بی عمل استفاده می شود ، ناظر به این جنبه ی از علم است ، که فردی علمی دارد که این علم بی خودی خود علم ارزشمندی است ولی چون این فرد ، به علم خود عمل نمی کند ، این علم را بی ارزش نموده است . به عنوان نمونه : کسی که می داند ، خوردن غذایی برای او ضرر دارد  ، یا نوشیدن مایعی برای او زیان بار است ، امّا آنها را بخورد و بیاشامد در حقیقت به علم خود عمل نکرده و ارزش دانش خود را پایین آورده است .

-------------------------

1-حکمت 92 (أَوْضَعُ الْعِلْمِ مَا وُقِفَ عَلَى اللِّسَانِ-  وَ أَرْفَعُهُ مَا ظَهَرَ فِی الْجَوَارِحِ وَ الْأَرْکَانِ ) ( نهج ‏البلاغة (صبحی ‏الصالح)  صفحه‏ ى 483 )


[ چهارشنبه 99/10/24 ] [ 9:38 عصر ] [ m.f ]

78-در نهج البلاغه ، چه توصیفی از ضعف ها و ناتوانی های انسان شده است ؟

پاسخ :

  • امام علی علیه السلام در موارد متعدّدی به ضعف ها و ناتوانی های انسان اشاره کرده اند و هدف از بیان چنین حقایقی ، دور شدن انسان از کبر ، خود بینی و فخر فروشی می باشد (1) ، از جمله : امام علیه السلام در حکمت 419 نهج البلاغه به بخشی از این ضعف ها و محدودیت های انسان اشاره کرده اند که در اینگونه موارد قدرت چاره جویی خویش را از دست می دهد و چاره ای جز تسلیم در برابر آن ندارد ،  اولین مورد آن است که : از زمان مرگ خویش اطلاع ندارد و مرگ به ناگهان به سراغ او می آید و فرصت هر تدبیری را از او می گیرد ، دوم اینکه : به ناگهان بیماری های پنهانی به سراغ او می آید که آن را پیش بینی نمی کرده و  ممکن است او را به زانو در آورد ، سوم اینکه : هیچ عملی از خوب و بد او از بین نمی رود و فراموش نمی گردد بلکه همه ی آنها نوشته می شود و روزی برای او آشکار خواهد شد ، پس نمی تواند از نتیجه ی اعمال خود فرار نماید ، چهارم اینکه : آنقدر انسان ضعیف است که گاه یک پشه کوچک امان او را می گیرد و باعث آزار و اذیت او می شود و آسایش او را بر هم می زند ، پنجم اینکه : گاه ممکن است یک جرعه ی آب به اصطلاح در گلوی او بپرد و راه تنفس او را بِبُرَد و باعث جان دادن او شود ، ششم اینکه : بر اثر عرق کردن بدن او بدبو و متعفّن می شود و اگر خود را تمییز نگرداند ، باعث آزار خود و دور شدن دیگران از او خواهد شد . (2)

---------------------------

1-شرح ‏نهج..(ابن‏ میثم)  ج 5  صفحه‏ ى 446     

2- مِسْکِینٌ ابْنُ آدَمَ-  مَکْتُومُ الْأَجَلِ مَکْنُونُ الْعِلَلِ-  مَحْفُوظُ الْعَمَلِ تُؤْلِمُهُ الْبَقَّةُ-  وَ تَقْتُلُهُ الشَّرْقَةُ وَ تُنْتِنُهُ الْعَرْقَةُ (نهج ‏البلاغة (صبحی ‏الصالح) صفحه‏ ى 550  )   


[ چهارشنبه 99/10/24 ] [ 10:21 صبح ] [ m.f ]

 

78-در نهج البلاغه ، چه توصیفی از ضعف ها و ناتوانی های انسان شده است ؟

پاسخ :

  • امام علی علیه السلام در موارد متعدّدی به ضعف ها و ناتوانی های انسان اشاره کرده اند و هدف از بیان چنین حقایقی ، دور شدن انسان از کبر ، خود بینی و فخر فروشی می باشد (1) ، از جمله : امام علیه السلام در حکمت 419 نهج البلاغه به بخشی از این ضعف ها و محدودیت های انسان اشاره کرده اند که در اینگونه موارد قدرت چاره جویی خویش را از دست می دهد و چاره ای جز تسلیم در برابر آن ندارد ،  اولین مورد آن است که : از زمان مرگ خویش اطلاع ندارد و مرگ به ناگهان به سراغ او می آید و فرصت هر تدبیری را از او می گیرد ، دوم اینکه : به ناگهان بیماری های پنهانی به سراغ او می آید که آن را پیش بینی نمی کرده و  ممکن است او را به زانو در آورد ، سوم اینکه : هیچ عملی از خوب و بد او از بین نمی رود و فراموش نمی گردد بلکه همه ی آنها نوشته می شود و روزی برای او آشکار خواهد شد ، پس نمی تواند از نتیجه ی اعمال خود فرار نماید ، چهارم اینکه : آنقدر انسان ضعیف است که گاه یک پشه کوچک امان او را می گیرد و باعث آزار و اذیت او می شود و آسایش او را بر هم می زند ، پنجم اینکه : گاه ممکن است یک جرعه ی آب به اصطلاح در گلوی او بپرد و راه تنفس او را بِبُرَد و باعث جان دادن او شود ، ششم اینکه : بر اثر عرق کردن بدن او بدبو و متعفّن می شود و اگر خود را تمییز نگرداند ، باعث آزار خود و دور شدن دیگران از او خواهد شد . (2)

---------------------------

1-شرح ‏نهج..(ابن‏ میثم)  ج 5  صفحه‏ ى 446     

2- مِسْکِینٌ ابْنُ آدَمَ-  مَکْتُومُ الْأَجَلِ مَکْنُونُ الْعِلَلِ-  مَحْفُوظُ الْعَمَلِ تُؤْلِمُهُ الْبَقَّةُ-  وَ تَقْتُلُهُ الشَّرْقَةُ وَ تُنْتِنُهُ الْعَرْقَةُ (نهج ‏البلاغة(صبحی ‏الصالح) صفحه‏ ى 550  )   

 


[ سه شنبه 99/10/23 ] [ 10:57 عصر ] [ m.f ]

77-از نگاه نهج البلاغه ، چه رابطه ای میان حسادت و بیماری وجود دارد ؟

پاسخ :

  • آنگونه که صاحب نظران بیان داشته اند ، ما دو گونه بیماری داریم ، برخی از بیماری ها مربوط به جسم انسان است و برخی از بیماریها مربوط به روح آدمی می باشد ، و هر کدام از آنها پزشک مخصوص به خود و درمان ویژه ای مربوط به خود را دارد ، و گاه هر کدام از این بیماری ها در یکدیگر تأثیر می گذارد ، یعنی بیماری جسمی گاه منجر به بیماری روحی و مرض روحی گاه تأثیر در جسم انسان خواهد گذاشت ، به عنوان نمونه : حسادت که هم یک بیماری اخلاقی و به تناسب آن یک بیماری روانی می باشد ، در صورت شدت و استمرار می تواند اثر کاهنده ای بر بدن انسان داشته و حتی انسان را بیمار نماید ، حسادت ضمن اینکه یک رذیله ی اخلاقی است و می تواند انسان را به وادی هلاکت و سقوط معنوی مبتلا سازد در عین حال اگر شدّت یابد ، ممکن است تأثیر منفی بر قوای جسمی انسان گذاشته و او را بیمار نماید ، لذا امام علی علیه السلام در حکمت 256 نهج البلاغه می فرمایند : سلامت بدن ناشی از کاهش حسد است (1)

-------------------------

1-صِحَّةُ الْجَسَدِ مِنْ قِلَّةِ الْحَسَدِ (نهج ‏البلاغة(صبحی ‏الصالح) صفحه ‏ى 513 )    


[ دوشنبه 99/10/22 ] [ 11:29 عصر ] [ m.f ]

 76-نظر امام علی علیه السلام در مورد تلخی ها و شیرینی های دنیا ، چه می باشد ؟

پاسخ :

  • دنیایی که در آن زندگی می کنیم ، مجموعه ای از دشواری ها و آسانی ها ، تلخی ها و لذت ها می باشد ، در دنیا هیچ حالتی پایدار نیست ، نه خوشی های آن پایدار است و نه نا خوشی های آن ، بلکه هر کدام از آنها موقّت و گذرا است و تنها سرایی که که در آن پایداری می باشد ، سرای آخرت است ، از سوی دیگر گاه انجام برخی از کارهای حلال و پسندیده همراه با سختی هایی است و  انجام برخی از کارهای حرام و ناپسند همراه با آسانی و لذت هایی می باشد ، که هر کدام از آن دو می تواند عرصه ای برای آزمایش انسان قرار گیرد ، امام علی علیه السلام در حکمت 251 نهج البلاغه به یک حقیقت در این باره اشاره می کنند و می فرمایند : تلخی دنیا ، شیرنی آخرت را و شیرینی دنیا ، تلخی آخرت را در پی دارد (1) ، به این معنا که انسان ممکن است عمل صالح و مورد رضایت خداوند را با سختی و دشواری انجام دهد ولی در آخرت از شیرینی ثواب و پاداش الهی بهره مند می گردد و از سوی دیگر عمل ناصواب و ناشایستی برای او شیرین و لذت بخش باشد ولی در آخرت با تلخی کیفر الهی رو برو گردد ، از این رو شایسته است به عاقبت کار بیندیشیم و تنها دشواری و شیرینی زود گذر دنیا را معیار انجام کاری قرار ندهیم .

----------------------

1- مَرَارَةُ الدُّنْیَا حَلَاوَةُ الْآخِرَةِ-  وَ حَلَاوَةُ الدُّنْیَا مَرَارَةُ الْآخِرَةِ (نهج ‏البلاغة(صبحی ‏الصالح) صفحه‏ ى 512 )

 


[ یکشنبه 99/10/21 ] [ 10:9 عصر ] [ m.f ]

 75-امام علی علیه السلام ، پیامد همنشینی با افراد احمق را چه می دانند ؟

پاسخ :

  • امام علی علیه السلام در حکمت 293 نهج البلاغه می فرمایند : با فردِ احمق همنشینی و مصاحبت نکن ، زیرا او کار خویش را در نظر تو زیبا جلوه می دهد و دوست دارد تو هم مانند او باشی (1) ، در این سخن ، امام علیه السلام از فرد احمق یاد نمودند ، باید توجّه داشته باشیم ، احمق به کسی اطلاق می شود که در غالب امور خویش ، درستی یا نادرستی کارها را تشخیص نمی دهد و به تصوّر خویش کارهایی را که انجام می دهد درست و بجا می باشد ، و بر اساس این تصوّر و پندارِ اشتباهِ خود ، دیگران را نیز نصیحت و راهنمایی می کند ، و دوست دارد دیگران نیز بر اساس نظر او رفتار نمایند (2) ، از این رو کسانی که از حماقت او با خبر نباشند ، با طناب پوسیده ی او به درون چاه می افتند ، بنابراین سخنِ امام علی علیه السلام ناظر به این است که چنین افرادی را بشناسیم و با آنان همراهی نکنیم تا از آسیب چنین افرادی به دور باشیم .

---------------------------

1- لَا تَصْحَبِ الْمَائِقَ -  فَإِنَّهُ یُزَیِّنُ لَکَ فِعْلَهُ وَ یَوَدُّ أَنْ تَکُونَ مِثْلَهُ ( نهج ‏البلاغة(صبحی ‏الصالح) صفحه ‏ى 527  )

2-رک :شرح ‏نهج..(ابن ‏أبی ‏الحدید) ج 19 صفحه ‏ى 198  

 


[ شنبه 99/10/20 ] [ 10:32 عصر ] [ m.f ]

74-امام علی علیه السلام ، چه راهکاری برای رفعِ غم و اندوه انسان برای روزی ، ذکر فرمودند ؟

پاسخ :

یکی از موضوعاتی که انسان در مورد آن دچار غم وغصه می گردد ، نگرانی او برای تامین روزی و مخارج زندگی خود است ، این غم و اندوه هنگامیکه از حد بگذرد ، زندگی انسان را دچار اختلال نموده و آرامش را در زندگی از انسان سلب می کند ، از طرفی ما اعتقاد داریم خداوند روزی دهنده ی انسان است و تا فردی در دنیا زندگی می کند خداوند روز او را تامین خواهد نمود ، البته لازم است انسان برای بدست آوردن روزی خود ، تلاشی معقول و متعارف داشته باشد ، ولی در کنار این تلاش باید بداند ، آنچه برای او مقدّر است ، به او خواهد رسید و  و غصه خوردن یا حرص زدن ، چیزی بر روزی مقدّر او نمی افزاید ، مضمون سخن امام علی علیه السلام در حکمت 267 نهج البلاغه این است که : امروز ، برای فردایی که نیامده غم مخور ، چون فردا ، اگر زنده باشی و عمرت در این دنیا باقی باشد ، خداوند روزیت را به تو می رساند (1)

-------------------

1-یَا ابْنَ آدَمَ لَا تَحْمِلْ هَمَّ یَوْمِکَ الَّذِی لَمْ یَأْتِکَ-  عَلَى یَوْمِکَ الَّذِی قَدْ أَتَاکَ-  فَإِنَّهُ إِنْ یَکُ مِنْ عُمُرِکَ یَأْتِ اللَّهُ فِیهِ بِرِزْقِکَ (نهج ‏البلاغة(صبحی ‏الصالح) صفحه‏ ى 522  ) 


[ شنبه 99/10/20 ] [ 11:21 صبح ] [ m.f ]

73-امام علی علیه السلام ، چه پیامدی برای مال غصبی در نهج البلاغه ذکر نموده اند ؟

پاسخ :

  • امام علی علیه السلام در حکمت 140 نهج البلاغه در مورد غصب می فرمایند : (اگر) سنگ غصب شده ای در خانه ای باشد ، ( این سنگ ) در گرو ، خرابی آن خانه است (1) ، به تعبیری ، مال غصبی انسان را خانه خراب می کند و باعث وبال و خسارت انسان در پیشگاه خداوند خواهد شد (2) ، و به تعبیر فقهی اگر مال غصبی در یک بنا و ساختمانی باشد ، لازم است مال را به صاحبش بر گردانند ، هر چند موجب خرابی بنا باشد (3) ، همانگونه که اگر کسی چیزی را نزد دیگری گرو بگذارد ، باید آن را به صاحبش ( گرو گذارنده ) بر گردانند  ، و بطور کلی ، غصبِ اموالِ دیگران ضرر و زیانِ مادی و معنوی و دنیوی و اخروی برای انسان خواهد داشت .

--------------------

1-الْحَجَرُ الْغَصِیبُ فِی الدَّارِ رَهْنٌ عَلَى خَرَابِهَا (نهج ‏البلاغة(صبحی ‏الصالح)   صفحه‏ ى 510 )    

2-فی ‏ظلال ‏نهج ‏البلاغة، ج 4    ، صفحه‏ى 361

3-تحریر الوسیله ج 2 ص 178 (در این حکم فقهی ، جزئیات و تفاصیلی می باشد که در مسئله 15 تحریر الوسیله کتاب الغصب به آن اشاره شده است )


[ چهارشنبه 99/10/17 ] [ 9:47 عصر ] [ m.f ]

 72-در نهج البلاغه ، چه توصیه ای به انسان در هنگام فقر و تنگدستی شده است ؟

پاسخ :

  • امام علی علیه السلام در حکمت 258 نهج البلاغه ، می فرمایند : هنگامیکه فقیر و تنگدست شُدید ، با صدقه دادن ، با خداوند ، تجارت کنید (1) ،  به یقین مقصود از صدقه دادن دادن در حال تنگدستی ،  انفاقی است که در توان شخص فقیر باشد ، هر چند این انفاق کوچک و ناچیز باشد ، زیرا خداوند به ظاهر عمل و اندازه آن نگاه نمی کند بلکه نیت و اخلاصی را که فرد انفاق کننده دارد ، مورد نظر قرار می دهد ،  هر چند این صدقه تکه ی خرمایی باشد (2) ، البته باید توجّه داشت صدقه دادن تنها در انفاق مالی خلاصه نمی شود ، بلکه هر کار خیری که به نفع دیگران باشد ، می تواند صدقه محسوب گردد (3)
  • مقصود از تجارت کردن با خداوند به این معنا است که انسان عمل خیری را که برای خداوند انجام می دهد ، در عوض خداوند پاداشی را به او خواهد داد ، و این پاداش هم می تواند در دنیا باشد و هم می تواند مربوط به آخرت باشد ، امّا اینکه صدقه در حال فقر ، چه نتیجه ای به صورت معیّن ، برای انسان خواهد داشت ، در این روایت به آن اشاره ای نشده است ، لذا این امر موکول به خداوند است که هر چه را صلاح بداند در حق بنده اش انجام دهد ، اگر صلاح بداند ، بنده اش را بی نیاز کند و ثروت به او بخشد و اگر صلاح بداند خیر و برکت او را در زندگی زیاد گرداند ، و اگر صلاح بداند بلا و مصیبتی را از او دفع کند و یا توفیق کارهای خیر را به او عنایت کند و یا توفیق توبه از گناه ، یا آمرزش گناه را برای او فراهم نموده و یا در آخرت به او پاداش دهد .

-------------------

1- إِذَا أَمْلَقْتُمْ فَتَاجِرُوا اللَّهَ بِالصَّدَقَةِ (نهج‏البلاغة(صبحی‏الصالح) صفحه‏ى 513 ( 

2- و النّبویّ: «کلّ معروف صدقة إلى غنیّ أو فقیر، فتصدّقوا و لو بشقّ تمرة فإنّ اللَّه یربّیها لصاحبها، کما یربّی أحدکم فلوه أو فصیله، حتّى یوفّیه إیّاه یوم القیامة، و حتّى یکون أعظم من الجبل العظیم» (الأمثال ‏و الحکم  صفحه‏ ى 381 ) 

3-همان

 


[ دوشنبه 99/10/15 ] [ 10:14 عصر ] [ m.f ]

 

71-از نگاه نهج البلاغه ، چه رابطه ای بین بُخل و سایرِ عیوبِ اخلاقی وجود دارد ؟

پاسخ :

  • امام علی علیه السلام در حکمت 378 نهج البلاغه بخل را عاملی برای مبتلا شدن به صفات اخلاقی ناپسند می دانند و بخل را به مهار و افساری تشبیه نموده اند که انسان را به سوی زشتی و بدی ها می کشاند (1) ، از این جهت می توان گفت که در میان صفات اخلاقی ناپسند ، بخل یک صفت کلیدی است که با خودش صفات بد دیگری را همراه دارد ، مثلاً حسادت می تواند انسان را از بخشش به دیگران باز داشته ، و انسان را مبتلا به بخل نماید و بخیل بر اثر حسادتی که دارد ، دیگران را از خیر خود منع می نماید ، از سوی دیگر بخیل ممکن است از ادای واجبات مالی چون زکات و خمس و پرداخت نفقه کسانی که پرداخت نفقه به آنان واجب است ، خود داری نماید و از سوی دیگر بخل انسان را از ایثار و کمک به برادران دینی و یا حتی خویشاوندان باز می دارد و به همین جهت انسان از صله ی رحم با مال خویش ، خود داری خواهد نمود (2) ، از سوی دیگر بخل همیشه جنبه ی مادی ندارد بلکه جنبه ی معنوی هم پیدا می کند ، امام علی علیه السلام می فرمایند : بخیل ترین مردم کسی است که به سلام کردن بخل ورزد ( چه در آغاز کردن به سلام و چه در جواب سلام دادن ) (3)

--------------------

1- وَ قَالَ ع الْبُخْلُ جَامِعٌ لِمَسَاوِئِ الْعُیُوبِ-  وَ هُوَ زِمَامٌ یُقَادُ بِهِ إِلَى کُلِّ سُوءٍ ( نهج‏البلاغة(صبحی‏الصالح)، صفحه‏ى 543 (

2- رک :شرح‏ حکم ‏نهج ‏البلاغة   صفحه ‏ى 84   

3-شرح ‏غررالحکم(خوانسارى)   ج 2    صفحه‏ ى 438    

 


[ یکشنبه 99/10/14 ] [ 10:11 عصر ] [ m.f ]
<   <<   46   47   48   49   50   >>   >
درباره وبلاگ
موضوعات وب
امکانات وب
بازدید امروز: 3
بازدید دیروز: 36
کل بازدیدها: 163684